ناگفتههای روحانی و نزدیکانش از آنچه بر دولت و مردم گذشت
نهاوندیان شرایط آن زمان ایران را با شرایط کشور در زمان ۸ سال جنگ تحمیلی مقایسه کرده است: «جنگ تحمیلی اقتصادی به مراتب سختتر بود. در زمان جنگ تحمیلی ما صادرات نفت داشتیم و عملا در زمینه تجارت بینالمللی مشکل حادی رخ نداده بود. اما این جنگی که آمریکا بهپا کرد تجارت کالایی ایران را هدف قرار داد. هر شرکتی یا کشوری با ایران معامله میکرد به سرعت تحریم میشد. پولهای ایران در بانکهای خارجی بلوکه میشد و نفتکشهای ایران هدف قرار میگرفت، دزدیده و مصادره میشد. اینها هیچکدام شرایطی نبود که در زمان جنگ تحمیلی حادث شده باشد.»
او از یک تفاوت عمده صحبت کرده: «در زمان جنگ کشور یکدست بود. کمتر کسی صدای مخالفت داشت ولی در زمان جنگ اقتصادی ما پشتجبههای نداشتیم. انتقادها و کارشکنیها پایانی نداشت. متاسفم که بگویم در دوره جنگ اقتصادی، پشت جبهه، رزمندگانش را رها کرد.»
اشاره نهاوندیان به اقداماتی است که آن زمان در گوشه و کنار کشور علیه دولت رخ میداد؛ یک نمونهاش همان تظاهرات معروف در قم بود که در آن حسن روحانی را به «استخر فرح» حواله داده بودند. روحانی چند روز پس از این اتفاقات که خودش تعبیر به «تهدید به ترور» کرده بود، برای پاسخ به نمایندگان مجلس به بهارستان رفت: «بعد از تحریم با ناآرامی داخل مردم نگران شدند تخریب خرابی میآورد، سیاهنمایی زندگی مردم را به سمت سیاهی میبرد. من اگر تهدید به ترور شوم مهم نیست اما چه شد که عدهای رییسجمهور مملکت را به ترور تهدید میکنند من اگر تهدید شوم مهم نیست اما آنها رییسجمهور کشور را تهدید به ترور کردند.»
روحانی جای دیگری از این کتاب گفته: «جنگ اقتصادی یعنی چه؟ یعنی اینکه اسراییلیها کشتیهای ما را در دریای سرخ میزدند. قبل از این هیچوقت پیش نیامده بود که نفتکش ایران زده شود ولی این برای اولینبار بود که از همه ابزارها استفاده میکردند که درآمدهای ارزی ایران به صفر برسد». او به حوادث آبان ۹۸ و اعتراضات به گرانی بنزین هم اشاره کرده؛ البته در این بخش از سخنانش به نقش دولت در افزایش ناگهانی و اظهارات وزیر کشور وقت در برخورد با معترضان اشارهای نکرده و به سراغ مخالفان دولت رفته که بنا به روایت او میخواستند دولت را سرنگون کنند: «غروب جمعه عدهای تصمیم گرفتند، دولت را زمین بزنند.
بعدها افراد اصلی دستگیر شدند. بازجوییهای آنها موجود است که میگویند از چه کسانی دستور گرفته بودند.»
آرزوی نهاوندیان برای برداشته شدن قید محرمانگی تنها به اتفاقات آن روزها برنمیگردد؛ بلکه برای مصوبات جلسات شورای هماهنگی اقتصادی هم هست: «اگر این اتفاق بیفتد آنوقت مردم میتوانند ببینند که چه تصمیماتی در کشور گرفته شد که زندگی سختتر نشود.»
مطمئنا روحانی و کابینهاش حرفهای زیادی برای گفتن دارند که مخالفانش را میتوانست و میتواند دچار سرگیجه کند؛ مانند آنچه در مناظرههای انتخابات ۹۲ و ۹۶ با ابراهیم رییسی و باقر قالیباف کرد. هم در زمان زمامداریشان و هم الان، دولتیها تنها به «کد دادن» اکتفا میکردند و میکنند و خبر از سخن روشن و شفاف نیست؛ آنها میخواهند هم حرفی زده باشند و هم به کسی بر نخورد! با این شیوه امپراتوری رسانهای مخالفان دولتهای یازدهم و دوازدهم آنچه بخواهند را روایت میکنند و به مخاطب میدهند. در این مورد ایستادن میان مخالفان وقت و ذینفعان که مردم هستند، فایدهای ندارد.
لینک کوتاه :