دکتر کیومرث نیازآذری، رئیس دانشگاه مازندران تبرئه شد
نام کیومرث نیازآذری و فرزندش مصطفی، نخستین بار در پرونده پرحاشیه موسوم به پرونده طبری، بر سر زبانها افتاد. او به اتهام قاچاق طلا تحت تعقیب قرار گرفت، اما بعد از بررسیهای قضائی، روشن شد هیچوقت سهامدار یا مدیرعامل در هیچ شرکت داخلی یا خارجی مرتبط با پرونده، نبوده و فعالیت تجاری نداشته است. به گفته نیازآذری قرار منع تعقیب یک سال پیش صادر شده و در این مدت به صبر و سکوت پناه برده است.
به گزارش جهان صنعت نیوز؛ نام کیومرث نیازآذری و فرزندش مصطفی، نخستین بار در پرونده پرحاشیه موسوم به پرونده طبری، بر سر زبانها افتاد و در افکار عمومی مطرح شد. نیازآذری دکترای مدیریت آموزشی دارد و از سال ۱۳۸۵ تا نیمه اول سال ۱۳۹۹ رئیس دانشگاه آزاد مازندران بوده است
او به اتهام قاچاق طلا تحت تعقیب قرار گرفت، اما بعد از بررسیهای قضائی، روشن شد هیچوقت سهامدار یا مدیرعامل در هیچ شرکت داخلی یا خارجی مرتبط با پرونده، نبوده و فعالیت تجاری نداشته است. خود او میگوید هیچ اطلاعاتی درباره فعالیت اقتصادی فرزندش نداشته و در رسیدگیهای قضائی و در حکم منع تعقیبش به وضوح تصریح شده که کیومرث نیازآذری هیچگونه شراکت یا مراوده مالی و اقتصادی با فرزند خود -مصطفی نیازآذری، فعال اقتصادی و متهم ردیف پنجم پرونده طبری نداشته است. در ادامه خلاصه ای از گفتگوی نیازآذری با شرق را می خوانید:
حتی یک گرم طلا از کشور خارج نشد، بلکه دو تن و ۴۰۴کیلو طلا در اوج نیاز کشور وارد شد
منظور از قاچاق فقط شامل خروج غیرقانونی کالا از کشور نمیشود، بلکه ورود غیرقانونی هر کالایی به داخل کشور هم بدون پرداخت عوارض گمرکی، قاچاق محسوب میشود.حقیقت این است که درخصوص این اتهام منظور از قاچاق طلا، واردات غیرقانونی طلا به داخل کشور است نه خروج آن. باید بگویم این اتهام هم معطوف به فعالیت اقتصادی فرزندم بوده و درباره این اتهام، نهتنها حتی یک گرم طلا از کشور خارج نشده، بلکه دو تن و ۴۰۴ کیلوگرم طلا از مرز مجاز کشور وارد ایران و پس از پرداخت عوارض گمرکی و مالیات، ترخیص شده و نهتنها هیچ تخلفی در این باب صورت نگرفته، بلکه در دورهای که اوج احتیاج کشور به واردات طلا بود، نیاز روز کشور مرتفع شده است.
بحث ضابطان قضائی پرونده این بود که طلا به داخل کشور قاچاق شده و چهار درصد هزینههای حقوقی و گمرکی توسط واردکننده طلا پرداخت نشده است. طبق بررسیهای کارشناس گمرک که دادستانی تهران روی پرونده گمارد و طبق مستندات موجود در گمرک فرودگاه امام خمینی، ریال به ریال عوارض گمرکی طلای وارداتی پرداخت و پس از پرداخت تمام حقوق و مالیات و عوارض حقوقی و گمرکی، بار واردشده از مرز مجاز کشور ترخیص شده است. متأسفانه رسانهها طوری القا کردند که ما دو تن و ۴۰۴ کیلو طلا از کشور خارج کردیم.
به بازپرس اطلاعات غلط دادند
فرزند من درست از زمانی که به سن قانونی رسیدند فعالیت مستقل اقتصادی را شروع کردند و در کار اقتصادی خودشان فعالیت میکردند. اکنون بالغ بر ۲۴ سال است که فعالیت تجاری مستقل دارند. من نه هیچ خبری از کار ایشان داشتم و نه هیچ دخالتی در کارشان میکردم. به اعتقاد من، همه آقایان هم به واقع خوب میدانستند که من هیچ خبری از فعالیت پسرم ندارم و هیچ ارتباط اقتصادی هم با او نداشتم. اعتقادم این است که نیت شخصی داشتند و به بازپرس اطلاعات غلط دادند.
دو فرد با هدف کاملا شخصی و ارائه اطلاعات اشتباه مقامات را به شک و تردید انداختند
این نکته مهم را یادآور بشوم که قوه قضائیه به معنای قوه قضائیه، هیچ قصوری در حق ما نکرده و تقصیری ندارد. در این زمینه حتی به قوه هم ظلم شد. در پرونده ما، دو فرد بودند که شیطنت کردند. جوان و بیتجربه بودند. جوانی کردند دیگر. دوست داشتند دیده شوند. این دو فرد در حفاظت قوه فعال بودند و شاکی پرونده ما بودند، در نتیجه حفاظت قوه به عنوان شاکی پرونده ما عنوان شد.
هیچ خبر و دخالتی از کار اقتصادی فرزندم نداشتم
من هیچگونه دخالتی در کار اقتصادی و تجاری فرزندم نداشتم، نداشتم، نداشتم. من هیچوقت در امور فرزندانم ورود نکردم. ببینید شما هرچه شیطنت کنید هرگز نمیتوانید حقیقت را حبس کنید و مخفی نگه دارید. حقیقت حتما خود را بیرون میزند. به قول قدیمیترها تیغ برای همیشه زیر پوست نمیماند. با حبسکردن حقیقت نمیتوانید کاری پیش ببرید. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. بقیه داستان با خداست.
شرکتی در دوبی و ایران ندارم
اصلا کار اقتصادی نکردم. کار اقتصادی به این معنی که کالایی وارد یا صادر و در امر خرید و فروش فعالیت میکنند، کد اقتصادی و دفتر و دستک دارند، خیر. اصلا چنین فعالیتی نداشتم.
در ۲۰ سال اخیر فقط تدریس کردم
در ۲۰ سال اخیر فقط تدریس میکردم. از ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۵ به صورت پارهوقت و از ۱۳۸۵ تا نیمه اول ۱۳۹۹ به صورت تماموقت.اصلا من هیچ شرکتی در ایران و دوبی نداشته و ندارم. از روز نخست هم این واقعیت را به بازجویان گفتم.
ممنوعالکار نشدم
بعد از این ماجرا ممنوع الکار و یا از ادامه فعالیت در مشاغل دولتی منع نشدم. خودم دیگر دنبال تدریس نرفتم. در حال حاضر استاد راهنمای پایاننامههای دانشگاه هستم. پایاننامههایی که از قبل داشتم را هم همچنان دارم و استاد راهنمای دانشجویان مقطع دکتری در رشته مدیریت آموزشی هستم. اگر بگوییم ممانعت رسمی، واقعا خیر ولی جو بهوجودآمده در خانهنشینیام بیتأثیر نبود.
سیاسیلینک کوتاه :