نبرد در جایی باشد که توان داشته باشیم
محمدصادق جنانصفت *
دولت سیزدهم اصرار دارد که دستاوردهای درخشانی در یک سال فعالیت خود داشته است و رسانههای تندرو ضداصلاحات که هواداری از رییسی را به مثابه پوشش برای جلوگیری از هر اصلاحاتی در نظام جمهوری اسلامی بهانه کردهاند رسانههای مستقل از دولت و نهادها را زیر فشار قرار دادهاند که چرا از دستاوردهای دولت تمجید و تحسین نمیکنند. برخلاف بزرگنمایی دولت و افراطیهای آمریکاستیز کسبوکار شهروندان و نیز کسبوکار بنگاهها و حتی دولت در یک سال تازهسپریشده با گذشته تفاوت معناداری را تجربه نکرده است و دگرگونیهای سیاست خارجی و نیز دگرگونیهای اجتماعی به سوی بدتر شدن پیش رفته و میروند. اقتصاد ایران در شرایط امروز از ادامه تحریمهای آمریکا و افزایش احتمال گسترده و ژرفتر شدن آن و نیز از سویی کاهش فزاینده تقاضلی خانوارها و همچنین فشار سنگین دولت برای مالیاتستانی از هر فعالیت شهروندان و همچنین برهمفزایندگی و بازدارندگی سیاستهای ناکارآمد پولی، بانکی، ارزی، و تجاری رنج میبرد. نشانه بدبختی دولت در کسری بودجهای است که راه را برای دست کردن در جیب شهروندان و نیز حذف یارانهای غذایی بازکرده است. نشانه بداقبالی و تیرهروزی این فشارها بر خانوادهها کوچک شدن و کمقدرتتر شدن درآمد و قدرت خرید آنهاست. نشانه ناخوشایند این شرایط بر بنگاهها سختتر شدن فروش در بیشتر رشتههای صنعت و خدمات به دلیل کاهش قدرت و تقاضای کل است. حالا پرسش شهروندان نگران و آسیبدیده از دگرگونیها از مدیران سیاسی و اقتصادی کشور این است که برنامه آنها برای بیرون کشیدن کسبوکار ایرانیان از این وضعیت ترسناک چیست و چه میخواهند کنند؟ در شرایطی که در سالهای تازهسپریشده روی استفاده از تواناییهای داخلی برای بیرون کشیدن اقتصاد اصرار شده است و دولت پیشین و دولت امروز نیز این را در حرف و عمل در دستور کار قرار داده و در مرکز سیاستگذاریها به این شاخص توجه دارند، اما واقعیت این است که در داخل ایران منابع مالی به اندازهای نیست که بتواند موتور محرک نیرومندی برای کشاندن کشتی به گلنشسته باشد. تجربه نشان میدهد جابهجایی و دست به دست کردن منابع ریالی از این بازار به آن بازار و از این صنعت به آن صنعت همانند وعدهای که وزیر نفت داده و میدهد چاره کار نیست. از سوی دیگر فشار بر تولید با هدف فروش در بازار داخلی که روندی کاهنده دارد نیز به دلیل کاهش قدرت خرید شهروندان آب باریکی است که به دریا و اقیانوس وصل نیست. بنابراین باد به منابع بینالمللی وصل شد. اما پیوند با اقتصاد جهان الزامهایی دارد که مدیران سیاسی کشور کلید آن الزامها را میشناسند و در هر گفتوگوی کارشناسانهای نیز آدرس آنها را میتوان به آسانی داد. یکی از این الزامها تغییر محل نبرد است. مقامهای سیاسی ایران باید بدانند نبرد با غرب که الان در آن پابرجا ماندهایم با تواناییهای امروز اقتصاد ایران به جایی نمیرسد. الان روسیه هم که خود را دومین قدرت نظامی جهان میداند و هر روز نیز از تسلیحات نظامی مرگبار میگوید میخواهد جای نبرد را از نظامیگری به دیپلماسی تغییر دهد اما گیر افتاده است. ایران ارجمند روزی بر اوج مینشیند که دولت و شهروندان در پیوندی با زنجیرهای از اعتماد عمومی در راه آشتی گام بردارند. تا روزی که جای نبرد تغییر نیابد نباید منتظر معجزه در اقتصاد باشیم.
لینک کوتاه :