سمتوسوهای نشست سهجانبه تهران
روز سهشنبه همراه با سفر ولادیمیر پوتین رییسجمهوری روسیه شاهد سفر همزمان رجب طیباردوغان رییسجمهوری ترکیه به تهران بودهایم. آنگونه که گفته شده است، هدف از این سفرها و به روایتی همان ترافیک دیپلماسی معنادار در تهران، رایزنی حول محور سوریه، بحران اوکراین و امنیت مواد غذایی و بحث از صادرات غلات اوکراین بوده است. اما با استناد به مجموعهای از قرائن و شواهد نمیتوان ترافیک دیپلماسی معنادار در تهران بر سر مسائل گفته و عنوان شده را محدود و منحصر کرد. به ویژه آنکه نشست سهجانبه برای تهران به معنای نمایش و ایجاد موازنه قدرت در قبال سیاست خاورمیانهای اخیر بایدن و سپس موازنهای علیه آزار و ایذای مجموعههای عبری- عربی بابت مهار و انزوای تهران در معادلات منطقهای و فرامنطقهای محسوب میشود. واقعیت آن است که شرایط منطقهای با وجود بازگشت و تمرکز مجدد واشنگتن به خاورمیانه با توجه به تحرکات کارافزایانه مجموعههای عبری- عربی به زیان ایران در حال تغییر است و تنها مستمسک تهران یعنی ازسرگیری مذاکرات چه در وین و چه در دوحه شکست خورده است و امید چندانی نیز بهرغم آمادگی و بروز برخی نشانهها در ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام نیست. تحت این شرایط، تهران راهبرد نگاه به شرق را مایه اتکای خود قرار داده است و برای نمایش تثبیت روابط راهبردی خود با مسکو تلاش میکند.
نکته درخور توجه در این میان آن است که این نشست سهجانبه به همان میزانی که برای تهران درخور اعتنا و توجه است، برای مسکو نیز به همان میزان دارای اهمیت کلیدی و راهبردی است. در واقع چه تهران و چه مسکو در میانه انزوای بینالمللی دست به اتحاد راهبردی در جهت خنثیسازی سیاستهای تقابلی غرب زدهاند. واقعیت آن است که جنگ اوکراین برخلاف انتظارات و قالبهای ادراکی- تحلیلی مقامات مسکو به ویژه ولادیمیر پوتین و سرگئی لاوروف به باتلاقی برای روسیه تبدیل شده و کمکهای مالی، نظامی و آموزشی به اوکراین و تحریم چندجانبه غرب علیه مسکو شرایط روسیه را در تنگناهای اقتصادی قرار داده و آینده خوبی در انتظار مسکو نیست. بنابراین غیرمنتظره نیست که نفوذ ژئوپلیتیک روسیه از اروپا و آمریکا، کره جنوبی و ژاپن به جنوب آسیا مثل هند و شرق آسیا مانند چین و منطقه غرب آسیا با محوریت ایران تغییر یابد. تحت این شرایط، تمام چشم امید پوتین به تهران اول به عنوان یک همسایه جنوبی دارای هژمون و دوم به عنوان یکی از شرکای غیراروپایی برجام بر سر معاضدت و کمکهای تجاری، دیپلماتیک و حتی دفاعی از سوی تهران است. به ویژه آنکه روسیه بر سر پهپادهای انتحاری و نقطهزن ایرانی برای ورود در نبرد اوکراین حساب ویژهای باز کرده و تهران نیز آمادگی خود را بابت کمکهای پهپادی آمادگی نشان داده است. شوربختانه و در کمال حیرت، مسکو در این معادلات جدید نیز همچون گذشته نوعی دوآلیسم و نگاه فرصتطلبانه و ابزارگرایانه را به عنوان همکاری با تهران در دستور کار قرار داده است، چراکه روسیه از یک طرف و به جهت عضو غیراروپایی برجام درصدد امتیاز گرفتن از تهران در کمک به احیای برجام است. از سوی دیگر، مسکو نیاز اروپا به گاز خود و در نتیجه رفع تحریمهای چندجانبه غرب بر سر اوکراین را دستمایه بازی کردن با کارت ایران در قضیه ازسرگیری مذاکرات و در نتیجه احیای برجام کرده است.
تاسفبارتر آن که مسکو بیمیل نیست که پای تهران را به جنگ اوکراین باز کند. حال اگر پای تهران تحت راهبرد ترغیب و اغوای مسکو به بحران اوکراین باز شود، در آن شرایط میتوان انتظار داشت که چگونه مسکو توانسته است نیات واقعگرایانه خود را بر تهران دیکته کند و تهران را قربانی مطامع و اهداف و منویات جاهطالبانه خود کند. اما حضور آنکارا در این نشست، کمی غامض است و بر پیچیدگی قضایا افزوده و میافزاید. در نگاه مقامات آنکارا به ویژه رجب طیباردوغان و چاووش مولود اوغلو، نشست تهران در تداوم تضمین نشستهای آستانه بر سر غائله و بحران سوریه است. در حالی که برخی شواهد و نشانگان با توجه به کنشها و الگوهای رفتارهای مقامات آنکارا به ما این پیام را انتقال میدهند که آنان هیچ موافقتی با نتایج نشستهای گذشته آستانه، سوچی و حتی تهران در بحران سوریه ندارند. هدف آنکارا به ویژه رجیب طیب اردوغان در نشست اخیرا تهران چراغ سبز گرفتن از تهران و مسکو برای برقراری آشوب در شمال سوریه در رفع فتنه و تحرکات اکراد است.
در واقع هراس اردوغان از تحرکات اکراد در شمال سوریه دلیل حضور آنکارا در تهران است و آنکارا و اردوغان هیچ موافقتی با همسویی با تهران در مناسبات منطقه غرب آسیا ندارند. ضمن آنکه نباید فراموش کرد آنکارا در منطقه غرب آسیا و بیشتر به واسطه تعقیب سیاست نوعثمانیگرایی خود بخشی از مساله و سبب زایش بحران، فتنه و آشوب است نه راهحل مساله و مقامات آنکارا به چیزی کمتر از براندازی بشار اسد و برقراری نظمی از آشوب و فتنه در نظام سیاسی سوریه رضایت نمیدهند. مماشات معنادار با داعش به بهانه خریدن نفت ارزان از آنها و همچنین سکوت معنادار آنکارا در غائله حمام خون و کشتار کوبانی، راهاندازی سه عملیات سپر فرات، شاخه زیتون و چشمه صلح برای نابودی و محاق کردها در شمال سوریه، همگی گواه روشنی بر نیات جاهطلبانه مقامات آنکارا در منطقه پر آشوب غرب آسیا است. در این ارتباط مقامات آنکارا رزمایش (برادران خدشهناپذیر) را که از پنجم تا هشتم اکتبر در نخجوان برگزار شد، دستمایه تهدید و سکوت تهران و ایروان در نظم منطقهای ساختهاند. تلاشها و ابتکارات دیپلماتیک مقامات آنکارا در حل بحران اوکراین نیز نشان داده است که نقش میانجی آنان قبل از آنکه تلاشی برای حل بحران و ایجاد صلح باشد بیشتر تلاشی برای برندسازی در مناسبات دیپلماتیک است.
* کارشناس مسائل بینالملل
لینک کوتاه :