اتحادیه اروپا به ۳۶ میرسد؟
اتحادیه اروپا به دنبال پیدا کردن فرآیندی است که به موجب آن کشورهای عضو این اتحادیه از ۲۷ به ۳۶ کشور افزایش پیدا میکند.
به گزارش جهان صنعت نیوز، اغلب تحلیلگران معتقدند وحشت ناشی از دو جنگ جهانی ویرانگر در اروپا باعث شد تا قدرتهای بزرگ این قاره با پیوند زدن منافع اقتصادی، سیاسی و تجاری به سوی نوعی همگرایی حرکت کنند که سنگ بنای تشکیل اتحادیه اروپا شد. حالا پس از گذشت ۷۰ سال با حمله روسیه به اوکراین دوباره شبح جنگ به این قاره بازگشته است؛ امری که باعث شده فارغ از تبعات و پیامدهای جنگ اوکراین، بنیانگذاران اروپا را دوباره به تقویت و گسترش همگرایی اروپایی ترغیب کند.
در همین رابطه مجله اکونومیست در گزارشی آورده است که در حال حاضر بحث پذیرش ۹ عضو جدید به اتحادیه اروپا مطرح است؛ کشورهایی نظیر اوکراین، مولداوی، گرجستان، ترکیه و برخی دیگر از کشورهای بالکان غربی که همزمان با شروع جنگ و گسترش تهدیدها به دنبال پیوستن به این بلوک سیاسی- اقتصادی هستند.
تاریخ برای اروپا در حال تکرار شدن است
در چنین شرایطی کارشناسان معتقدند که گویا تاریخ برای اروپا در حال تکرار شدن است؛ یعنی هراس بعد از جنگ دوم جهانی موجب گسترش همکاریها در قاره سبز بوده و حالا نیز تهدید جنگی دیگر میتواند مسیر را برای گسترش و تقویت اتحادیه اروپا هموار کند.
با این حال اتحادیه اروپا برای تحقق چنین فرآیندی نیاز به تغییراتی اساسی دارد؛ زیرا گسترش اروپا از ۲۷ عضو به ۳۶ عضو روندی دشوار بوده و به همین دلیل سران قاره سبز قرار است روز ۵ اکتبر در گرانادای اسپانیا مهمترین محور نشست خود را به این موضوع اختصاص داده و پیشنهادهای لازم جهت افزایش تعداد اعضا و گسترش اتحادیه را در چارچوب اهداف ۲۰۳۰ ارائه دهند.
برگ برنده اتحادیه اروپا
به گفته تحلیلگران، هر چند ایدههای مهمی مانند اروپای واحد، بازار مشترک و مقررات اقتصادی و فناوری از جمله موفقترین فرآیندهای اتحادیه اروپا بوده، اما رهبران این اتحادیه به خوبی واقف هستند که مهمترین برگ برنده آنها در طول این سالها، سیاست توسعه اروپای واحد بوده است؛ سیاستی که به مرور به افزایش اعضا منجر و مرزهای اتحادیه اروپا را از غرب به شرق و شمال به جنوب گسترش داده است. در چنین شرایطی رهبران اروپا معتقدند که اگر پیش از این چهار کشور هممرز اوکراین را به اتحادیه وارد نمیکردند، اکنون تهدید و مخاطرات بسیار بیشتری را در خلال جنگ اوکراین حس میکردند.
به همین دلیل است که امروز برخی کشورها نظیر فرانسه که در گذشته با سیاست گسترش و پذیرش اعضای جدید مخالفت میکردند، حالا یکی از طرفداران جذب اعضای جدید به منظور بالا بردن وزن ژئوپلیتیکی اتحادیه اروپا هستند. برخی از این رهبران امروز مدعی هستند که با توجه به شرایط بهوجود آمده بهخصوص پس از جنگ، رها کردن کشورهای متقاضی در یک منطقه خاکستری، میتواند آنها را به دامن روسیه به عنوان مهمترین دشمن این روزهای غرب سوق دهد.
چالشهای اروپای واحد
با این حال سیاست گسترش اتحادیه اروپا برای رهبران آن چندان هم به آسانی رقم نخواهد خورد. به عنوان مثال کشورهایی نظیر گرجستان، مولداوی و اوکراین همگی به نوعی با روسیه درگیر بوده و به خصوص برای گرجستان و اوکراین مناقشات مرزی و سرزمینی میان آنها با روسیه وجود دارد. از سوی دیگر هر چند ترکیه از متقاضیان پیوستن به اروپاست، اما به دلیل مسائل سیاسی و اجتماعی، روند عضویت این کشور در اتحادیه گمان نمیرود در درازمدت هم میسر باشد.
همچنین برخی استدلال میکنند کشورهای جدیدی که خواهان عضویت در اتحادیه اروپا هستند، از منظر اصول اروپایی و سیستم حکمرانی مانند دموکراسی با فضای کلی اتحادیه فاصلهای معنادار دارند. علاوهبر این، مهمترین محدودیت اروپاییها این است که سیاست گسترش اتحادیه عملا یک سیگنال مقابله به مسکو ارسال میکند و برخی نگرانند که این قضیه ممکن است دامنه جنگ را از اوکراین به سایر نقاط اروپا گسترش دهد.
در این میان، روسیه بارها عنوان کرده که یکی از دلایلش برای آغاز جنگ اوکراین، اقدامات ناتو در گسترش مرزهای خود به سمت روسیه است؛ از این رو هر چند عضویت در اتحادیه اروپا به اندازه عضویت در ناتو برای روسها حساسیتبرانگیز نیست، اما بهطور قطع موضوعی نیز نخواهد بود که مسکو چشمان خود را روی آن ببندد.
نسخه عبور از موانع اعضای جدید
تحلیلگران اروپایی برای عبور از موانع مهم پذیریش اعضای جدید سه طرح را مطرح کردهاند؛ نخست القای امیدواری به کشورهای متقاضی؛ یعنی اینکه به موازات انجام اصلاحات لازم، این کشورها مانعی در جهت پذیرش در اتحادیه اروپا را پیش روی خود نخواهند داشت. در واقع هر چند شرایط برای پیوستن به حوزه یورو دشوار است، اما مقامات اروپایی پیشنهاد میکنند کشورهای متقاضی به محض کلید زدن اصلاحات اقتصادی مورد نظر، بتوانند از مزایای عضویت به تدریج بهرهمند شوند؛ امری که به آنها نشان میدهد مقصد نهایی آنها عضویت کامل در اتحادیه اروپاست نه باقی ماندن در برزخ پذیرش یا رد شدن.
مساله دوم این است که بسیاری از کارشناسان و برخی مقامات اروپایی معتقدند که این اتحادیه باید در عملکرد درونی خود تجدیدنظر کند؛ زیرا اگر اتحادیه اروپای بزرگتر به بنبست تبدیل شود، خسارتهای آن بیش از مزایایش خواهد بود. به عنوان مثال اگر قرار باشد اتحادیه اروپا به ۳۶ عضو گسترش یابد، امر بسیار احمقانهای است که یک کشور اجازه داشته باشد تصمیمات جمعی را وتو کند؛ کاری که اکنون در مورد مسائل سیاست خارجی و مالیاتی در اتحادیه اروپا رقم میخورد.
موضوع مهم بعدی این است که اروپاییها لازم است از سیاست گسترش قبلی خود درس بگیرند. آنها مدعی هستند اکثریت اعضای جدید پذیرششده در طول سالهای قبلی مسیر دموکراسی و رفاه را خوب طی کردهاند، اما در این میان برخی کشورها مانند مجارستان و لهستان نیز هستند که در رابطه با اتحادیه ساز مخالف میزنند. به همین دلیل گفته میشود برای پذیرش اعضای جدید، اروپاییها باید از الان به فکر ابزارهایی برای تنبیه و مجازات کشورهای خاطی باشند.
علاوه بر این، اکنون برخی مقامات و اعضای اتحادیه اروپا از چشمانداز گسترش مرزهای اروپای واحد نگران هستند. نمونه این موضوع چالشهایی است که کشورهایی نظیر پرتغال، اسپانیا و یونان در بدو ورودشان به اتحادیه اروپا ایجاد کردند، اما در سوی مقابل برخی دیگر استدلال میکنند که شواهد نشان میدهد این سه کشور بعد از مدتی با اروپای واحد هماهنگ شدند و علیرغم مشکلات پیشین مسیر قابلتوجهی از رشد اقتصادی را طی کردند. مقامات اروپایی تاکید دارند این اتحادیه اگر قرار باشد به عنوان یک بلوک سیاسی- اقتصاد قدرت خود را حفظ کند و همچنان یک بازیگر تاثیرگذار باشد چارهای جز گسترش اعضا و همگرایی بیشتر ندارد. بهخصوص اکنون که اروپا با روسیه در تقابل بوده و هیچ الزامی وجود ندارد که ایالاتمتحده به عنوان شریک استراتژیک اروپا، سیاست دوری از این اتحادیه را مانند آنچه در زمان ترامپ اتفاق افتاد، اتخاذ کند.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :