سوزندوزی حافظ سلامت تن و روان
به گزارش جهان صنعت نیوز: برخی دیگر از تکنیکهای سوزندوزی، که حافظ مال و سرمایه فرد و خانوادهاش بوده است مانند انواع سکهدوزیها در بخشهای مختلف پوشاک اقوام در ایران و ملل دیگر (که بیان نمونههای آن، زمان بسیاری را میطلبد) نشان از نقش سوزندوزیها در حفاظت از سلامتی جسم و حفاظت از مال و سرمایه وی دارد.
اما در این متون، به نقش پرداختن به سوزندوزیها در افزایش ذهن آگاهی و قدرت ذهنی و در نتیجه به نقش درمانگری آن و حفاظت از سلامت روان، اشاره میکنم.
هنردرمانی چیست؟
هنردرمانی، تکنیکهای رواندرمانی را با فرآیندهای خلاقانه در هم میآمیزد تا فرد را به سمت سلامت روان رهنمون شود.
با وجودی که هزاران سال است که مردم از هنر به عنوان راهی برای بیان، ارتباط و بهبود یافتن روح و روان استفاده میکنند، اما هنردرمانی به صورت رسمی از میانههای قرن بیستم شکل گرفته است.
پزشکان این حوزه، دریافتند که افرادی که از بیماریهای روانی رنج میبرند غالبا خودشان را در نقاشیها و سایر کارهای هنری بیان و هویدا کردهاند و این باعث شد که به فکر استفاده از هنر، به عنوان یک راهبرد بهبودبخشی روان بیفتند.
از آن زمان، هنر بخش مهمی از حوزه رواندرمانی شده است و در برخی از روشهای سنجش و درمان به کار میرود.
در هنردرمانی، اثر هنری، به واسطهای برای فرآیند درمان و شفابخشی تبدیل میشود.
در تحلیل نقش پرداختن به هنر در بهبود روحیات و خلقیات، همچنین تاثیر حس آفریدن و خلق، بر ضمیر انسان، مقالات و کتب بسیاری از متخصصان این حیطه نگاشته شده و این موضوع، مورد کنکاش قرار گرفته است.
آنچه در این نوشته به آن خواهم پرداخت، بیان مواردی تاریخی از نقش درمانگری و رواندرمانی سوزندوزی است، آن هم روی اشخاصی که به جهت جنسیت، در عرف برخی جوامع، از این هنر دور و یا از آن نهی شدهاند.
در سراسر جهان، در میان افرادی که درگیر جنگ جهانی اول شدند بین ۹ تا ۱۱ میلیون نفر کشته و بیش از ۲۰ میلیون نفر زخمی شدند.
در این میان، سربازان، پس از بازگشت، در عین ناتوانی دوران نقاهت، نیاز به فراگیری یک مهارت جدید داشتند.
برای بسیاری از آنان، سوزندوزی و پرداختن به آن، بهترین شیوه درمانی نیز محسوب میشد؛ زیرا علاوه بر ایجاد حس آرامش ملزومات آن، سبک و قابل حمل بود و نیازی به ایستادن یا حرکتهای جسمی زیاد نداشت و میتوانست به صورت گروهی انجام شود که این نیز از روشهای رواندرمانی محسوب میشود.
طی آن سالها، بیمارستانهای انگلستان، فرانسه، استرالیا و نیوزلند همگی سوزندوزیدرمانی ارائه میکردند.
نمونههای بسیاری از آثار این سربازان و تشکلهای صنفی در آن دوران تاریخی، قابل بررسی و مطالعه است.
پس از جنگ جهانی اول بود که مردان، شروع به فراگیری سوزندوزی، به عنوان بخشی از مراحل توانبخشی کردند.
این آموزشها، توسط صلیب سرخ، برای سربازان ارائه میشد.
گلدوزی به مردانی آموزش داده میشد که در غیر این صورت قادر به کار نبودند و بسیاری از آنها هم به عنوان گلدوزی حرفهای و هم به عنوان علاقهمند به تولید کار ماهر ادامه دادند.
این کلاسها با شروع جنگ جهانی دوم دوباره احیا شد و این بار به تمام نیروهای متفقین گسترش یافت.
علاوه بر موارد فوق، کارتپستالهای سوزندوزیشده، طی جنگ جهانی اول، وسیلهای بود جهت ابراز عشق و علاقه خانوادههای سربازان به ایشان.
در طول جنگ جهانی اول، بسیاری از افسران و سربازان متفقین مستقر در فرانسه، کارتپستالهای ابریشمدوزی شده را برای عزیزانشان بهویژه به بریتانیا و کانادا فرستادند.
از سال ۱۹۱۷، زمانی که سربازان آمریکایی وارد شمال فرانسه شدند، آنها نیز شروع به ارسال این کارتها برای خانواده و دوستان خود کردند. بسیاری از کارتها با نمادهای میهنپرستانه، پرچمها، شعارها یا متنهای احساسی نشان داده شده بودند.
کارتپستالها که در ابتدا با دست سوزندوزی و سپس توسط زنان در فرانسه و بلژیک با ماشین گلدوزی میشد، نه تنها درآمد مورد نیاز غیرنظامیان بومی را فراهم میکرد، بلکه یک یادگاری دوستداشتنی برای سربازان و خانوادههایشان بود.
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۸، سبک زندگی سالم را تلاش برای دستیابی به حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی توصیف کرد.
در جهان کنونی با حجم بالای استرس، ناامنیهای روانی، آشفتگی روانشناختی را میتوان بخشی از زندگی روزمره هر فرد بهشمار آورد.
آشفتگی روانشناختی، با نشانههایی مانند خلق پایین، اضطراب، افسردگی و حالتهای روان رنجوری دیگر مشخص میشود.
اگر سلامت فرد را در دو بعد سلامت جسمانی و روانی مورد توجه قرار دهیم، اهمیت سلامت روان و آرامش روانی تا آنجاست که امسال، بعد روانی سلامت از سوی سازمان جهانی بهداشت، مورد توجه قرار گرفته و توصیه شده است.
بعد جسمانی سبک زندگی شامل: تغذیه، ورزش و خواب بوده و بُعد روانی متشکل از ارتباطات اجتماعی، مقابله با استرس و معنویت است.
بیتردید پرداختن به مقوله هنرهای سنتی، بهخصوص سوزندوزیها به جهت در دسترس بودن همواره لوازم آن و کاربری آسان آنها، برای گروههای سنی کودک، نوجوان، سالخورده و کهنسال، اثرات درمانی و پیشگیرانه شایانی در رفع ناهنجاریها و مشکلات روانی و استرسها، در دورههای مختلف سنی با چالشهای متعدد آنها، نظیر بحران نوجوانی، میانسالی و کهنسالی را ایفا خواهد کرد.
از مناظر مختلف میتوان نقش درمانی پرداختن به سوزندوزی را مورد تحلیل و بررسی قرار داد که عموم آن به شرح زیر خواهد بود:
– ایجاد عادت با ریشه مثبت
– کاهش اضطراب و استرس
– افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس
– بهبود خلق و خو و تمرین صبر و شکیبایی و در نتیجه عدم تصمیمگیری عجولانه و بدون تفکر
– تمرین تمرکز حواس و برقراری تعادل بین حواس و اعضا بدن
– تقویت خلاقیت و تشویق ذهن به ارائه راهکارهای خلاقانه در حل مشکلات روزمره
– احساس موفقیت میتواند سلامت روان را تقویت کند.
– استفاده از رنگها در سوزندوزی نیز میتواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.
رنگهای ملایم و خنثی و یا رنگهای شاد، به افراد کمک میکنند تا آرامش پیدا کنند.
بعه علاوه، نگریستن به نقوش زیبا و آرامبخش سوزندوزیها، میتواند به خودی خود به کاهش فشار خون و ضربان قلب کمک کند.
– تقویت کنترل ذهن
موارد ذکر شده بخشی از فواید روحی و روانی پرداختن به هنر سوزندوزی است.
بخشی از کارکرد هنر سوزندوزی را نیز میتوان، وسیلهای برای رهاسازی احساسات به شمار آورد؛ بیان احساساتی که شاید خود هنرمند نیز به آن واقف نباشد.
برای بسیاری از ما، بیان احساسات پیچیده با کلمات دشوار است. اما اگر نتوانیم احساسات خود را به شیوهای سالم بیان کنیم، اغلب بدون اینکه متوجه باشیم، آنها را در بطن خویش مستور میداریم و آنها رفتار ما را به روشهای دیگری تحریک و کنترل میکنند. یک خروجی خلاقانه مانند سوزندوزی یکی از روشهای سالم برای بیان احساسات و افکار محسوب میشود چرا که، دست و ذهن برای انتقال آنچه در قلب ما نهفته است هماهنگ هستند.
در تاکید استفاده از هنر سنتی سوزندوزی در درمان اختلالات روانی مطابق با نظر اینجانب به عنوان یک کارشناس حوزه روانشناسی، اهمیت پرداختن به هنر سوزندوزی از جهت بهکارگیری نقوش و نمادهای برگرفته از کهنالگوها و داستانهای اساطیری نیز، اهمیت بسیار دارد.
بدین نحو که رمزگشایی نقوش و نمادهای به کار گرفته شده توسط درمانجو، هدایتگر خواهد بود جهت انتخاب شیوه درمانی مناسب از طرف درمانگر.
داستانهای اساطیری و باورهایی که از نیاکان ما، سینه به سینه روایت و نقل شدهاند و آنها را در داستانها و ادبیات داستانی، زبان، فرهنگ و هنر به روشنی و به وضوح مشاهده میکنیم، رد پای کهنالگوها و داستانهای اساطیری در تمام آثار هنری و نقوش سنتی کشورمان از فرشهای روی زمین گرفته تا کاشیهای بلند بناهای تاریخی و لباسهای مزین شده به نقوش میدرخشد.
به نظرم یکی از اهداف مشخص هنردرمانی، کمک به درمانجو برای رسیدن به لایههای عمیق روانی فرد است که به راحتی و به آسانی به سطح زبان و بیان نمیآیند و وجودشان سبب بروز رفتارها و احساساتی میشوند که درمانجو را آزار میدهند.
هنر ابزاری است برای بیان و دسترسی هر چه راحتتر به ضمیر ناخودآگاه و احساسات سرکوب شده و همینطور رسیدن به باورهایی که در ذهن درمانجو نقش بستهاند. رسیدن به این مرحله از هنردرمانی جز با شناخت هنرهای بومی آن منطقه که پیچیدگیها و کهنالگوهای آن را با استفاده از نقوش و اشکال رمزگشایی میکنند امکانپذیر نخواهد بود، با توجه به اینکه هنردرمانی ریشهای به ظاهر غربی دارد تنها به هنرهایی توجه میشود که بیشتر در غرب متداول است، مثل نمایش، موسیقی، هنرهای تجسمی و نسبت به هنرهای بومی و معنا و مفاهیم و رموز آن در درمان درمانجو بیگانه است و این نقدی است که بر هنردرمانی در ایران وارد است و جای تلاش و بررسی زیادی را برای دانشآموختگان و روانشناسان این حوزه میطلبد.
نگرش درمانگری به هنر سوزندوزی، بهخصوص سوزندوزیهای سنتی ایران که با هویتهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی این گستره جغرافیایی همگون و همنواست، میتواند، شاخصههای کاربردی این هنر صنعت را بیش از پیش، هویدا و بازگو کند؛ نگرشی که شاید کمتر مورد توجه متخصصین رشتههای مختلف
رواندرمانی قرار گرفته باشد، مبحثی که تحلیل آن از منظر علم روانشناسی و رواندرمانی، شایسته توجه و بررسی بیشتر است.
* پژوهشگر و نویسنده کتاب در حوزه سوزندوزی
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهخواندنیلینک کوتاه :