جنگ و صلح
مسعود سلیمی *
با نگاهی گذرا به تاریخ جهان از داستان آدم و حوا گرفته تا امروز در دهه دوم از هزاره سوم میلادی در کره خاکی و حتی به باور بعضیها که به نظر میرسد تعدادشان زیاد و زیادتر هم میشود، در ماورای زمین، زندگی انسان به طور کلی موجودات با دو واژه متصل به هم، در واقع همزاد، یعنی «جنگ و صلح» همراه بوده است، به عبارتی اگر صلحی در کار بوده، حتما در پس آن جنگی به راه افتاده، خونی ریخته شده و آدمهایی از نفس افتادهاند و بدون تردید از پس هر جنگ، زمانی که نوبت به صلح میرسد، بدون عاقبت، بدون دستکاری انسانی و جغرافیایی و سیاسی و اجتماعی و… نخواهد بود.
«جنگ و صلح» شاهکار بینظیر تولستوی که در سال ۱۸۶۹ به نگارش درآمده، به جنگ ناپلئون بناپارت، یکهتاز و تسخیرکننده بخش عمدهای از خاک اروپا و مستعمرات خاکی و آبی قاره با روسیه تزاری میپردازد که عاقبت را بسیاری به ویژه دوستداران تاریخ و ادبیات به درستی میدانند؛ نه تنها به ادامه امپراتوری ناپلئون خط بطلان کشید، بلکه بر تاریخ و رویدادهای قرن نوزده و حتی آغازین قرن بیستم هم اثر گذاشت که ردپای آن هنوز در رفتارها و تحولات سیاسی و اجتماعی، روسیه تزاری و شوروی سابق، تقسیمبندیهای امروز قاره، به ویژه در پایان جنگ اول جهانی و به تبع آن قرارداد ورسای دیده میشود.
اگرچه «جنگ» و «صلح» یعنی شکست ناپلئون به عنوان یک ماخذ معین در بررسی عواقب جنگ قابل استناد است، اما در تمام جنگهای ریز و درشت بعد از آن، مثلا جنگ دوم جهانی، مثلا قتلعام سارایوو، یا جنگ تحمیلی عراق و ایران یا امروز آنچه که در اوکراین میگذرد، هیچ صلحی بدون پیامدهای منفی، بدون استخوان لای زخم، یعنی بهانه جنگ بعدی به انجام نرسیده و نخواهد رسید.
صحبت از اوکراین شد، غرض کوبیدن یا حمایت از این طرف و آن طرف نیست، نه این که لازم نباشد، بلکه در این فرصت نمیگنجد، بلکه ذکر مکرر این واقعیت است که جنگ اوکراین، رویدادی است که فقط دامن مردم بیتقصیر اوکراین را نمیگیرد، بلکه به شهادت تاریخ که ما آدمیان یا به سهو یا از سر عمد دوست داریم پشت گوش بیندازیم، همه را در آتش خود میسوزاند، به خصوص در دنیای امروز که دیگر مرز و خطکشی را برنمیتابد.
در مقابل آنچه که در اوکراین میگذرد، نباید و نمیتوان شانه بالا انداخت که به ماچه مربوط و نباید به هر دلیلی آن را توجیه کرد، چراکه خیلی زود مشخص میشود که دود جنگ اوکراین، زنجیرهای به چشم همه جهان خواهد رفت.
جنگ اوکراین مثل همه رویدادهای برقآسای هزاره سومی، رفتهرفته از سر تیتر و از سر زبان رسانهها و مردم، به سیاهچاله عادت میرسد تا دوباره صلحی تحمیلی از راه برسد.
* روزنامهنگار پیشکسوت
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :