بحران آب نزدیک تر از همیشه
اگرچه بحران آب در دهههای آینده مساله بسیاری از کشورها میشود ولی در ایران شاید نسبت به سایر کشورها شرایط استثناییتر باشد
به گزارش جهان صنعت نیوز، مدیریت منابع آبی و بحران آب در دهههای گذشته یکی از چالشبرانگیزترین مسائل حاکمیت بوده است. به دلیل تنیدگی آب با مسائل اجتماعی، دولتها تلاش کردهاند که به نوعی با مطالبات کشاورزان با مماشات برخورد کنند.
این در حالی است که به گفته کارشناسان به دلیل کمبود آب، در برخی مناطق کشاورزی نه تنها توجیه اقتصادی ندارد، بلکه نوع کشت هم باید تغییر کند.
برخی کارشناسان مثل محمد فاضلی، پژوهشگر آب و توسعه براین باورند که بهدلیل پیچیدگی و چندبخشی بودن مساله آب در ایران، راهکارهای فنی مانند انتقال و شیرینسازی کارساز نیست. در حقیقت منابع آب باید با رعایت برخی شروط و ایجاد نفع مشترک میان ذینفعان مدیریت شود.
سوال این است که حکومت در حوزه آب باید چگونه رفتار کند که بین حکومت و مردم در مساله آب همکاری ایجاد شود؟
دهه ریاضت آبی
حسین سلاحورزی نایبرییس اتاق بازرگانی ایران معتقد است که دهه آینده دهه ریاضت آبی در کشور است. در این شرایط لازم است که نقشه راه و الگوی برونرفت از بحران آب تهیه شود.
سلاحورزی این سخنان را در همایش روز ملی آب که در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد، مطرح کرد.
او گفت: مطابق روال هر سال شعار این روز برگرفته از شعار سازمان ملل متحد در روز جهانی آب و با نگاه به مسائل آب کشور تهیه شده است. سازمان ملل متحد از شتاب جوامع در ایجاد تغییر، افزایش تلاشها برای حل مسائل مربوط به آب تاکید میکند.
نایبرییس اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: وضعیت منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین، شرایط زیستمحیطی، خشک شدن دریاچهها و رودخانهها، تهدیدات مربوط به ریزگردها، تهدید کسبوکارهای وابسته به آب و کشاورزی، بروز تعارضات اجتماعی و در نهایت تهدید پایداری سرزمین همه حاکی از لزوم تغییر رویکردها و پایان دادن به تصورات، تصمیمات و اقدامات متوهمانه و فراتر از ظرفیت اکوسیستمی این سرزمین است.
شرایط موجود و پافشاری بر ادامه این روند حاکی از آن است که متخصصان و روشنفکران نتوانستهاند پنجره گفتوگو و تعامل را بین جامعه روشنفکری از یک سو و سیاستگذاران از سوی دیگر بگشایند.
سلاحورزی براین باور است که نهادسازی و همکاری جامعه روشنفکری با اتخاذ تدابیری برای گشودن باب گفتوگو با اصحاب قدرت میتواند در نقشآفرینی جامعه روشنفکری جامعه ایران کارساز باشد.
بنابراین در این رویداد همه مشاغل، سازمانها و نهادها را به گشودن باب گفتوگو و تسریع در ایجاد تغییر در الگوی مصرف آب در زندگی روزمره و کسبوکار خود و روشنفکران ایران را به اجرای رسالت مهم خود در تاثیرگذاری بر جامعه و نوزایی فرهنگی و پالایش فرهنگی دعوت میکنیم.
به گفته وی به منظور احیای مدیریت آب کشور همه تصمیمسازان، برنامهریزان و دولتمردان را به تغییر در رویکرد و به کارگیری راهکارهای مدبرانه و موثر و ایجاد اجماع و جریانسازی در سطوح مختلف دعوت میکنیم.
ابربحرانی مثل بحران آب
یکی از ابربحرانهای اقتصاد ایران بنا به گفته کارشناسان بحران آب است. سالها پیش مسعود نیلی اقتصاددان نسبت به این مساله هشدار داد. با این حال اقدام جدی برای مدیریت این موضوع صورت نگرفت.
حسین سلاحورزی نایبرییس اتاق بازرگانی ایران براین باور است که برای تهیه نقشه آب بهتر است که از ظرفیتهای علمی کشور استفاده شود. او میگوید: پیشنهاد میشود با به کارگیری ظرفیتهای علمی کشور، نخبگان و به ویژه بخش خصوصی و ذینفعان و بهرهبرداران و همچنین با مشارکت نمایندگان قوای سهگانه نقشه راه و الگوی برونرفت از بحران موجود را تهیه کنیم.
همچنین ضرورت است این برنامه با قبول مسوولیت و تفکیک مسوولیت نهادها و بخشهای مختلف به سرعت اجرایی و اقدامات مربوط به آن پیگیری شود.
او میگوید: با توجه به ابرچالش آب، دهه آینده دهه ریاضت آبی در کشور است و نیازمند تعامل بخشهای دولتی، خصوصی و همه اجزای کشور برای ایجاد تغییر در این بخش است. بنابراین در راستای ایجاد تغییر، برنامه هفتم توسعه نیز برای حل مساله بحران آب، فرصتی مغتنم است که امیدواریم از آن استفاده موثری شود.
نگاهمان به آسمان است
رضا حاجیکریم کارشناس حوزه آب هم در این رابطه به ایلنا گفته است: ما بحران آب تهران را حل نکردیم، در مقابل استانهای اطراف را هم خراب کردیم و هر روز نیز نگاهمان به آسمان است.
این اوضاع فقط به دولت مربوط نیست باید برای تکتک آدمهای کشور جا بیفتد که در شهری از اقلیم گرمسیر دنیا زندگی میکنیم که ۸۵ درصد این اقلیم گرم و خشک است. بدانیم کشوری داریم که متوسط سرانه آب یکپنجم آن چیزی است که در دنیا وجود دارد.
او میگوید: وقتی بدانیم در این شرایط زندگی میکنیم چه سیاستگذار و چه نماینده مجلس و چه شهروند خود را ملزم میداند که الگوهای رفتاری و توسعهای و زندگی را بر اساس اقلیم گرم و خشک در نظر بگیرد. ما باید مانند کسی زندگی کنیم که پولدار نیست، هم سیاستگذار و هم دولت و مجلس و مردم باید در این الگو سیاستگذاری و زندگی کنند.
این کارشناس آب بر این باور است که نگرشها باید تغییر کند. او توضیح میدهد: باید بدانیم برف متعلق به انسانها نیست که تصمیم بگیریم آب شود یا خیر تا از آن منتفع شویم.
برف متعلق به محیطزیست و چرخه زیستمحیطی آب است و ما نباید در آن مداخله کنیم. وقتی سد لتیان و کرج طراحی شد گفته شد که سد چه میزان اجازه برداشت دارد؛ چه میزان برای شرب، چه میزان برای کشاورزی و چه میزان حقآبه زیستمحیطی.
اما در نظام بهرهبرداری همین سدهای قدیمی کشور چقدر حقآبه زیستمحیطی تخصیص پیدا کرده است؟ آیا اگر حقآبه محیطزیست تخصیص پیدا میکرد امروز پاییندست رودخانه شهریار در کرج به این شکل لمیزرع و خشک میشد؟ اگر حقآبه محیطزیست رعایت میشد ما اجازه داشتیم آب را از سد طالقان به تهران منتقل کنیم و یک انشعاب هم به کرج و هشتگرد بدهیم؟ آیا اجازه داشتیم از نمرود و لار به تهران منتقل کنیم تا به مصرف شرب برسد؟
حاجیکریم با اشاره به تجربههای جهانی برای مدیریت منابع آبی یادآور شد: در سنگاپور برنامهای اجرا میشود که بخش زیادی از فاضلاب شهری در آب بستهبندی توزیع میشود. ۴۰ درصد هم از آب بستهبندی تصفیه شده است و شهروندان برای شرب استفاده میکنند. در کالیفرنیای آمریکا تاسیسات گسترده تصفیه فاضلاب برای شرب وجود دارد. شهری در فنلاند قرار است در ۲۰۲۵ کل شهر از آب تصفیهشده استفاده کند. ما در تهران به دلایل مختلف هنوز به این مرحله نرسیدهایم که از فاضلاب برای شرب استفاده کنیم، اما میتوانیم به سمت بازچرخانی و استفاده از آن حرکت کنیم. ما در تهران آب را شمال تهران جمعآوری و در ورامین تصفیه و رها میکنیم. این خود مداخله زیستمحیطی است.
او تاکید کرد: هر وقت شهامت پرداخت به این موارد را داشتیم میتوانیم بگوییم در حال مدیریت هستیم. در غیراین صورت دچار روزمرگی میشویم که سالی ۱۰تا ۱۲ درصد مصرف آب در تهران بالاتر میرود و ما هم به همین میزان جایی را تخریب و آب را وارد تهران میکنیم تا به مصرف شرب برسانیم.
تلفات غیرقابل جبران
تلفات آب مساله دیگری است که در بخش زیرساخت مدیریت آب قرار میگیرد. آنطور که حاجیکریم میگوید: متوسط تلفات آب در شبکه آبرسانی کشور ۲۴.۵درصد است که در استانهای مختلف، متفاوت است.
به گفته وی تلفات آب در اصفهان ۱۷ درصد و در خوزستان ۳۰ درصد است. در تهران در نقاط مختلف این ارقام متفاوت است، به این دلیل که قدمت شبکه بالاست عدد از متوسط کشوری بالاتر است، بخشی از آب پرت میشود و بخشی نیز تبدیل به فاضلاب میشود، چون طرح فاضلاب تهران تکمیل نیست، تصفیهخانهها ساخته نشده و شبکه جمعآوری کامل نشده است. به همین دلیل بخشی که تبدیل به فاضلاب میشود آورد محیطزیستی ندارد و حتی مخرب محیطزیست است، بازچرخانی هم تقریبا در تهران اصلا نداریم و در ساخت تصفیهخانههای محلی و پراکنده در تهران موفق نبودیم، در ساختوساز شهری و روی نظام بازچرخانی آب اصلا موفق نبودیم، در رعایت الگوی مصرف هم ناموفق بودیم، یعنی در زمینه نصب تجهیزات کاهنده به اهداف برنامهای نرسیدیم، همه اینها کنار هم یعنی ما دومینویی در حال سقوط برای نابودی اقلیم اطراف استان تهران ساختهایم که استان البرز و بخشی از حوزه مازندران هم از این ماجرا تحتتاثیر خواهند بود.
اخبار برگزیدهمحیط زیستلینک کوتاه :