مناقشه گازی
به گزارش جهان صنعت نیوز: این خبر نشان میدهد که به همان اندازه که ایران در توسعه زیرساختهای تولید LNG کندی و رخوت دارد، کشورهای کوچک همسایه خلیجفارس گوی سبقت را از ما ربودهاند.فقط موضوع رقابت مطرح نیست. ایران و عمان یک میدان گازی مشترک دارند که پروندهای نیمه باز دارد؛ یعنی دو طرف هیچ توافقی در این رابطه انجام ندادهاند. ایران طی ۱۳ سال گذشته تمایل داشته به عمان از طریق خط لوله گاز صادر کند و عمانیها به دلیل این میدان مشترک و اهتمامی که برای تولید گاز داشتهاند، تمایلی به این کار نشان ندادهاند.
ماجرای این میدان مشترک گازی هم شبیه میدان گازی پارسجنوبی است. همان میدان گازی که ما بیش از دو دهه است که از قطریها عقب افتادهایم و حالا فاصله ما با قطریها آنقدر زیاد شده که آنها از همان میدان مشترک تبدیل به بزرگترین تولیدکننده گاز الانجی شدهاند و ما زمستانها گاز کم میآوریم و دست به دامان کشورهای همسایهای مثل ترکمنستان میشویم.
بلاتکلیفی برای بوخای
روابط نزدیک ایران و عمان و میانجیگری این کشور برای احیای قرارداد برجام، هرچند پررنگ شده، اما این فقط یک نمای این ارتباط است و به نظر میرسد ایران قصد دارد از این میانجیگری برای مذاکره بر سر میدان مشترک گازی هنگام با عمان به توافق برسد. موضوعی که مقامات عمانی آن را تکذیب کردهاند.
اواخر ماه گذشته که جواد اوجی وزیر نفت به همراه ابراهیم رییسی رییسجمهور به عمان سفر کردند، خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از وزیر نفت از تشکیل کمیته فنی برای توسعه میدان نفتی مشترک هنگام و توافق اولیه در این رابطه خبر داد. با این حال به فاصله کوتاهی از انتشار این خبر وزارت انرژی و معادن عمان با تاکید بر اینکه این کشور تولید از این میدان را از سال ۱۹۸۵ آغاز کرده است، اعلام کرد بخشی از این میدان با نام «بوخای غربی» در آبهای عمان و بخش دیگر با نام «هنگام» در آبهای ایران است و هیچ مذاکرهای برای توسعه مشترک این میدان و تعیین سهم کشورها انجام نشده است.
میدان گازی هنگام (بوخای غربی)، در تنگه هرمز و در ۲۰ کیلومتری جنوب جزیره قشم، میدانی مشترک بین ایران و عمان است. آنطور که مطالعات این میدان مشترک نشان میدهد، به دلیل شیب این مخزن در این محدوده، دارای منابع گاز است و حجم ذخایر آن ۵/۲۲ میلیارد مترمکعب تخمین زده شده است. مذاکرههای عمان و ایران برای توسعه مشترک میدان هنگام، از ۱۳ سال گذشته، تاکنون ادامه داشته اما به دلایل مختلف به نتیجه نرسیده و مسائلی درباره نحوه تولید، سهم هر یک از میدان، همچنین مسائل حقوقی برای توسعه با مشارکت خارجیها مطرح بوده است. بر اساس مطالعات انجامشده ۸۰ درصد از میدان هنگام در آبهای ایران قرار دارد، اما این موضوع مورد قبول طرف عمانی نبوده است.
نخستین تفاهمنامه صادرات گاز به عمان در اسفند ۸۳ بین وزیران نفت ایران و عمان منعقد شد. طبق این تفاهمنامه ایران موظف بود که از سال ۲۰۰۸ میلادی صادرات گاز به عمان را با ۳۰ میلیون مترمکعب در روز آغاز کرده و این رقم را تا سال ۲۰۱۲ میلادی به رقم ۷۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش دهد. در این بین مطالعات ساخت خط لوله به عمان نیز انجام شد.با روی کارآمدن مجدد بیژن زنگنه در وزارت نفت در دولت یازدهم نیز پیگیریهایی برای صادرات گاز به این کشور انجام شد و حتی زنگنه در مصاحبهای در تاریخ ۵ شهریورماه ۹۲، خبر از آغاز صادرات گاز به عمان در سال ۹۴ را داد.
زنگنه در این مصاحبه گفت: بیش از ۶۰ میلیارد دلار ارزش گازی خواهد بود که قرار است از ایران به عمان صادر شود. طبق عمر متعارف قراردادهای گازی، عمر این قرارداد ۲۵ سال خواهد بود. توافقنامهای را در زمینه صادرات گاز ایران به این کشور پادشاهی امضا شده است که بر اساس آن توافق شد عملیات احداث خط لوله و صدور گاز ایران به عمان در مدت بسیار کوتاهی اجرایی شود. بدین ترتیب صادرات گاز به عمان در سال ۹۴ آغاز میشود.
بهمن ماه سال ۱۳۹۵ نیز با حضور بیژن زنگنه وزیر نفت ایران و محمد بن حمد الرمحی، وزیر نفت و گاز عمان چارچوب توافق ایران و عمان میان شرکت ملی نفت ایران و وزارت نفت عمان برای ادامه فعالیتهای پروژه احداث خط لوله صادرات گاز ایران به عمان امضا شد. اما اجرای این تفاهمنامه به سرانجام نرسید.
چرا کار زمین ماند؟
سیدمهدی حسینی کارشناس ارشد حوزه انرژی در این رابطه میگوید: تاریخچه شناسایی میدان مشترک هنگام یا بوخای غربی به ۲۵ سال قبل برمیگردد، بنده زمانی با هدف اینکه به صورت مشترک میدان را توسعه دهیم، به عمان سفر کردم. یکی از سختترین مراحل کار روی میادین مشترک تعیین سهم است، آن زمان توافقنامهای امضا کردم که سهم ایران ۸۰ درصد و سهم عمان ۲۰ درصد است و آنها نیز پذیرفتند. محور توسعه در زمینه این میدان گازی-کاندنسیت؛ بیشتر برداشت گاز بوده است، عمان برای تاسیسات الانجی راسالخیمه نیاز به گاز داشت و قرار بود نفت هم اقتصاد پروژه را تامین کند. اما این قضیه پیش نرفت، دولت در ایران تغییر کرد و گروهی از مسوولان فلات قاره اعلام کردند که گاز این میدان را برای قشم لازم داریم. بنابراین موضوع منتفی شد تا اینکه طرف عمانی و ایران هر کدام به صورت جداگانه شروع به تولید کردند. آن زمان ایران به ۲۵ تا ۳۰ هزار بشکه تولید نفت رسید و موضوع برداشت گاز در محاسبات مطرح نشد، در حالی که در مذاکرات اولیه بحث برداشت گاز و شروع همکاری منطقهای در این حوزه مطرح بود.
حسینی تاکید میکند: بنده به شدت اعتقاد دارم لولههای گاز ایران را به امارات و کویت وصل کنیم که همکاری با عمان میتواند شروع آن باشد، امروز نفت هنگام سالهاست که تولید و میدان تا حد زیادی تخلیه شده، بنابراین بحث گاز اهمیت دارد و میتواند محور اصلی باشد. اما لازم است ارزیابی مجدد صورت گیرد. آیا ارزش دارد که تغییر سیاست دهیم و مشترکا با عمان کار کنیم؟ گرچه بنده همیشه اعتقاد داشتهام که کار مشترک درست است، اما با مشکلاتی هم در این قضیه روبهرو هستیم، ابتدا اینکه مشکل تحریم داریم، بنابراین وقتی کشور همسایه بنا دارد با ما کار کند برخی نگرانیها خواهد داشت، نمونه آن در خزر و شاهدنیز میدان مشترک با آذربایجان است، هرچند آمریکا آن را مشمول تحریم نکرد.
این کارشناس ارشد حوزه انرژی درگفتوگو با ایلنا تصریح کرد: در کار توسعهای میدان هنگام مشترک با عمان درست است که تحریم ممکن است نگرانیهایی به وجود آورد اما آن سوی ماجرا هم این است که ممکن است آمریکا مجوز بدهد تحریم نشود. موضوع دیگر اینکه ما برخی محدودیتها در زمینه انتخاب پیمانکار ثالث داریم تا بتوانیم میدان را مشترکا توسعه دهیم، اما عمان در این زمینه که چه قراردادی منعقد کنند، امتیاز بدهند و یا مشارکت در تولید داشته باشند، مشکلی ندارد و ما هنوز به لحاظ قوانینی که داریم مشکلاتی داریم که البته قابل حل است. در هر حال از مخزن و همچنین پروژه مصرف گاز در قشم باید ارزیابی مجدد صورت گیرد و بعد تصمیمگیری شود.
وی با بیان اینکه سالهاست از میدان هنگام برداشت میشود و این موضوع چندان اهمیت ندارد، اصل کار مشارکت با کشورهای همسایه است، تاکید کرد: مثلا در پارسجنوبی هر کدام از دو کشور ایران و قطر هر میزان که بخواهند تولید میکنند و چون ما امکانات کمتری داریم قطر برداشت بیشتری دارد و به این ترتیب به میدان آسیب وارد میشود. در مورد میادین مشترک با عربستان، میدان آرش در منطقه بیطرف بین کویت و عربستان، میدان آزادگان مشترک با مجنون عراق هم اوضاع از همین قرار است. ما در گذشته متوجه شدیم که ممکن است محدودیتها اجازه ندهد که روی میدان به صورت مشترک کار کنیم. بنابراین کمیته فنی مشترک با این کشورها تشکیل دادیم که هراز چندگاهی اطلاعات میدان را باهم تبادل میکردند تا به میدان آسیب وارد نشود و به بهترین شکل توسعه پیدا کند.
حتی قبل از اقدامات؛ همدیگر را مطلع میکردیم. مثلا اگر امارات بنا داشت در میدان لرزهنگاری انجام دهد از قبل ما را مطلع میکرد و یا اینکه اگر قرار بود کشتی این کشور وارد آبهای ایران شود ما خبر داشتیم و شرط هم این بود که هر اطلاعاتی از میدان حاصل میشد در اختیار ما هم قرار میگرفت و این کار را تسهیل میکرد. یعنی ما با دانش و همکاری با همسایگان کار را جلو میبردیم، حتی در شرایط جنگ هم شرایط را تغییر دادیم اما کار را تعطیل نکردیم. مثلا در میدان مبارک کمیته مشترکی با شارجه داشتیم، با قایق تندرو و یا هلیکوپتر به میدان میرفتیم تا پروژه تعطیل نشود.
لینک کوتاه :