xtrim
عادی‌سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی:

صلح خونین

در هفته گذشته، مجمع جهانی اقتصاد در عربستان سعودی برگزار شد که بخش قابل توجهی از گفت‌وگوهای آن حول مساله فلسطین می‌گشت.

عرفان ناظریه- جهان صنعت نیوز: در نشست مجمع جهانی اقتصاد یکی از مسائلی که مطرح شد، راه‌حل دو کشوری در سرزمین‌های اشغالی است. موضوعی که قبل از این دوره مجمع جهانی اقتصاد نیز صحبت‌هایی پیرامون آن می‌شد. در همین راستا، دو مساله‌ پیرامون این موضوع مطرح می‌شود؛ نخست، دلیل و منفعت کشورهای مختلف در خصوص طرح چنین ایده‌ای و مساله دوم، چالش‌های پیش‌رو این ایده است.

از سوی دیگر طی سفری که آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به عربستان داشته، بار دیگر موضوع عادی‌سازی روابط میان ریاض و تل‌آویو نیز مطرح شده است؛ امری که البته پیش از این و در تابستان سال گذشته مطرح شده بود، اما همزمان با عملیات طوفان الاقصی و آغاز جنگ خونین در غزه به حاشیه رانده شده بود.

طرح دو کشوری چیست؟

پس از چند دوره جنگ میان اعراب و رژیم‌صهیونیستی و عدم تفوق کشورهای عربی برای شکست طرف صهیونیستی، این ایده مطرح شد که به جای تقابل با تل‌آویو برای باز پس‌گیری سرزمین فلسطینیان، روی تشکیل کشوری مستقل برای مردمان فلسطین تمرکز کنند. البته طرح چنین ایده‌ای ابتدا از سمت سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ میلادی در قالب مصوبه ۱۸۱ مطرح شد؛ یعنی یک سال قبل از حضور صهیونیست‌ها در سرزمین فلسطین.

opal

براساس این طرح، سرزمین تاریخی فلسطین به سه بخش تقسیم می‌شود: بخش اول برای مردم یهودی و برپایی دولت یهودی ( اسرائیل) که شامل ۵۷‌درصد از کل سرزمین است. بخش دوم برای مردم عرب و برپایی دولت فلسطین که شامل ۴۲‌درصد از کل سرزمین است. بخش سوم نیز شهرهای قدس و بیت‌الحم و شهرهای مجاور آن که قرار بود تحت نظارت و اداره بین‌المللی قرار گیرند.

در واقع جدای از اختلافات و مسائلی که حول این ایده به وجود آمد و این طرح عملی هم نشد، تقسیم‌بندی دیگری نیز توسط تشکیلات خودگردان فلسطین (به رهبری سازمان فتح) مطرح می‌شود که حدود و ثغور راه‌حل دوکشوری را بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ یعنی کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و بخش شرقی بیت‌المقدس به پایتختی قدس شرقی می‌داند و خواهان برپایی دولت فلسطینی در محدوده چنین مرزبندی است.

 امروزه هم زمانی که صحبت از راه‌حل دوکشوری در نهادهای بین‌المللی، دولت‌های غربی و عربی می‌شود، منظور چنین حدودی است.

موافقان و مخالفان طرح  دو کشوری

می‌توانیم بگوییم که بازیگران مختلف داخلی و خارجی (درون و بیرون سرزمین‌های اشغالی) نسبت به این طرح نظرات مختلفی دارند.

از درون، سازمان‌هایی مانند فتح که اصلی‌ترین تشکیل‌دهنده شاکله تشکیلات خودگردان فلسطین است از موافقان این طرح بوده و در مقابل سازمان‌هایی همچون حماس و جهاد اسلامی از مخالفان آن به شمار می‌روند.

درون صهیونیست‌ها نیز احزاب راست‌گرا همچون لیکود، شاس و خانه یهودی از مخالفین سرسخت این ایده هستند. در واقع مخالفین صهیونیستی این طرح، دلایل مختلفی را برای خود دارند؛ از ادعای، فلسطین سرزمین موعود یهود، تا دلایلی همچون اینکه تاسیس کشور مستقل فلسطین می‌تواند کمک‌های ایران را به گروه‌های همسو با تهران تسهیل کند.

 اما موضوعی که به نظر می‌آید بیشتر باید روی آن تمرکز کرد، رویکرد موافقان خارجی این طرح همچون کشورهای اروپایی و عربی و در راس آن عربستان سعودی است. دولت‌های غربی بیشتر با تکیه بر مواردی همچون ادعای دغدغه‌های حقوق بشری صحبت از طرح دو کشوری می‌کنند. اما به نظر می‌آید اصلی‌ترین دلیل آنها این گمان است که با پیگیری ایده دو ‌دولتی، اوضاع خاورمیانه آرام شده و می‌توانند ضریب ثبات بازارهای انرژی را افزایش دهند.

موضع کشورهای عربی چیست؟

از طرفی دیگر موضع کشورهای عربی منطقه و مخصوصا عربستان سعودی است که به نظر باید از چند نظر آن را مورد توجه قرار داد.

 نخست اینکه، قبل از عملیات ۷ اکتبر حماس، ریاض و تل‌آویو از هر زمانی بیشتر به توافق نزدیک بودند که با شروع عملیات مذکور این ماجرا به تعویق افتاد؛ هرچند که موضع‌گیری و اظهارنظرهای رهبران سعودی پس از ۷‌اکتبر، خبر از هیچ‌گونه چرخش نسبت به عادی‌سازی روابط با اسرائیل را نمی‌داد و حکام ریاض به دنبال آرام کردن اوضاع (ظاهرا) برای ادامه این طرح بودند.

دوم اینکه، حدود همان سال گذشته نیز که مذاکرات برای عادی‌سازی در جریان بود، عربستان به دنبال امتیاز گرفتن از طرف آمریکایی بود.

نخست اجرای ایده دوکشوری؛ موضوعی که عربستان سعودی به واسطه نقشی که برای خود به عنوان رهبری جهان اسلام قائل است، نمی‌تواند از حقوق فلسطینیان کوتاه بیاید، زیرا این کار وجهه او را در بین مسلمانان مخدوش خواهد کرد. از طرفی به دلیل فشار ایالات متحده برای برقراری روابط با اسرائیل توسط اعراب و ایجاد معادله «راه واشنگتن از تل‌آویو می‌گذرد»، ریاض برای نزدیکی بیشتر با آمریکا و جلوگیری از تنش با آن، به دنبال این طرح حرکت کرد.

مساله دومی که ریاض از واشنگتن طلب کرده بود، سلاح‌های پیشرفته و استراتژیک بود. موضوعی که در کنار خواست عربستان از ایالات متحده مبنی بر تعهد برای دفاع از خاک سعودی در مقابله با رقبایی همچون ایران، حامل پیامی مهم است.

 سومین درخواست عربستان نیز پیشبرد برنامه هسته‌ای است.

حال با توجه به مواضع عربستان در مجمع اخیر جهانی اقتصاد که در خاک این کشور برگزار شده و اخبار‌ی که از منابع رسمی و غیررسمی غربی به گوش می‌رسد، باید دید در صورت عزم ریاض برای عادی‌سازی در کوتاه‌ترین زمان ممکن، آیا عربستان توانسته است که از ایالات متحده، امتیازات ذکر شده یا حداقل بخشی از آن را دریافت کند؟

موضوعی که در کنار صحبت‌های اخیر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در عربستان سعودی و طرح ایده سیستم دفاعی یکپارچه و مشترکِ کشورهای عربی، پیام‌ها و پیامدهای مهمی برای منطقه خواهد داشت.

چالش‌های ایده دو کشوری

جدا از دلایل و منافعی که طرف‌های مختلف را به موافقت یا مخالفت با ایده دو کشوری وا می‌دارد، مساله مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، خود ایده دو کشوری است. در واقع حتی اگر از تمامی موانع قبل از شکل‌گیری این ایده چشم‌پوشی کنیم، بازهم این ایده، خود دارای چالش‌هایی جدی است.

در همین راستا می‌توان دو مساله اصلی را در این خصوص مطرح کرد.

نخست اینکه اگر ایده دوکشوری را بپذیریم، باید در نظر بگیریم که اختلافات میان دو جناح اصلی یعنی سازمان فتح و سازمان حماس چگونه برطرف خواهد شد و این دو جناح که هرکدام با یکدیگر اختلاف‌های اساسی اندیشه‌ای و عملیاتی دارند، چگونه می‌خواهند با یکدیگر تعامل کنند؟ آن‌هم در شرایطی که اختلافات آنها از سال ۲۰۰۶ تا به امروز تشدید شده و حتی در همان سال‌ها شاهد درگیری نظامی این دو گروه با یکدیگر و اجبار فتح به خروج از نوار غزه توسط حماس بودیم.

باید توجه کرد که حماس نیز از لحاظ مرام فکری، واحده نبوده و در درون سازمان خود نیز تفکرات مختلفی روبه‌روست. در همین راستا حدود ۱۰ روز پیش، پایگاه خبری المانیتور در گزارشی به نقل از‌ هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، مدعی شد که وی ادعا کرده در جلسه با رهبران حماس، آنها ایده دو کشوری با توجه به مرزهای ۱۹۶۷ میلادی را پذیرفته و با پذیرش انحلال شاخه نظامی خود، از این پس تحت عنوان یک حزب سیاسی به کنشگری و بازی‌سازی بپردازند. ادعایی که اگر صحت و سقم آن را بپذیریم، باید دید آینده تعامل رهبران سیاسی و نظامی حماس با یکدیگر به کدام سمت و سو کشیده خواهد شد؟

دومین موضوع مهمی که باید به آن توجه کرد، موقعیت جغرافیایی مرزهای ۱۹۶۷ میلادی است. با توجه به دو تکه بودن سرزمین‌هایی که برای فلسطینیان در نظر گرفته شده است و نبود راهی برای اتصال این دو به یکدیگر، باید گفت که در صورت اجرای احتمالی چنین طرحی، می‌توان احتمال درگیری‌های مجدد را مطرح کرد؛ آن‌هم به دلیل قصد فلسطینیان برای ایجاد ارتباط بین دو قسمت سرزمین خود (مانند نزاع آذربایجان و ارمنستان و قصد باکو برای دسترسی به نخجوان). موضوعی که با وجود گروه‌های افراطی اسرائیلی،‌ هاله‌ای از ابهام را در برابر آن قرار می‌دهد.

فلسطین؛ قطعه‌ای از پازلی بزرگ‌تر

در پایان نیز باید به این نکته توجه داشت که مساله امروز فلسطین تبدیل به امری کلان در سیاست بین‌الملل شده است که آینده آن می‌تواند بر نظم منطقه خاورمیانه و کنشگران و بازی‌سازان آن تاثیر مهمی بگذارد. همچنین موضوعات پیرامون آن مانند، روند عادی‌سازی کشورهای عربی با اسرائیل و طرح‌هایی از قبیل پدافند هوایی مشترک عربی به رهبری ایالات متحده و حتی موضوعات از پیش مطرح شده‌ای همچون ناتو عربی، می‌تواند جایگاه کشورهای منطقه و حتی بازیگران بین‌المللی دخیل در خاورمیانه را دستخوش تغییرات جدی کند.

همچنین در تصویری کوچک‌تر باید دید که آیا موضوع عادی‌سازی روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی، آن‌طور که اخیرا آمریکایی‌ها به صراحت مدعی آن شده‌اند به نتیجه خواهد رسید یا خیر؟

زیرا از یکسو تحقق چنین موضوعی بیانگر تحولات خاص در آینده منطقه بوده و از سوی دیگر سوال این است که با توجه به جنگ غزه و کشتاری که علیه فلسطینیان توسط اسرائیل صورت گرفته، سعودی‌ها چگونه در چنین زمانی به دنبال عادی‌سازی روابط با اسرائیل خواهند بود؛ امری که به احتمال زیاد طی روزها و هفته‌های آتی بخشی از ابعاد و پیامدهای آن مشخص خواهد شد.

اخبار برگزیدهسیاسی
شناسه : 422411
لینک کوتاه :

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *