xtrim

عاقبت درآمد ریالی، هزینه‌های دلاری

به گزارش جهان صنعت نیوز: در حال حاضر تورم در ایران ۴۳ درصد، تورم در آمریکا نیز ۸ درصد است. بنابراین امسال ۳۵ درصد ارزش ریال نسبت به متوسط قیمت سال ۱۴۰۰ تضعیف شده است. در نتیجه کمینه قیمت دلار ۳۲ هزار تومان است و بیشینه آن تا ۳۸ هزار تومان. اگر شکاف تورم آمریکا و ایران تا سال ۱۴۰۴ همین‌گونه پیش رود، ارزش ریال ۳۷ درصد تضعیف و قیمت دلار بین ۶۰ تا ۱۲۰ هزار تومان می‌شود. اگر تا سه سال دیگر دلار به ۱۰۰ هزار تومان برسد، دیگر نه نانی برای مردم باقی می‌ماند و نه سرپناهی، زیرا طی سال‌ها و به خصوص ماه‌های اخیر، زندگی مردم ایران به جای ثبات اقتصادی و آرامش زندگی، نه‌تنها تغییر آنچنانی نکرده است، بلکه به دلیل نوسانات ارزی و تورم روزافزون، دشوارتر هم شده است. زندگی روزمره ایرانی‌ها شده چرتکه انداختن با حقوق‌های ریالی، اما خرج دلاری! هر ساله در حالی تنها مقدار ناچیزی به حقوق‌ها اضافه می‌شود که به موازات آن کالاهای اساسی ۱۰۰ درصد گران می‌شود. بنابراین یک بام و دو هوای درآمد ریالی و قیمت‌های دلاری،‌ سال‌هاست که روح و روان و توان مردم ایران را نشانه گرفته است. در این میان گویی کسی دغدغه پاسخ به نگرانی‌های مردم را هم ندارد، زیرا فعالان رسانه‌ای حامی دولت با گفتن اینکه، مردم تظاهر به نداری می‌کنند و یا روحانی ۱۰۰ هزار تومان یارانه داد و رئیسی ۴۰۰ هزار تومان، ‌نمک بر زخم‌های عمیق مردم به‌تنگ‌آمده کشور می‌ریزند. اینان غافل هستند از اینکه با این حجم از فقر و نارضایتی، هر روز هزینه‌های سربار دولت برای مقابله با مشکلات خودساخته افزایش خواهد داشت و بهتر است دولت تا دیر نشده، چاره‌ای برای این مشکلات بیندیشد، زیرا به عقیده برخی آسیب‌شناسان اجتماعی اعتراضات اخیر ناشی از مشکلات اقتصادی و نوسانات دلار است. بنابراین گویی زنگ خطر به صدا درآمده است اما گوش شنوایی برای آن وجود ندارد.

رابطه مستقیم نوسانات ارزی بر معیشت

در همین رابطه «پیمان مولوی» تحلیلگر مسائل اقتصادی با اشاره به نوسانات قیمت ارز بر سفره مردم به «جهان صنعت» گفت: قیمت واقعی دلار برابر میزان تورم ایران منهای تورم آمریکا است. در حال حاضر تورم در ایران ۴۳ درصد است، تورم در آمریکا نیز ۸ درصد است. بنابراین امسال ۳۵ درصد ارزش ریال نسبت به متوسط قیمت سال ۱۴۰۰ تضعیف شده است. در نتیجه کمینه قیمت دلار ۳۲ هزار تومان و بیشینه آن تا ۳۸ هزار تومان است. اگر شکاف تورم آمریکا و ایران تا سال ۱۴۰۴ همین‌گونه پیش رود، ارزش ریال ۳۷ درصد تضعیف و قیمت دلار بین ۶۰ تا ۱۲۰ هزار تومان می‌شود.  قیمت ارز در حالی روز‌به‌روز افزایش پیدا می‌کند که به موازات آن قدرت خرید مردم نیز کاهشی می‌شود. اگر ایران کشوری بود که با کاهش ارزش ریال، تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا می‌کرد، قطعا نوسانات ارز رشد اقتصادی را نشانه نمی‌گرفت.

opal

وی افزود: به عقیده من تاثیر نوسانات ارزی برخلاف تفکرات تاثیر مستقیم به استاندارد زندگی، رفاه و معیشت مردم دارد. درآمدها در ایران ثابت است اما با توجه به هزینه‌ها و تورم ایرانی‌ها روز‌به‌روز فقیرتر می‌شوند. بنابراین کاهش ارزش ریال ناشی از تورم در اقتصاد ایران است و تا زمانی که این تورم کنترل نشود، وضعیت حادتر می‌شود. ریال مانند درهم امارات باید در مقابل دلار ثابت باقی بماند. این ثبات نیازمند رشد اقتصادی، کنترل تورم و عدم رشد نقدینگی است. بنابراین اینکه برخی مسوولان می‌گویند قیمت دلار را کنترل می‌کنند، پایه و اساس علمی ندارد.

این اقتصاددان بیان کرد: این روزها با توجه به گرانی و تورم سفره‌های مردم خالی‌تر از گذشته شده است. برخلاف تصورات نوسانات قیمت ارز در سبد خانوارها تاثیر مستقیمی دارد. اخیرا نه‌تنها گوشت، مرغ و میگو بلکه برنج و نان هم از سفره‌های مردم حذف شده است.  این در حالی است که کوچک‌تر شدن سفره‌های مردم رابطه مستقیمی هم بر رشد کودکان دارد. البته فشار نوسانات ارز تنها بر خوراک مردم تاثیر ندارد بلکه قیمت مسکن نیز در این روزها جهش عجیبی پیدا کرده است. یک کارگر با درآمد حداقلی پنج میلیون و هفتصد هزار تومانی اگر نه چیزی بخورد و نه چیزی بپوشد ۵۰ سال طول می‌کشد تا خانه‌ای در تهران یا اطراف آن خریداری کند. در نهایت امید به زندگی در ایرانی‌ها کاهش پیدا می‌کند. جدای از این موارد نوسانات ارزی دسترسی افراد به بهداشت و آموزش نیز تاثیر دارد. در پی همین امر نارضایتی‌هایی به وجود می‌آید. البته نارضایتی در ایران دو قسمت دارد: یکی محدودیت در حق انتخاب اجتماعی است و دیگری مباحث اقتصادی است. حق انتخاب یک موضوع بسیار مهم در توسعه است، که نباید همپوشانی داشته باشد.

زنگ خطر به صدا درآمده

دکتر «نصرالله منصوری» روانشناس و آسیب‌شناس اجتماعی با اشاره به بار روحی و روانی نوسانات قیمت ارز بر قشر ضعیف جامعه به «جهان صنعت» گفت: به نظرم در عالم هستی و در محیطی که ما زندگی می‌کنیم، دو موضوع در جوامع بشری تاثیر‌گذار است. یکی اقتصاد و دیگری علم است. زمانی ارزش علم هویدا می‌شود که اقتصاد بتواند تولید را در جریان قرار دهد. بنابراین بحث نوسانات ارزی اثر روحی و روانی شدیدی بر مردم دارد. همان‌طور که در دین و آیات الهی اسلام وجود دارد از هر دری که فقر وارد شود از در دیگر ایمان بیرون می‌رود. در این حدیث کفر به معنای بی دینی نیست بلکه پوشاندن حقیقت است. وقتی هر ساله حقوق‌ها تنها چند درصد افزایش پیدا می‌کند اما به موازات آن کالاها ۱۰۰ درصد گران می‌شوند، آسیب زیادی به کارگران و کارمندان به ویژه بازنشستگان وارد می‌شود. زیرا همه که اهل خلاف و دزدی نیستند، تا به هر طریقی تامین معاش کنند. این روزها برخی دیگر گوشت و برنج نمی‌خورند اما مگر می‌شود هزینه تحصیل فرزندان به ویژه دانشجویان را پرداخت نکرد. هزینه‌های تحصیل به شدت گران شده است. به همین دلیل اغلب راننده‌های تاکسی بازنشستگان هستند. زیرا حقوق بازنشستگان برای امرارمعاش آنها کافی نیست. وی افزود: این روزها با توجه به گرانی‌ها و درآمد پایین مردم به لحاظ روانشناسی سیل عظیمی از مردم دچار پوچ‌گرایی شدند. همین امر نیز منجر به افزایش مرگ‌های خودخواسته، خشونت عمومی و حتی اعتراضات اخیر شده است. در چنین شرایطی وقتی روح و روان انسان خدشه‌دار شود، افسردگی در میان جامعه شایع می‌شود. چه‌بسا این روزها ناامیدی و نبود چشم‌انداز روشن در میان چهره‌های مردم کاملا عیان است. همچنین خشونت‌های خانوادگی و نزاع‌های خیابانی نیز بیشتر شده است. تمام این موارد ریشه در مشکلات اقتصادی و اجتماعی دارد. در برخی کشورها مانند ژاپن و آلمان حقوق معادل وزیر را به معلم پرداخت می‌کنند. زیرا ارزش و اعتبارشان هم‌وزن وزیر است. معلمان مانند ایران نباید مدام به فکر معیشت و هزینه‌های جاری زندگی باشد، معلمان آیندگان را پرورش می‌دهند. به همین دلیل باید فکر و ذهن آنها عاری از تامین امرارمعاش باشد.

این آسیب‌شناس اجتماعی با تاکید بر اینکه جامعه را نباید کمیته امدادی اداره کرد، گفت: جامعه را با کمیته امدادی اداره کردن کریمانه نیست. خدا فرمود ما انسان را کریم خلق کردیم، آبروی مردم باید محفوظ باشد. این روزها آبروی پدر خانواده و سرپرستان خانوار خدشه‌دار شده است. هزینه تحصیل یک دانشجو برای خانواده به اندازه‌ای زیاد است که بسیاری از دانشجویان قید درس خواندن را زده و راننده اسنپ شده‌اند.  فقری که این روزها گریبان همگان را گرفته است با کرامت انسان سازگار نیست. از قضا ریشه اعتراضات اخیر نیز ناشی از نوسانات ارزی و تورم افسارگسیخته است. زیرا نوسانات و جهش قیمت ارز برای ایرانی‌ها کاملا قابل لمس است. بسیاری از تهرانی‌ها به دلیل گرانی افزایش اجاره مسکن به حاشیه تهران یا شهرستان‌ها مهاجرت کردند. چه بسا تعداد قابل توجهی از خانواده‌ها نیز در کانکس و چادر زندگی می‌کنند. چنین زندگی‌ای در شأن ایرانی‌ها نیست. دکتر منصوری اظهار کرد: مسوولان باید توجه کنند که تمام ایرانی‌ها ظرفیت و ایمان سلمان فارسی را ندارند. دولت با عدم مدیریت صحیح وضعیت اقتصادی کشور را بحرانی کرده است. در پی همین امر نارضایتی‌ها نیز بیشتر شده است. به همین دلیل مسوولان باید هرچه سریع‌تر تدبیری بیندیشند، زیرا به گفته پلیس ۵۵ درصد سارقان بازداشتی سرقت اولی هستند، چنین موضوعاتی بسیار نگران‌کننده است. برخلاف تصورات حقیقت تلخ نیست، بلکه شنیدن حقیقت تلخ است. اگر مسوولان وضعیت آشفته کشور را بپذیرند، طبیعتا برای آن راهکاری پیدا می‌کنند. به عقیده من امروزه زنگ خطر به صدا درآمده است، فقط امیدوارم گوش شنوایی برای آن وجود داشته باشد. 

 

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
شناسه : 304170
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *