ناکامی گردشگری حیاتوحش
به گزارش جهان صنعت نیوز: کشور ما اما باوجود بهرهمندی از حیاتوحش متنوع و سرشار از گونههای نادر نتوانسته در زمینه گردشگری حیاتوحش گامی موثر برداشته و در این حوزه عملکرد موفقی داشته باشد.
برای بررسی بیشتر چالشهای گردشگری حیاتوحش در ایران گفتوگویی را با محمدرضا کمیلیان راهنمای طبیعتگردی و علاقهمند به حیاتوحش ترتیب دادیم. وی معتقد است آشنا نبودن مردم کشور خودمان با اهمیت و جاذبههای حیاتوحش از یک سو و فراهم نبودن زیرساختهای گردشگری از سوی دیگر مانع توسعه گردشگری حیاتوحش در ایران شده است. مشروح مصاحبه «جهانصنعت» با این راهنمای طبیعتگردی در پی میآید.
ایران ذخیرهگاههای طبیعی پرشمار و هزاران گونه جانوری گنجینهای کمیاب از پناهگاههای حیاتوحش در دنیا و بستر خوبی برای توسعه گردشگری حیاتوحش دارد؛ شما ظرفیتهای توسعه گردشگری حیاتوحش را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که به خوبی اشاره کردید موقعیت و جغرافیای سرزمین ما به گونهای است که تنوع زیادی در اقلیمهای موجود در آن وجود دارد و همین امر باعث به وجود آمدن تنوع بالای زیست گیاهی و جانوری در این مرز و بوم شده است. قرارگیری ایران در این عرض جغرافیایی باعث شده که ما چهار فصل کاملا مجزا داشته باشیم و ترکیب این عرض جغرافیایی با عوارض زمینشناختی متنوع و تغییرات ارتفاع حاصل از دشتها تا کوهها و رشتهکوهها به گونهای است که شاهد شکلگیری اقلیمهای متفاوت و تلاقی اینها با هم و در نتیجه به وجود آمدن اکوسیستمهای خاص، متنوع و تنوع زیستی بالایی هستیم.
بر این مبنا و برای مثال در ایران بیش از ۵۴۰ گونه پرنده داریم که اگر پرندهنگری نتواند برای دیدن آنها به ایران سفر کند به ناچار باید به کشورهای متعددی از اروپا و آسیا سفر کند در حالی که در ایران که به قول استاد اینانلو «جهانی در یک مرز» است بسیاری از این گونهها به راحتی قابل مشاهده هستند. در رابطه با پستانداران نیز باید دانست که بیش از ۱۸۴ گونه پستاندار در ایران دیده شده و جالب اینکه بزرگترین و کوچکترین پستاندار جهان نیز در این بین قرار دارند (از بردن نام آن عمدا خودداری میکنم تا مخاطبان این دو گونه را جستوجو و مطالعه کنند). همچنین ایران دارای گونههای شاخصی است که شناسنامه و فخر حیاتوحش این سرزمین هستند. گونههای منحصر به فردی چون زیر گونهای از پلنگ که درشتجثهترین آن در بین همنوعان خود است، یوزپلنگ، مرال، شوکا، گوزن زرد، خرس قهوهای، خرس سیاه بلوچی، گور ایرانی و موارد دیگر. در آخر در ایران شاهد گونههای گیاهی و جانوری بومزادی مثل زاغبور، ماهی کور غار، سمندر لرستان و افعی دم عنکبوتی هستیم که در کل دنیا فقط و فقط در ایران وجود دارند. پس همانطور که دیدیم ظرفیت کشور برای توسعه گردشگری حیاتوحش کمنظیر است.
با توجه به این ظرفیت بالا تاکنون کشور دستاورد مطلوبی در زمینه گردشگری حیاتوحش نداشته است. فکر میکنید علت چیست و چرا تاکنون در این مسیر توفیقی نداشتیم؟
برای پاسخ دادن به این پرسش لازم است که بحث گردشگری را به صورت کلیتر و به دو بخش داخلی و ورودی تقسیم کنیم. به نظر من در بخش داخلی مهمترین موتور پیشران گردشگری حیاتوحش وجود علاقه در بین مردم برای دیدن حیاتوحش (یا همان وجود تقاضا) است. لازمه به حرکت درآوردن این موتور ایجاد علاقه در بین مردم به وسیله آگاهسازی، کار فرهنگی و اختصاص دادن بخش قابل قبولی از متون درسی مدارس به مسائل محیطزیستی در سنین پایین است. آگاهسازی نسل جوان در خصوص داراییهای طبیعی و تنوع زیستی این سرزمین باعث خواهد شد ارزش، شکوه و زیبایی آن برای نسل آینده مشخص شده و در نتیجه مردمی شکل بگیرند که نسبت به منابع طبیعی و زیستمندان سرزمین خود تعلق خاطر داشته، برای حفاظت از آن دغدغهمند بوده و برای دیدن حیاتوحش و گیاهان آن مشتاق به سفر به جای جای ایران باشند.
برای جذب گردشگران ورودی علاقهمند به حیاتوحش ایران چه باید کرد؟
در بخش گردشگران ورودی نیز باید بدانیم که گردشگری حیاتوحش یک زیرمجموعه از اکوتوریسم است که خود، شاخهای از گردشگری و طبیعتگردی محسوب میشود. پس جدای از مسائل فنی، چالشها و ظرافتهای علمی و تخصصی در بحث گردشگری حیاتوحش، پرسش اصلی و بنیادین که پاسخ به آن دربرگیرنده تمام بخشها و شاخههای گردشگری خواهد بود این است که چرا گردشگری پایدار در ایران تا بدین حد ناکام و عقبافتاده است؟ پاسخ در این است که گردشگری یک صنعت است که پیشرفت و شکوفایی آن نیازمند مدیریت کلان با نگرش مثبت و سالم در مورد گردشگر و برقراری و استمرار بلندمدت زیرساختهای متعدد و گوناگون است که طیف وسیعی از زیرساختهای نرمافزاری از آرامش، امنیت، و ثبات گرفته تا امکانات معمولی بانکی بینالمللی، ارتباطی، حمل و نقل عمومی و اقامتی را شامل میشوند. علت عدم توفیق ما در بحث گردشگری از هر نوع، نبود زیرساختهای ذکر شده است.
برای فعال شدن گردشگری حیاتوحش و توسعه آن در کشور چه اقداماتی باید از سوی وزارت میراث فرهنگی، محیطزیست و بخش خصوصی حوزه گردشگری صورت گیرد؟
گردشگری یک صنعت چندبعدی است که شکوفا کردن آن بدون مهیا کردن بستر گفته شده ناممکن است. پس برای به چرخش درآوردن چرخهای این صنعت باید ابتدا بستر لازم را ایجاد و سپس جاذبههای گردشگری را از هر نوع شناسایی، حفظ و سپس به مردم ایران و جهان معرفی کرد. سپس باید با اصلاح نگرش درخصوص گردشگر، ورود و گردش آنها را در کشور تسهیل و تحت نظارت کارشناسان و متخصصین محیطزیست و حیاتوحش مدیریت کرد. در این راستا میبایست برنامهریزی و مدیریت تمامی بخشها را به متخصصین امر سپرد تا با دیدی گردشگرمحور زیرساختهای لازم را در حوزه خود پیشبینی، طراحی و عملیاتی کنند.
در بخش گردشگری حیاتوحش داخلی و اصولا محیطزیست باید خاطرنشان کرد که جای خالی آموزشهای محیطزیستی در مدارس ما به صورت تاسفباری خالی است، به طوری که اکثریت قریب به اتفاق مردم ما هیچ آگاهی و ایدهای از اهمیت و ارزش طبیعت کشور و زیستمندان آن ندارند که این بیانگر نقش تعیینکننده و حیاتی آموزش و پرورش است.
مردمی که حتی از وجود این زیباییها بیخبرند چگونه میتوانند انگیزهای برای دیدن یا حفاظت از آن داشته باشند. در نتیجه میراث فرهنگی و محیطزیست با تعامل با یکدیگر و قطعا نهادهای آموزشی که در راس آن آموزش و پرورش قرار خواهد داشت میتوانند و باید با کار فرهنگی مستمر در جهت معرفی ارزشها و زیباییهای حیاتوحش مناطق به ایجاد علاقه و در نتیجه ایجاد انگیزه کافی در بین مردم برای حفاظت و مشاهده حیاتوحش کمک کنند. توجه داشته باشیم که پیشنیاز توسعه پایدار گردشگری به خصوص از نوع گردشگری حیاتوحش به علت حساسیتها و آسیبپذیری بسیار بالای آن مستلزم کار کارشناسی و تخصصی است که مسوولیت فنی آن در تمامی مراحل از بررسیهای اولیه گرفته تا نظارت بر اجرا و بهرهبرداری بر عهده دستاندرکاران مختلف با محوریت سازمان حفاظت از محیطزیست است. پس از ایجاد بستر مناسب و کار کارشناسی، بخش خصوصی نیز میتواند وارد شده و تحت نظارت محیطزیست با سرمایهگذاری در اموری مانند ایجاد اقامتگاههای مناسب نقشی در گردشگری حیاتوحش ایفا کند.
در صورت توسعه گردشگری حیاتوحش فکر میکنید فعال شدن این حوزه از گردشگری میتواند چه تاثیری بر افزایش اشتغال پایدار و توانمندسازی جوامع محلی کشور داشته باشد؟
قطعا در صورت باز شدن درها رو به دنیا، در صنعت گردشگری ما هم انقلابی رخ خواهد داد و خیل عظیمی از گردشگران راهی کشورمان خواهند شد. ایران کشور بسیار ارزانقیمتی برای گردشگران خارجی است و این در حالی است که کمیت و کیفیت و تنوع جاذبههای گردشگری طبیعی تاریخی و فرهنگی آن بیشتر از کشورهای رقیب است. توجه داشته باشید که منفعت مالی گردشگری و به خصوص گردشگر ورودی به طیف وسیعی از بنگاههای اقتصادی و مشاغل خرد و کلان به صورت مستقیم و غیرمستقیم میرسد.
در این بین از آنجایی که گردشگری حیاتوحش به علت ماهیت آن خارج از شهرها و در بستر محیطهای طبیعی و جوامع محلی پیرامون آن رخ میدهد قطعا برنامهریزی صحیح با مشارکت جوامع محلی باعث توانمندسازی و اشتغالزایی گروهها و افرادی خواهد شد که بیشترین نیاز را به این ثروت دارند و این امر در نهایت باعث توزیع عادلانه ثروت و حرکت در جهت برقراری عدالت اجتماعی خواهد شد.
در حال حاضر در کدام استانها و شهرهای کشور تورهای گردشگری حیاتوحش برگزار میشود؟ چند مورد از جاذبههای حیاتوحش ایران که میتواند مورد توجه گردشگران ایرانی و بینالمللی قرار گیرد را نام برده و در خصوص آنها توضیح دهید.
به دلایلی که گفته شد متاسفانه در ایران تورهای گردشگری حیاتوحش به معنی واقعی کلمه دیده نمیشوند و محدود به برنامههای آموزشی موسسات هستند. با این حال در حال حاضر پارک ملی گلستان در استان گلستان از مقاصد محبوب علاقهمندان به حیاتوحش به خصوص در زمینه پستانداران است.
پارک ملی گلستان با داشتن گونههای شاخصی چون بزرگترین گوشتخوار کشور یا همان خرس قهوهای، بزرگترین گربهسان ایران یا همان پلنگ، قوچ و میش، و کل و بز و آهو و… از جاذبههای اصلی در ایران برای گردشگران داخلی و خارجی هستند. استان سمنان نیز با داشتن گونههای شاخصی چون یوزپلنگ، کاراکال، گور ایرانی و زاغ بور در پارک ملی توران از مقاصد محبوب علاقهمندان به حیاتوحش است.
توجه داشته باشید که پرندهنگری نیز یکی از محبوبترین و پولسازترین شاخههای اکوتوریسم در دنیا است که ظرفیتهای آن برای جذب گردشگران خارجی و داخلی به دلایلی که عرض شد بسیار بالا است. پراکنش و تنوع بسیار زیادی از پرندگان گوناگون به ویژه در تالابها و نواحی ساحلی ایران وجود دارد که با توجه به سهولت دسترسی و مشاهده آنها (در مناطق مختلف و در فصول مختلف سال) نسبت به پستانداران این رشته در استانهای زیادی مورد توجه علاقهمندان به حیاتوحش قرار گرفته و تورهایی با این هدف در ایران برگزار میشود. به طور خاص و برای مثال اگر مسوولان اجازه بدهند در استان مازندران ذخیرهگاه زیستکره شبهجزیره میانکاله را داریم که از بهترین نقاط ایران برای دیدن حیاتوحش و به ویژه پرندگان در ایران است.
وضعیت ایران را در حوزه گردشگری حیاتوحش چگونه میبینید و فکر میکنید مهمترین چالشهای توسعه گردشگری حیاتوحش در کشور چه هستند؟
قطعا گردشگری حیاتوحش در ایران مغفول واقع شده و همچنین اظهارنظر در رابطه با وضعیت گردشگری حیاتوحش در ایران با توجه به دو لبه بودن تیغ گردشگری کاری سخت، پیچیده و تخصصی است.
از طرفی گردشگری حیاتوحش، معرفی حیاتوحش به مردم و مواجه کردن اصولی، کارشناسی و نظارت شده این دو با هم میتواند باعث علاقهمندی و در نتیجه دغدغهمندی مردم در بحث حفاظت شود و متعاقبا منابع مالی برای حفاظت از آنها را تامین کند. از طرفی دیگر اگر بنا بر آن باشد تا برای گردشگری حیاتوحش بدون ایجاد زیرساختهای لازم و نظارت فنی و تخصصی کارشناسان مربوطه اقدامی شود همان بهتر است هیچ اقدامی نشود زیرا طی سالیان سال بیتوجهی و تخریبهای وسیع زیستگاهها و فقر اقتصادی و فرهنگی بسیاری از گونههای ارزشمند ایران تا لبه انقراض رفته و بعضا منقرض شدند و این شکنندگی هیچ جایی برای خطا باقی نمیگذارد.
از اینرو به کارگیری متخصصترین افراد در کلیه سطوح برنامهریزی، مدیریتی و عملیاتی در تمامی مراحل از بررسی تا بهرهبرداری به گونهای که هیچ آسیبی به حیاتوحش وارد نشود از مهمترین مسائل پیش روی گردشگری حیاتوحش خواهد بود زیرا در گردشگری حیاتوحش اصولی نه تنها هیچ آسیبی به زیستمندان و زیستگاه آنها وارد نمیشود بلکه از درآمد حاصل برای حفاظ از آنها هزینه میشود.
از طرف دیگر و از بعد اقتصادی هنوز مکانیسمهای مالی و حقوقی لازم برای مناطق چهارگانه جهت کسب درآمد از گردشگری حیاتوحش ایجاد نشده است. پس قطعا سازماندهی و عملیاتی کردن الگوهای نظری و مدلهای جهانی گردشگری حیاتوحش در کشور ما با چالشهای زیادی همراه خواهد بود. در این مسیر و آن هم در بستر پیچیده اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورمان، مدیریت و شفافسازی درآمدهای حاصله به طوری که همه به ویژه جوامع محلی راضی باشند از بزرگترین چالشهای پیش رو خواهد بود.
لینک کوتاه :