در جست و جوی گذر از بحران
صادق زیباکلام *
همواره در سیاست، دوگانگی در مواضع بوده است. ماجرای ممنوعیت از حضورم در دانشگاه را میتوان به عنوان مثالی از این موضوع در نظر گرفت. یک شب از دفتر رییس دانشگاه تهران با من تماس گرفتند که فردا ساعت ۶:۳۰ صبح جلسهای با حضور برخی اساتید دیگر و مسوولان در ارتباط با بحران جاری در کشور برگزار میشود و در این جلسه در این باره رایزنی کنیم. جلسه خوبی هم بود که ۵-۴ ساعت طول کشید. فردای آن روز مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه با خجالت به من گفت حراست دستور داده که دیگر نباید سر کلاس به تدریس بپردازم.
در یک دانشگاه، عدهای دعوت میکنند برای خروج از بحران رایزنی کنیم و فردای آن روز عدهای اجازه تدریس نمیدهند! این مثال مقیاس کوچکی از دوگانگی در یک دانشگاه است. حالا، یک امام جمعه معتقد است که باید برخورد شود و تقصیر خودمان است که از ابتدا محکم برخورد نکردهایم؛ یک امام جمعه میگوید، با سرکوب و بگیر و ببند مشکلات حل نمیشود. بخشی از مسوولان میگوید باید مانند آبان ۹۸ برخورد و ۴-۳ روزه ماجرا تمام میشد؛ بخشی دیگر میگوید بر فرض که آبان ۹۸ برخورد میشد و قضیه جمع میشد؛ چند ماه بعد بابت یک مساله دیگری دوباره همین موضوع سر باز میکرد.
تنها مسالهای که میتوان با اطمینان بیشتری گفت، این است که هیچ راهحل و «چه باید کرد؟» در نظام سیاسی وجود ندارد. برخی معتقدند که با بگیر و ببند نمیتوان مملکت را اداره کرد.
اما باید دید کدام یک از این گروهها دست بالاتر را خواهند داشت؛ داشتن دست بالا به معترضان بستگی دارد؛ اگر اعتراضات ادامه داشته باشد و اعتصابات هم به آن اضافه شود، ممکن است آن بخشی که معتقد به برخورد هستند، مصمم شوند که دیگر وقت آن رسیده که محکم برخورد کنند.
گروه منعطف، معتقدند که اگر به تغییر و تحول تن داده نشود، تا کی این رفتار ادامه خواهد داشت؟ سوال مهمتر اینکه چند نظام سیاسی را در دنیا میشناسید که با گرفتن و برخورد توانسته باشد، موفق باشد؟
به نظرم آن گروهی که معتقد به برخورد هستند، در اقلیت قرار دارند؛ چراکه بسیاری از مسوولان جمهوری اسلامی در قبال وقایع اخیر سکوت کردهاند و به آن گروه معتقد به برخورد، نپیوستهاند. سکوت امثال ناطقنوری، حسن روحانی، علی لاریجانی، محمدرضا عارف و… نشاندهنده این است که آنها با سیاست برخورد موافق نیستند.
* استاد دانشگاه
لینک کوتاه :