رویای دست نیافتنی ایرانیها
به گزارش جهان صنعت نیوز: در کشور ما اگرچه همواره مسوولان امر در خصوص حق سفر و گردشگری سخنها گفته و وعده تحقق گردشگری پایدار و تامین امکان سفر برای همه افراد را مطرح کردهاند اما در عمل بسیاری از مردم کشور از این حق طبیعی خود محروم ماندهاند.درواقع گران بودن سفر و گردشگری در کشور از یک سو امکان سفر برای بخش بزرگی از مردم را محدود کرده است و از سوی دیگر تامین نشدن زیرساختهای لازم برای گردشگری سالمندان و افراد کمتوان امکان گردشگری پایدار را از گروه دوم گرفته است.
در این گزارش سعی میکنیم ضمن گفتوگو با یک کارشناس ارشد حوزه گردشگری ضمن بررسی علل تامین نشدن امکان سفر و گردشگری برای همه افراد، وضعیت و چالشهای گردشگری افراد کمتوان را بررسی کنیم.
گران بودن سفر مانع تحقق گردشگری
یکی از مسائلی که همواره مورد نقد کارشناسان حوزه گردشگری قرار گرفته گران بودن خدمات سفر برای ایرانیها است. با در نظر گرفتن پایه حقوق دریافتی کارگران میتوان متوجه شد که بخش بزرگی از مردم، امکان یک بار سفر رفتن در طول سال را هم ندارند.
در حال حاضر پایه حقوق تعیینشده بسته به تاهل و تعداد فرزندان چیزی بین ۵ تا ۷ میلیون تومان است. اگر متوسط ۶ میلیون تومان را به عنوان پایه حقوق در نظر بگیریم و فرض کنیم که یک کارگر تمام حقوق خود را برای سفر هزینه کند باز هم برای تامین مخارج سفر سه روزه یک خانواده دونفره با کمبود مالی بودجه مواجه است.
در حال حاضر هزینه سفر سه روزه به اصفهان به ازای هر نفر دو و نیم میلیون تومان تمام میشود که با احتساب دو نفره بودن خانواده میشود پنج میلیون تومان. حال اگر هزینه ناهار و شام، تاکسی، ورودی موزه و اماکن گردشگری را هم به آن اضافه کنید متوجه میشوید که حتی با دوبرابر کل حقوق یک کارگر هم امکان سفر سه روزه خانواده به اصفهان وجود ندارد.
وضعیت برای سفر به چابهار، کیش و قشم از این هم سختتر است و در نتیجه امکان سفر به این مناطق برای بخش بزرگی از جامعه ایران تبدیل به یک رویای دستنیافتنی شده است.
حتی در صورت سفر با خودروی شخصی و اقامت در ارزانترین خانههای اجارهای نیز سفر و گردشگری با حقوقهای ۶ میلیون تومانی همخوانی ندارد. اقامت در خانهای کاملا معمولی در اصفهان شبی بیش از ۴۰۰ هزار تومان هزینه دارد که هزینه یک هفته اقامت را به ۳ میلیون تومان میرساند. هزینه بنزین و استهلاک خودرو و ورودی اماکن گردشگری و خوراک را هم که به آن اضافه کنید متوجه میشوید که امکان سفر و گردشگری چیزی است که قشر کارگر مدتها است از آن محروم شده است.
همین وضعیت نامساعد اقتصادی باعث شده که سفر به خانه اقوام به گزینه اول و آخر بخش بزرگی از جمعیت ایران تبدیل شود. در واقع سهم قشر کمدرآمد ایران از گردشگری پایدار و اصولی تماشای مستندهای گردشگری در تلویزیون و حسرت اقامت در هتل و استفاده از خدمات تور است.
نبود امکانات زیرساختی برای کمتوانان
یکی دیگر از نقدهایی که همواره در حوزه گردشگری کشور وجود داشته است بیتوجهی به کمتوانان اعم از معلولان و سالمندان بوده است. نبود سطح شیبدار در اقامتگاههای بینراهی جهت تردد معلولان، تامین نشدن سرویس بهداشتی فرنگی برای سالمندان و مجهز نبودن برخی از موزهها و اماکن گردشگری به زیرساختهای مورد نیاز معلولان از جمله مهمترین ضعفها هستند. در این خصوص سیدمحمدکاظم خلدینسب دبیر سابق ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر وزارت میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری به «جهانصنعت» گفت: به هر حال بخشی از جامعه افراد کمتوان هستند و نیاز است که خدمات گردشگری برای آنها تامین شود. درواقع توسعه گردشگری باید بدون هیچگونه تبعیض برای همه مردم اتفاق بیفتد. توجه داشته باشید که یکی از فاکتورهایی که برای ارائه مجوز به مراکز اقامت بینراهی و رستورانها وجود دارد فراهم کردن دسترسی برای افراد کمتوان و معلول است.
وی ضمن اشاره به اهمیت فرهنگسازی برای تامین نیازهای سفر و گردشگری معلولان و سالمندان گفت: بسیاری از این مسائل نیاز به فرهنگسازی دارد یعنی جامعه باید به این باور برسد که این فرد (فرد معلول) باید بدون مشکل و مزاحمت به عنوان نوعی از بشر از خدمات گردشگری بهرهمند شود. امیدوارم شهرداری، وزارت فرهنگ و صدا و سیما پیامهای انساندوستانه را تبلیغ و ترویج کنند تا در زمینه ایجاد فرهنگسازی برای ایجاد نگاه مثبت به گردشگری معلولان و کمتوانان قدمی مثبت برداشته شود.
مسیر عبور از گردشگری نامتوازن
نگاهی به وضعیت گردشگری و سفر در ایران گویای نامتوازن بودن گردشگری در کشور است. از سویی جامعه به دوبخش دارا و ندار تبدیل شده است و بخش کمدرآمد جامعه از امکان سفر استاندارد و گردشگری پایدار محروم مانده است. از سوی دیگر نبود امکانات مناسب برای افراد کمتوان موجب شده که حتی اگر این افراد به قشر پردرآمد و دارای جامعه تعلق داشته باشند سفر کردن برایشان با چالشهای زیادی همراه باشد.
باتوجه به عمق مشکلات موجود به نظر میرسد دولت برای حل مشکلات باید علاوه بر در نظر گرفتن راهحلهای بلندمدت همچون ایجاد اقامتگاههای ارزان و باکیفیت، راهحلهای کوتاهمدتی همچون ارائه سوبسید و یارانه برای بهرهمندی اقشار کمدرآمد از خدمات سفر و گردشگری مطلوب را در نظر بگیرد.
به عنوان مثال میتوان هتلها را موظف کرد که به اقشار کمدرآمد اتاق ارزان ارائه کرده و در قبال آن از بخشودگیهای مالیاتی بهرهمند شوند. رایگان اعلام کردن ورودی موزهها و اماکن گردشگری برای اقشار کمدرآمد و تامین هزینههای تورلیدرها جهت معرفی اماکن گردشگری و تاریخی به این اقشار، از دیگر مواردی است که میتواند در نظر گرفته شود.
تاکنون اما دولت و وزارت گردشگری اقدامی در این خصوص انجام نداده است و در نتیجه همچنان بخش بزرگی از کشور از دریافت خدمات استاندارد و پایدار گردشگری محروم ماندهاند.
لینک کوتاه :