xtrim

فهم گفت‌وگو

رضا صادقیان *

دعوت صاحبان قدرت به «گفت‌وگو» با معترضان، دلسوزان ایران و حتی منتقدان برای عبور از تنش‌های امروز بسیار لازم است، اما کافی نیست. پرسش اینجاست که وقتی از گفت‌وگو سخن می‌گوییم، دقیقا چه چیزی مدنظرمان است؟

بزرگ‌ترین گره گفت‌وگو به رویکردها بازمی‌گردد، چراکه همچنان تصویر مشخص و روشنی از گفت‌وگو و اهداف مرتبط با این مساله قابل ترسیم نیست. در واقع مخاطب نمی‌داند قرار است درباره چه امری گفت‌وگو شود؟ هدف چیست؟ آیا منظور از گفت‌وگو همانند انجام دادن یک پروژه از نقطه صفر به صد است؟ آیا یک فرآیند تا رسیدن به نتیجه مطلوب و مشخص است؟ آیا گفت‌وگو روشی است تا میزان انتقادها نسبت به تصمیم‌گیری‌های قدرت و سیاستگذاری‌های هزینه‌زا کاهش یابد؟ آیا قرار است در گفت‌وگو تصویر مطلوب صاحبان قدرت به عنوان نهایی‌ترین تصویر و غیرقابل خدشه از شیوه حکمرانی معرفی شود؟ و…

opal

بهترین مسیر برای شکل‌گیری و انجام یک کنش معطوف به نتیجه فهم آن مفهوم است، در اینجا و به صورت مشخص فهم مفهوم گفت‌وگو بسیار مهمتر از خود گفت‌وگو است. تا زمانی که طرفین نسبت به امر گفت‌وگو درک مشخصی نداشته باشند، چه‌بسا گفت‌وگو به امری نازل، تک‌گویی و جدل‌گونه و با حاشیه‌های پرشمار در عرصه عمومی نمایان شود. از همین‌رو می‌توان گفت از امر گفت‌وگو دو برداشت متفاوت فهم می‌شود. ابتدا به شیوه‌ای می‌پردازیم که در کشور خودمان سابقه‌ای بس طولانی و ریشه‌دار دارد. در این رویکرد، گفت‌وگو یعنی حرف زدن چند نفر با یک نفر یا سخن گفتن درباره یک موضوع مشخص و بدون کسب نتیجه‌ای معلوم. در واقع طرفین بدون آنکه برداشت مشخصی از امر گفت‌وگو داشته باشند دور یک میز جمع و ساعت‌ها مشغول حرف زدن، ارائه گزارش، گلایه و انتقاد از برخی روش‌های حکمرانی می‌شوند و در نهایت پس از خاتمه جلسه هر کس مواضع گذشته خودش را تکرار می‌کند! این همه نه تنها گفت‌وگو نیست، بلکه می‌توان به آن سخن گفتن، حرف زدن، جدل، خاطره‌گویی و… گفت. مانند گفت‌وگوی دولت با بخش خصوصی، شورای گفت‌وگوی دولت با هنرمندان، گفت‌وگوی سخنگوی دولت با دانشجویان، گفت‌وگوی اساتید دانشگاه با دولت، گفت‌وگوی رییس دولت با مردم در تلویزیون، گفت‌وگوی وزیر راه با نخبگان فرهنگی، برگزاری جلسه هم‌اندیشی نخبگان با دولت و… کارنامه این نوع گفت‌وگوها پیش‌روی ماست و با حداقل جست‌وجویی در اینترنت می‌توان نتایج حاصل از این نوع گفت‌وگو را در خبرگزاری‌های کشور دید. معمولا آنچه در این نوع گفت‌وگوها حتی در ظاهر به چشم نمی‌آید، انجام گفت‌وگو است. در واقع طرفین سخن‌های بسیار می‌گویند، اما توافقی نسبت به رفع مسائل حاصل نمی‌شود.

اما درباره رویکرد-معنای دیگر گفت‌وگو می‌توان گفت: انجام گفت‌وگو با رویکرد مساله‌محور در نگاه طرفین صورت‌بندی می‌شود. در گفت‌وگوی واقعی طرفین قرار است درباره یک موضوع مشخص و مساله‌ای حل ناشده و برزمین مانده و در شرایط برابر گفت‌وگو کنند و راه‌حل‌های احتمالی را با سنجش‌های عقلانی و در جهت کاهش هزینه‌های احتمالی در ساختار حکمرانی بیابند. در اینجا محور شکل‌گیری گفت‌وگو رسیدن به تفاهم برای حل مساله است. در یک گفت‌وگوی واقعی طرفین می‌پذیرند که در سیستم تصمیم‌گیری، سیاستگذاری و روش‌های اجرایی به دلایل بسیار و یا آنگونه که کارشناسان خبره در گزارش‌های رسمی مطرح کرده‌اند، دشواری‌هایی وجود دارد و برای کاهش عواقب و جلوگیری از زایش بحران‌های جدید در این سیستم باید گفت‌وگو کرد. پُرواضح است در این نوع از گفت‌وگو طرفین مواضع گذشته خود را رها می‌کنند و کسی به درستی و صددرصد بودن آن پافشاری نمی‌کند؛ چراکه قرار بر گفت‌وگو است و نه تگ‌گویی و یک‌سویه‌گویی. بدون تردید در چنین رویکردی جایی برای تکرار نصیحت، سخنرانی، نادیده گرفتن مسائل و منکوب کردن مطالبات شهروندان از سوی طرفین وجود نخواهد داشت.

به نظر می‌رسد آنچه در حال حاضر در سپهر عمومی کشور از امر گفت‌وگو قابل مشاهده است، انجام برخی دیدارهای چهره‌های سیاسی با رئیس‌جمهور، ریاست قوه قضاییه و دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره وقایع اخیر در کشور است. مهم‌تر آنکه هنوز خبر دقیقی درباره محتوی این دیدارها و شکل‌گیری گفت‌وگو مبنی بر راه‌حل‌های ارائه‌شده در دسترس نیست. احتمالا می‌توان نام این رفتار را دیدار، صحبت کردن و گپ و گفت قدرت‌مداران دیروز با صاحبان قدرت امروز گذاشت، اما نام نهادن کلیدواژه گفت‌وگو به این دیدارها و نشست‌های دوستانه خبر از تحقق یک گفت‌وگو برای حل مسائل، بحران‌ها و ابرچالش‌های ایران امروز را عیان نمی‌کند.

* کارشناس اقتصادی

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 312314
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *