آینده تاریک ذخایر آب ایران
یادداشت فریدون عسکری در روزنامه جهان صنعت
از نظر مختصات جغرافیایی، ایران، بین مدار ۲۰ تا ۴۵ درجه شمالی و همچنین بین نصفالنهار ۴۰ تا ۶۵ درجه شرقی کره زمین واقع شده؛ یعنی همان منطقهای که کمربند خشک و فراخشک کره زمین است که منطقه خاورمیانه و علیالخصوص کشور عزیز ما ایران در این منطقه خشک و کمبارش واقع شده است.
از طرفی کشور پهناور ایران هرگز از یک رژیم بارشی مطلوب، یکنواخت و گسترده هم برخوردار نیست یعنی بیش از ۷۰ درصد بارشهای ایران در کمتر از یک سوم پهنه سرزمینی ایران میبارد و کمتر از ۳۰ درصد مابقی بارشها در بیش از ۷۰ درصد سرزمین فلات مرکزی ایران میبارد . ایران یکسوم دنیا بارندگی دارد، ولی کشورهای دیگر (خارج از مدار ذکرشده) سالانه بیش از ۷۰۰ میلیمتر به طور میانگین بارندگی دارند، اما ایران سالانه کمتر از ۲۵۰ میلیمتر بارندگی دارد و در این بین تبخیر نامتعارف رطوبت در ایران هم مزید بر علت شده بهطوری که در دنیا سالانه معدل تبخیر ۷۰۰ میلیمتر است، ولی در ایران سالانه بیش از ۳ برابر متوسط جهانی تبخیر رطوبت داریم؛ یعنی در ایران سالانه بیش از ۲۱۰۰ میلیمتر تبخیر رطوبت را شاهد هستیم.
تعداد رودهای پرآب و دائمی نیز در ایران کم است و بیشتر رودها فصلی و موقتی هستند؛ یعنی در هنگام تابستان و با شروع فصل گرما خشک میشوند. به علاوه، بعضی از رودها به دلیل عبور از نمکزارها، شورند و نمیتوان از آنها استفاده کرد.
بنابراین این تفکر صحیح نیست که ما در ایران از کمبارشی یا کمآبی ضربه میخوریم. ایران در درجه اول از «عدم مدیریت منابع آب» خسارت میبیند، زیرا با کمال تاسف دولتمردان ما در هیچ استان و شهرستانی مبنای توسعه را بر اساس توان اکولوژیک آن منطقه تعریف نکردهاند و شاهد یک توسعه نامتوازن هستیم؛ در نتیجه با این نگاه، در آینده با بحران شدید کمبود آب و تنش آبی مواجه خواهیم شد. در ایران فقط ۱۰ درصد وسعت پهنه سرزمینی و خاک ایران قابلیت کشاورزی (زراعت و باغبانی) دارد، یعنی با توجه به رشد فزاینده جمعیت که در سال ۱۴۲۰ جمعیت ایران به بیش از ۱۲۰ میلیون نفر خواهد رسید و با توجه به نیاز روزافزون این جمعیت به آب، غذا و با توجه به بارش کم و محدود و با عنایت به تبخیر بالا، باید با «اصلاح الگوی کشت»، «اصلاح الگوی مصرف»، «اعمال قانون آب مجازی» و «مدیریت منابع آب» و «طرحهای آبخوانداری و آبخیزداری از قبیل بند انحرافی، اپی، دراپ، گابیون و…» هم کشور را از گردنه خطرناک کمآبی نجات دهیم و هم تولید محصولات کشاورزی (زراعی، باغی) را با شیوههای نوین کشت و اصلاح نباتات ( Plant Breeding ؛ بهنژادی ژنتیکی گیاهان و تهیه ارقام گیاهی مقاوم در برابر خشکی و کمآبی) افزایش دهیم و هم کشور را به سلامت از گردنه بسیار خطرناک امنیت غذایی برهانیم. شوربختانه در ایران با تصمیمات غیرکارشناسی، مسوولان محترم بهگونهای عمل میکنند که دچار روزمرگی شدهایم و هیچ افق چشماندازی را برای آینده متصور نیستند.
در همین رابطه میتوان گفت، راندمان آبیاری در کشور ایران بسیار پایین و حدود ۳۰% است؛ به عبارتی حدود ۷۰ درصد از آبی که وارد زمینهای کشاورزی (مزرعه، باغ) میشود، هدر میرود. در صورتی که بازدهی آبیاری در کشور همسایه ما، پاکستان، بیش از ۵۵% است، لذا باید با اجرای طرحهای آبیاری تحت فشار (قطرهای، بارانی، سوپردریپ) و احداث کانالهای آبیاری بتنی (ذوزنقهایشکل و استوانهای یاU شکل ) راندمان آبیاری (آب کشاورزی) را افزایش دهیم.
از سوی دیگر در هیچ کشوری منابع طبیعی و اراضی کشاورزی را تغییر کاربری نمیدهند و ویلاسازی نمیکنند، ولی متاسفانه در ایران بعضی از مس درصد ساختمانهایی که در اراضی کشاورزی ساخته شدهاند دارای چاه آب هستند و توجیه بیاساسشان این است که این منطقه دیگر آب ندارد و کشاورزی در آن توجیه اقتصادی نخواهد داشت، پس باید ویلاسازی شود در صورتی که سخن فریبکارانهای بیش نیست.
زمینهای کشاورزی و اراضی طبیعی که مورد هجوم زمینخواران قرار میگیرند و در این اراضی حاصلخیز ساخت و ساز میکنند مصرف آب این ویلاسازیها نسبت به کشاورزی ۷ برابر بیشتر میشود؛ حال این سوال مطرح میشود که چرا و چگونه آب برای ساخت و ساز و زمینخواری موجود است، ولی فقط برای کشاورزی نیست؟
با توجه به چنین وضعیتی این احتمال وجود دارد که در یک دهه آینده بیش از ۳۰ میلیون ایرانی از مناطق نابرخوردار آبی ایران به دلیل عدم دسترسی به منابع آب پایدار مجبور به کوچ اجباری خواهند شد که اصطلاحا به این افراد «مهاجرین اقلیمی» گفته میشود. جان کلام اینکه بحران آب در ایران بسیار جدی و خطرناک است و مدیران و مسوولان کشور باید بتوانند با مدیریت علمی، درایت و تدبیر این بحران را به حداقل برسانند.
لینک کوتاه :