رشد انفجاری در انتظار بورس است؟
بعد از منفیهای اخیر بورس، سوال بسیاری از سهامداران این است که پیش بینی بورس در کوتاهمدت و میانمدت چگونه رقم خواهد خورد؟
به گزارش جهان صنعت نیوز، بهطور طبیعی موضوع تجدید ارزیابیها و روندی که برای آن اتفاق افتاد، آثار خود را در مثبتهای پیاپی بازار سهام در آذرماه برجای گذاشت. در حال حاضر درخصوص ادامه اثر تجدید ارزیابیها در پیش بینی بورس دو دیدگاه متفاوت مطرح است.
دیدگاه اول این است که اثر تجدید ارزیابی دارایی شرکتها تخلیه شده و دیگر نمیتوان انتظاری از این ناحیه برای رشد بازار سهام و پیش بینی بورس داشت. اما دیدگاه دوم معتقد است که در صورت ادامه روند تجدید ارزیابیها، باید حداقل بین ۳ تا ۶ ماه منتظر آثار مثبت آن در بازار سهام باشیم.
از این منظر اگرچه نمی توان در پیش بینی بورس رشد شارپ و سنگین بازار را متصور بود، اما باید در کوتاهمدت و میانمدت روند صعودی ملایمی اتفاق بیفتد.
از سوی دیگر منفیهای اخیر بازار در هفته گذشته نمیتواند به لحاظ بنیادی چندان قابل اعتنا باشد. چراکه بعد از یک دوره مثبت، رخ دادن چنین حرکتی به سمت معکوس چندان دور از ذهن نبوده است. بنابراین کارشناسان معتقدند سهامداران در صورت برخورد منطقی و پرهیز از روشهای هیجانی میتوانند در میانمدت و بلندمدت از بازار سود مناسبی کسب کنند. چراکه مسیر و حرکت کلی بازار سهام سمت و سوی نزولی شدید ندارد و بر عکس، عوامل مختلف میتوانند بورس را به سمت جلو هدایت کنند. به شرط آنکه سیاستگذار بازار را از ریسکهای موجود در عرصه اقتصاد دور نگه دارد.
«جهانصنعت» در گفتوگو با یک کارشناس ارشد بازار سرمایه به بررسی روندهای اخیر بورس و همچنین پیشبینی بورس در کوتاهمدت و میانمدت پرداخته است.
دلیل رشد بازار سهام در آذر ماه چه بود؟
امیرعلی امیرباقری کارشناس ارشد بازار سرمایه اظهار کرد: بهطور کلی یکی از خبرهایی که منجر به رشد اخیر بازار سهام شد، مقوله تجدید ارزیابی داراییها بود. مقوله تجدید ارزیابی یک موضوع و یک پروسه زمانبر است که از ابعاد متعددی برخوردار است. از بعد کارشناسی و بعد حسابداری و… قابل بررسی است.
او ادامه داد: بنابراین خبری نیست که در لحظه بر بازار سهام اثر بگذارد و عمدتا بورس با خبر تجدید ارزیابی، حداقل برای یکی، دو فصل زمانی درگیر خواهد بود. نکته حائز اهمیت برای سهامداران خرد سوددهی شرکتها است؛ یعنی به تعبیری مقوله سود و زیان شرکتها مهم است. سود و زیان شرکتها عمدتا ناشی از قوانین و دستورات و تعرفهها و حقوق گمرکی، قیمتهای دستوری و… است.
برای پیش بینی بورس چه عاملی اهمیت دارد؟
امیر باقری عنوان کرد: در شرایط حاضر به دلیل تنگنای بودجهای این تنگنا تا حدودی به بخش مالی شرکتها منتقل شده است و طبیعتا مستقیما میتواند سود و زیان شرکتها را تحت تاثیر قرار بدهد. بحث تجدید ارزیابی عمدتا تاثیرات ترازنامهای دارد؛ یعنی وقتی میبینید شرکتها تجدید ارزیابی میدهند، معمولا به داراییها و ارزش واقعیشان نزدیک میشوند و چون در اقتصاد تورمی قرار داریم، طبیعتا ارزش داراییها افزایش مییابد، اما مقوله ROI یا همان بازدهی داراییها مهم است. عمدتا داراییها را در مجاورت شرکتها قرار میدهیم و آن شرکتها باید سوددهی داشته باشند، اما به دلیل تنگناهای تعرفهای، قوانین دستوری این سوددهی تحت تاثیر قرار میگیرد. بنابراین اینجا هم باید نقش دولت را مجددا پررنگ کرد.
او افزود: اینکه در اقتصاد تورمی ارزش واقعیها داراییها تغییر کند اتفاق خوبی است، ولی از آن طرف سهامدار خرد به دنبال EPS است و برای همین محرک میانمدت و بلندمدت برای پیش بینی بورس نمیتواند تجدید ارزیابی باشد.
پیش بینی بورس؛ چه روندی در انتظار بازار سهام است؟
باقری ادامه داد: باید این نکته را هم مدنظر قرار داد که بعد از روند صعودی اخیر طبیعتا چون بعد از یک نزول سنگین یک صعودی داشتیم، به لحاظ تکنیکالی عمدتا نباید به دنبال الگوهای V شکل باشیم، بلکه عمدتا الگوهای U شکل خودشان را نشان خواهند داد که اصلاح زمانی و هم اصلاح قیمتی را در بر خواهند گرفت.
امیر باقری اضافه کرد: از طرفی نباید دنبال حرکت جمعی سهام گروهها و شرکتها باشیم. پیش بینی بورس در میانمدت و بلندمدت ادامه صعود خواهد بود. چراکه در اقتصاد تورمی ارزش داراییها به لحاظ ترازنامهای افزایش مییابد و به لحاظ سود و زیان، سود شرکتها قاعدتا یک نسبتی با تورم خواهند داشت و از آنجایی که قیمت سهام تا حدودی با سودش متناسب است، قیمت سهام و شاخص هم رشد خواهد کرد. ولی باید این نکته را در پیش بینی بورس در نظر بگیریم که رشد انفجاری در بازار سهام نخواهیم داشت و رشد میانمدت و بلندمدت به احتمال زیاد اتفاق میافتد و میتوانیم پدیده اخیر را هم از نظر تکنیکالی و هم از منظر فاندامنتالی توجیه کنیم.
اخبار برگزیدهبورسلینک کوتاه :
۲۵۰۰ میلیارد تو جیب کی میره آیا به مردم داده میشه یا خوشبحال دولت هست؟
با دلار ۵۰ هزار تومان و سکه ی ۳۰ میلیونی و پراید ۳۵۰ میلیونی و قیمت سر به فلک کشیده ی زمین و ملک تو این چند سال اخیر یعنی از سال ۹۹ تاکنون ، شاخص کل بورس باید حداقل بالای ۵ میلیون واحد باشه نه ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد سال ۹۹ که دلار ۲۲ هزار تومان ، سکه ۸ میلیون تومان و پراید ۷۰ میلیون تومان بوده. اگه بورس وابسته به دلار باشه ، باید پا به پای دلار رشد کرده باشه یعنی همانطور که دلار از سال ۹۹ تاکنون ۲/۵برابر شده ، بورس هم باید ۲/۵برابر شده باشه . پس چرا بعد از سال ۹۹ تاحالا حول عدد ۲ میلیون واحد درجا میزنه ؟!!!!! علت عدم رشد و درجا زدن و سقوط بورس فقط و فقط بر می گردد به سوء مدیریت و دزدی عشقی که با رانت خواران هم کاسه و هم آخور شده و مشغول چپاول سرمایه های سهامداران حقیقی هستند.