خودروی برقی ایرانی؛ رویا یا واقعیت؟
از زمان روی کار آمدن عباس علیآبادی به عنوان وزیر صمت کلیدواژه «خودروی برقی» به سرفصل اصلی برنامههای این وزارتخانه تبدیل شده است. موضوعی که یک استاد دانشگاه آن را در شرایط فعلی غیرممکن میداند.
به گزارش جهان صنعت نیوز، اصرار بر تولید خودروی برقی در حالی است که کارشناسان و فعالان صنعت خودرو معتقد هستند در شرایط فعلی وضعیت تولید و عرضه خودروهای بنزینی به هیچوجه مساعد نیست و وزارت صمت در گام نخست باید به این حوزه بپردازد و در گامهای بعدی با تعبیه زیرساختها به سمت خودروهای برقی حرکت کند.
در این رابطه با بهروز مشهدی استاد دانشکده خودروی دانشگاه علم و صنعت گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه میآید.
به عنوان سوال نخست بفرمایید پیشنیاز اصلی ورود ایران به صنعت خودروهای برقی چیست؟
یکی از الزامات اصلی وارد شدن به هر حوزهای این است که تحقیق و توسعه، کار علمی و فنی کرده باشیم که همه این موارد هم مستلزم سرمایهگذاری است. از دهه ۲۰۰۰ میلادی به بعد تولید خودروهای برقی در دنیا مطرح و در ۱۰ سال اخیر جدیتر شد که در نتیجه سرمایهگذاریهای هنگفتی هم در این حوزه انجام شده است؛ به عنوان نمونه دولت چین به این حوزه به چشم موضوع ملی نگاه کرد و حمایت گستردهای در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار انجام داد. همچنین پیشبینی میشود که طی سالهای آینده در دنیا سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خواهند کرد که تا ۱۰ سال دیگر هزار میلیارد دلار میشود.
اگر کشوری بخواهد در حوزه خودروهای برقی وارد شود بدون هزینه کردن در این زمینه محال است به نتیجه برسد. در شرایط فعلی کشور فقط یک راه باقی میماند: واردات و تا حدودی مونتاژ خودروهای برقی.
بنابراین اینکه وعده داده میشود تا ۴ سال آینده تحولی در حوزه خودروهای برقی خواهیم داشت، عملی نیست؟
نکته این است که سرمایهگذاریهای عظیمی که به آنها اشاره کردم صرفا برای تحقیق و توسعه است؛ به عنوان نمونه سرمایهگذاری در بخش باتری خودروهای برقی از جمله مهمترین بخشهای این حوزه است که ما تحقیق و توسعهای در این بخش نداشتهایم؛ بنابراین مجبور به واردات هستیم.
برای تولید قطعات خودروهای برقی و انبوهسازی این محصول باید تحقیق و توسعه انجام داد که این امر نیز مستلزم سرمایهگذاریهای هنگفتی است. این در حالی است که تاکنون اقدام خاصی برای تولید قطعات خودروهای برقی همچون باتری، موتور الکتریکی و سایر اقلام انجام ندادهایم. هر کاری که تاکنون شده در مقیاسهای کوچک بوده که قابل توجه نیست. بنابراین اگر مصر هستیم که به حوزه خودروهای برقی وارد شویم باید فقط واردات و مونتاژ از کشورهای دیگر احتمالا چین که در تولید باتری به موفقیت رسیده، را در دستور کار قرار دهیم.
وقتی میگوییم شرکتهای خارجی چندملیتی و خصوصی، در حال سرمایهگذاری هستند یعنی پول خرج میکنند که دانش به دست آورند. زیرا عزم دارند تا به طور واقعی خودروهای برقی را به تولید انبوه برسانند. بنابراین با وضعیتی که ما داریم باید جادو و معجزهای صورت گیرد تا بدون سرمایهگذاری و تحقیق و توسعه خودروی برقی طراحی و تولید کنیم.
آیا مزیت نسبی برای تولید خودروی برقی در ایران داریم؟
دقت کنید که تفاوت خودروی برقی با سایر خودروها این است که اصولا تمام اجزای خودرو با استفاده از ابزار تکنولوژی برای برقی بودن طراحی شده است. بنابراین نمیتوان گفت چون خودروی بنزینی تولید میکنیم پس میتوانیم خودروی برقی هم تولید کنیم؛ یعنی نمیتوان با یک پلتفرم هم خودروی برقی و هم خودروی بنزینی تولید کرد. البته برای خودروی هیبرید میتوان تا حدودی از این فرمول استفاده کرد اما در مورد خودروی برقی به طور کلی به پلتفرم جدیدی نیاز است.
با این شرایط سوالی که پیش میآید این است که آیا ما مجبوریم با این سرعت به سمت تولید خودروهای برقی برویم؟
وقتی برای کاری عجله دارید غالبا زمینههای کار به درستی سنجیده نمیشود. گاهی گفته میشود مزیت نسبی داریم پس باید به سرعت مسیر خود را تغییر دهیم، اما من هر چه نگاه میکنم مزیتی برای کشور در تولید خودروهای برقی نمیبینم؛ مثلا آیا ما در تولید باتری قوی هستیم که بگوییم باتری را داریم پس خودروی برقی تولید کنیم؟ یا اینکه مگر ما مازاد تولید برق داریم که بخواهیم با سرعت به سمت تولید خودروهای برقی حرکت کنیم؟
از این رو سوال مهم این است که اساس سیاستگذاری خودروهای برقی در ایران چیست؟ نقشه راهی داریم؟ وقتی برای این سوالها پاسخی پیدا نمیکنیم بنابراین تنها توجیه اصرار سیاستگذاران به برقیسازی صنعت خودرو در ایران میتواند این باشد که به دلیل بالا بودن رشد تولید خودروهای برقی در دنیا، نباید از دنیا عقب بمانیم؛ این در حالی است که در دنیا برای این حوزه برنامهریزی، سرمایهگذاری و تحقیق و توسعه شده، اما ما چه کار قابل ملاحظهای انجام دادهایم؟
به نظرتان بهتر نیست در بخش حملونقل عمومی وارد بحث برقیسازی شویم؟
بهترین پیشنهاد همین است؛ یعنی بیسر و صدا و بدون ایجاد فشار به خودروسازان و مردم، بهترین کار این است که مثلا ۱۰ هزار تاکسی و اتوبوس برقی را به صورت پایلوت وارد کنیم و مردم با خودروهای برقی در قالب تاکسی و اتوبوس مواجه شوند. بازتاب این عمل بسیار مثبت ارزیابی میشود. زیرا حملونقل عمومی اعم از اتوبوس و تاکسی دائم در مرکز شهر هستند و وقتی برقی شوند دیگر آلایندگی نخواهند داشت. در این صورت به تدریج فرهنگ استفاده از خودروهای برقی نیز در کشور جا میافتد؛ همین سیاست در پایتخت چین پیاده شد و نتیجه بسیار مثبتی از نظر رفع آلودگی هوا به همراه داشت.
به نظر میرسد با توجه به عدم وجود شرایط لازم برای توسعه خودروهای برقی در کشور، هر کسی روی گسترش زودهنگام اصرار کند در واقع ناخواسته حضور خودروهای برقی در ایران را با شکست مواجه خواهد کرد، چراکه وقتی زیرساخت نداریم، آمادگی وجود ندارد و در این شرایط فشار بر واردات خودروی برقی، مصرفکننده را با معضلات زیادی روبهرو و از این نوع خودرو استقبال نخواهد شد.
وضعیت احداث ایستگاه شارژ را چگونه ارزیابی میکنید؟
بدیهی است که ایستگاه شارژ نیاز داریم. همین الان مصرفکنندگان در آمریکا از کمبود ایستگاههای شارژ گله دارند و توجه کنید که در ایران کمتر از ۱۰ ایستگاه شارژ تاسیس شده است! بنابراین برای افزایش تولید و البته فروش خودروهای برقی نیاز به زیرساخت داریم و مردم باید بدانند که اگر خودروی برقی بخرند میتوانند از آن استفاده هم کنند. بنابراین استفاده از تاکسیهای برقی به عنوان گام نخست میتواند به ما این چشمانداز را بدهد که آیا کشور توان تولید، واردات و عرضه خودروهای برقی را دارد یا خیر.
به نظر میرسد اصلیترین انگیزه سیاستگذاران از مطرح کردن مباحث مربوط به خودروهای برقی، کاهش مصرف سوخت است. آیا خودروهای برقی تحولی در این حوزه ایجاد خواهند کرد؟
بر اساس فرمول دپارتمان انرژی آمریکا برای شرایط سال ۲۰۲۹، میانگین مصرف سوخت -معادل بنزین- خودروهای برقی در آمریکا معادل ۳.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر محاسبه میشود. این عدد با فرمول سال ۲۰۰۰ معادل ۷ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر حاصل میشود.
در فرمول سال ۲۰۲۹ تولید برق از انرژیهای پاک از جمله خورشیدی، بادی و هستهای، حدود ۵۰ درصد از سبد تولید برق آمریکا پیشبینی شده است و بازده کل تولید برق ۶۰ درصد حاصل میشود.
با توجه به شرایط تولید برق در ایران، مقادیر بازده کلی آن را با مقادیر سال ۲۰۰۰ آمریکا میتوان نزدیک فرض کرد. از سوی دیگر براساس اطلاعات غیرموثق، در انتقال و توزیع برق ۱۵ تا ۱۷ درصد تلفات داریم در حالی که این عدد در آمریکا ۷ درصد است. البته مصارف داخلی نیروگاهها هم را باید در نظر گرفت که وقتی این مصارف را کم کنیم تلفات تقریبا به ۲۰ درصد میرسد. راندمان تلفات شارژ خانگی هم ممکن است به حدود ۳۰ درصد برسد.
میانگین مصرف سوخت معادل بنزین خودروهای برقی در ایران برای ۱۰۰ کیلومتر ممکن است معادل ۹ تا ۱۰ لیتر باشد. هر چند برای تعیین دقیق این مقادیر، دادههای معتبر لازم است.
از نظر آلایندگی چطور ارزیابی میکنید؟
خودروی برقی در این نقطهای که کار میکند، آلایندگی ندارد زیرا سوخت فسیلی در نیروگاهها سوخته و در آنجا آلایندگی داریم اما با توجه به تجربهای که داریم نمیتوانیم بگوییم آلایندگی نیروگاههای ایران به شهرها نمیرسد.
به شارژ خانگی خودروهای برقی اشاره کردید؛ برای شارژ خودرو چقدر زمان نیاز است؟
فرض کنیم خودروی برقی را میخواهیم در خانه شارژ کنیم؛ شارژر خانگی اگر تکفاز باشد حدود ۳.۵ کیلووات قدرت شارژ دارد، که تلفات زیاد تا حدود ۳۰ درصدی نیز به همراه دارد. بنابراین یک شبانهروز کامل طول میکشد تا خودرو شارژ شود که حجم قابل ملاحظهای از برق ساختمان که به صورت مشاع است را مصرف میکند. از سوی دیگر برای همین مقدار باید کنتور ۲۰ تا ۲۵ آمپر بگذاریم.
تمام آپارتمانهای نوساز لازم است به ازای هر پارکینگ، یک کنتور ۲۵ آمپری مختص شارژ خودروهای برقی تعبیه کنند! برای شارژ ۱۲ساعته توان شارژر حدود ۷ کیلووات لازم است و کنتور حدود ۵۰ آمپر لازم دارد. برای تعبیه امکان شارژ در آپارتمانها، علاوه بر نبودن زیرساخت، حتی قوانین مرتبط هم وضع نشده است.
با جمیع این مباحث به نظر میرسد در شرایط فعلی تاکید سیاستگذاران به تولید خودروهای برقی به معنای شکست پروژه است. زیرا نهتنها درکی از مصرف انرژی خودروهای برقی در کشور وجود ندارد بلکه قوانینی هم برای آن پیشبینی نشده است.
در واقع همین الان که کمبود برق داریم و صنایع به دلیل این مشکل تعطیل میشوند، تاکید به تولید خودروهای برقی عجیب است. بنابراین باید با تعقل و بدون عجله کارها جلو برود؛ در حال حاضر با این شرایط خودروی برقی فقط میتواند در داخل شهر تردد کند و به هیچوجه نمیتوان با خودروی برقی به مسافتهای دور رفت.
اخبار برگزیدهخودرولینک کوتاه :