بورس در تله سیاستزدگی
در حالی که بازار دوم سهام و بازار بدهی در هفته گذشته سبزپوش بودند، بازار اول سهام، بازار مشتقه و صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله عقب کشیدند؛ به طوری که ارزش معاملات در بازار اول سهام ۷۵/۴۷ درصد کاهش یافت و از ۵۰ هزار و ۸۲۲ میلیارد ریال در هفته دوم مردادماه به ۲۶ هزار و ۵۸۶ میلیارد ریال در هفته گذشته رسید. ارزش معاملات در بازار مشتقه نیز که در هفته دوم مردادماه ۲۱۹ میلیارد ریال بود، با افت ۲۴/۲۰ درصدی تا ۱۷۵ میلیارد ریال در هفته گذشته کاهش یافت. به گزارش ایسنا همچنین ارزش معاملات در صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله کاهشی ۱۶/۸ درصدی داشت و از ۵۸ هزار و ۲۴۹ میلیارد ریال به ۵۳ هزار و ۴۹۴ میلیارد ریال رسید. این در حالی است که ارزش معاملات در بازار دوم سهام توانست ۶۵/۵۸ درصد افزایش یابد و از ۴۵ هزار و ۵۸۹ میلیارد ریال به ۷۲ هزار و ۳۲۸ میلیارد ریال برسد. همچنین ارزش معاملات در بازار بدهی رشدی ۳۲۰ درصدی داشت و از ۵۵۴۰ میلیارد ریال در هفته دوم مردادماه تا ۲۳ هزار و ۲۵۶ میلیارد ریال در هفته گذشته افزایش یافت. بر این اساس شاخص کل بورس با رشدی کمتر از یک درصدی از یک میلیون و ۴۳۷ هزار واحد در هفته دوم مردادماه به یک میلیون و ۴۴۸ هزار واحد در هفته گذشته رسید. شاخص کل با معیار هموزن هم ۴۴/۱ درصد افزایش داشته و از ۳۸۴ هزار و ۵۵ واحد در هفته دوم مردادماه تا ۳۸۹ هزار و ۶۰۲ واحد در هفته گذشته افزایش یافت.
افزایش فشار متغیرها بر بورس
بازار سرمایه در حوصلهسربرترین روزهای ممکن به سر میبرد. بازار پرحاشیه بورس در دو سال گذشته، پس از موج صعودی سنگین که با استقبال بخش قابلتوجهی از مردم همراه شد، شاهد ریزشی عجیب و غریب بود و سقوطی جدی را پشت سرگذاشت و سیل مردمی را که روی اقبال به آن نشان داده بودند در ناامیدی شدیدی فرو برد و سرمایههایی را که همچون کوه یخ تا شاخص ۲ میلیون واحدی بزرگ شده بودند را در شاخص حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی آب کرد، پس از موج صعودی و نزولی بازار سرمایه، التهابات بازار روزبهروز کاسته شد و بازار پا به فضای رکودی گذاشت. ارزش معاملات از ۲۰ هزار میلیارد تومان به نحوی کاسته شد که این روزها حتی در برهههایی به زیر ۲ هزار میلیارد تومان هم رسیده است که این موضوع حکایت از فضای سرد بازار بورس تهران در روزهای گرم مرداد ماه دارد. کارشناسان و صاحبنظران زیادی در خصوص دلایل رفتارهای عجیب و شاید کمسابقه بازار سرمایه صحبت کردهاند، از تخلفاتی که در نهادهای نظارتی مختلف مرتبط با بازار شکل گرفت تا عدم تعهد صندوقهای بازارگردان به انجام تکالیف خود، از تصمیمات خلقالساعه مسوولان در خصوص بازار سرمایه تا عدم آگاهی تازهواردان به بازار سرمایه و هزار و یک دلیل دیگر که علت حال و هوای این روزهای بورس هستند.
نرخ بهره بینبانکی
در ادبیات اقتصادی چند سال اخیر کشور که شاید تعداد افراد فعال در بازارهای مالی به ویژه بازار سرمایه رشد چشمگیری کرده است، سوژه پرحاشیه و پرحرف و حدیثی تحت عنوان نرخ بهره بینبانکی، شکل گرفته است. به گزارش تسنیم، شاید کمتر فعال بورسی این روزها اخبار نرخ بهره بینبانکی را دنبال نکند، گرچه به اعتقاد اکثر کارشناسان نمیتوان به صراحت گفت که نرخ بهره بینبانکی به طور مستقیم روی بازار سرمایه اثرگذار است و تغییرات جزئی و هفتهای آن تاثیر خاصی روی بازار میگذارد، اما همزمانی ریزش بازار سرمایه در سالهای اخیر و تقارن آن با رشد نرخ بهره بینبانکی به طوری که وقتی بازار در روزهای رو به رشد خود در سالهای قبل بود این نرخ حدود ۱۰ درصد و امروز که بازار پس از نزول در شرایط رکودی فرو رفته بالای ۲۰ درصد است، چشم و گوش فعالان و سرمایهگذاران بورس را به کوچکترین تغییرات نرخ بهره بینبانکی حساس کرده است به طوری که با کوچکترین تغییری که در این نرخ چه در جهت افزایش و چه در جهت کاهش رخ میدهد، واکنش نشان میدهند.
افت قیمت جهانی کامودیتیها
اقتصاد جهانی پساکرونایی، تمامقد برای رویارویی با تورمی که حاصل از سیاستهای انبساط پولی دولتها برای عبور از وضعیت همهگیری ویروس کرونا اتخاذ شده بود، آماده میشود. در همین راستا بانکهای مرکزی اقتصادهای بزرگ و پیشرو جهانی همگی به واسطه ابزارهای مالی و پولی که در اختیار دارند به دنبال لگام زدن بر اسب افسارگسیخته تورم هستند. فدرالرزرو به عنوان بانک مرکزی بزرگترین اقتصاد دنیا و به تبع آن بانکهای مرکزی سایر کشورها اکثرا با متوسل شدن به ابزار پولی نرخ بهره، سعی در انقباضی کردن اقتصاد خود دارند، به دنبال این رویکردهای انقباضی و کم شدن تقاضا در بازار کالا قیمت کامودیتیها افت قابلتوجهی را تجربه کردند. شرکتهای کامودیتیمحور در بورس تهران، که اغلب از ارزش بازار بالایی برخوردار هستند به تبعیت از کاهش قیمت کامودیتیهای جهانی، با کاهش قیمت مواجه شدند و در همین راستا طی چند روز گذشته شاخص کل بورس پس از کشمکشهای بیحاصل در نهایت سطح یکمیلیون و ۵۰۰ هزار واحدی را هم از دست داد و به یاس و ناامیدی فعالان بازار سهام برای حرکت قیمتها در روزهای بعدی افزود.
بازار سرمایه بر سر دو راهی
اقتصاد و متغیرهای کلان اقتصادی کشور در این روزها چشم به مذاکرات دوختهاند و تا شرایط اقتصادی کشور شفافتر نشود، نمیشود انتظار حرکت خاصی چه در جهت صعود و چه در جهت نزول را از بازار سرمایه داشت. حجم بسیار پایین معاملات روزانه، رکود و عدم تحرک شاخص کل به طور واضح مهر تاییدی بر این استدلال میزند. ارزش معاملات سهام هم در این روزها کفهای جدیدتری میسازد به طوری که در بعضی روزها، ارزش معاملات سهام خرد به کمتر از ۳ هزار میلیارد تومان هم میرسید که شاید ناامیدکنندهترین اتفاق ممکن برای سهامداران به حساب بیاید. در توضیح شرایط رکودی بازار سرمایه همین بس که برخلاف سالهای گذشته که انتشار گزارشهای خوب توسط شرکتها استقبال خریداران را به خرید سهام افزایش میداد این بار شاهد چنین امری نبودیم و قرمزی تابلوی بورس حتی با انتشار گزارشهای خیلی خوب فصل بهار شرکتها هم جای خود را با رنگ سبز عوض نکرد. طبق اکثر تحلیلها شرکتهای بورسی و به خصوص شرکتهای بزرگ و اصطلاحا بنیادی بازار سرمایه در شرایط ارزندهای قرار دارند، همان سهمهایی که در قیمتهای چندین برابری صفهای خرید میلیونی و حتی میلیاردی داشتند و سر خریدن آنها در گذشته دعوا بود، این روزها برخلاف آن روزها سر نخریدن آنها دعواست و بازار میلی به آنها نشان نمیدهد.
به نظر میرسد بازار سرمایه فعلا چشم انتظار مذاکرات برجامی است. به هر حال باید گفت که توافق یا عدم توافق میتواند مسیرهای مختلفی باشد که بورس با ورود به آنها شرایط متفاوتی خواهد داشت. طبق نظر کارشناسان طبیعتا اگر توافقی صورت گیرد با کاهش انتظارات تورمی و باز شدن مجراهای تجاری کشور، همچنین فروش بیشتر نفت و افزایش ارز تحت اختیار دولت و به دنبال آن کاهش تورم، تاثیر مثبتی حداقل در کوتاهمدت روی بازار سرمایه ندارد چراکه بازار سرمایه به عنوان بازاری که چشم و گوش بسته از تورم دنبالهروی میکند حداقل در سهمهایی که سهمهای دلاری به حساب میآیند احتمالا اگر ریزش خاصی را تجربه نکنیم نمیتوان انتظار رشدی هم به دنبال کاهش نرخ ارز داشته باشیم. به نظر میرسد در این صورت گروهی از سهامی که به اصطلاح ریالی هستند، شرایط جذابتری برای سرمایهگذاری نسبت به سایر گروههای سهام داشته باشند.
البته باید این نکته را هم متذکر شد که اگر توافق پایدار و بلندمدتی صورت بگیرد و به دنبال آن سرمایهگذاری خارجی در کشور صورت گیرد شرایط شرکتها به مراتب بهتر از امروز میشود و میتوان انتظار بهبود عملکرد و افزایش سودسازی از شرکتهای بورسی داشت که در بلندمدت میتواند وضعیت کلی بازار سرمایه را بهبود ببخشد.
اما از طرف دیگر، در صورتی که توافق صورت نگیرد با توجه به رشد نقدینگی و جا ماندن بازار سرمایه از سایر بازارها، احتمالا سهامی که به اصطلاح سهام دلاری تلقی میشوند شرایط جذابتری برای سرمایهگذاری نسبت به باقی سهام داشته باشند میتوان از بازار سرمایه انتظار صعود داشت چراکه در صورت عدم توافق انتظارات تورمی شکل گرفته موتور محرکی برای بورس خواهد بود.
لینک کوتاه :