۱۳ سال تحریم معادل ۸ سال جنگ
حسین سلاح ورزی با بیان آسیب هنگفت افتصاد ایران از شرایط تحریمی بر لزوم تغییر سیاستهای خارجی ایران به سوی تعامل متوازن با قدرتهای بزرگ و حل مشکلات اقتصادی از طریق رفع تحریمها و فرصتهای بینالمللی تأکید کرد.
هما میرزایی- جهان صنعت نیوز، طی یک دهه گذشته، سیاست خارجی مهمترین موضوع مورد مناقشه درباره ایران بوده است که تاثیرات مهمی چه در حوزه داخلی با تاثیرگذاری بر تورم و سفره مردم و چه در حوزه خارجی با تاثیرگذاری بر روابط ایران با سایر کشورها داشته است.
اقتصاد ایران طی بیش از یک دهه گذشته به طور قابل توجهی تحت تاثیر شوکهای خارجی بودهاست؛ به بیان دیگر، فارغ از سیاستهای اقتصادی، سیاست خارجی نقش بسزایی در روند کلی اقتصاد ایران داشتهاست.
در دولت حسن روحانی این سیاست با تمرکز بر ایجاد روابط با کشورهای غربی و آمریکا شکل گرفت و در دولت ابراهیم رئیسی با چرخش به سوی کشورهای بلوک شرق علیالخصوص چین و روسیه دنبال شد. به جرات میتوان گفت هر دوی این سیاستورزیهای یکجانبه با نوعی شکست همراه بود؛ برجام در نهایت با خروج آمریکا عملا تبدیل به قراردادی بیاثر شد. در دولت سیزدهم نیز ایران با انعقاد قراردادهایی همچمون قرارداد ۲۵ ساله با چین و توافقنامه همکاریهای نفتی و گازی با روسیه و یا عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای سعی داشت که تمرکز خود را بر گسترش روابط با کشورهای غیراروپایی و آمریکا قرار دهد. با این وجود به نظر میرسد که چنین رویکردی نتوانسته عواید اقتصادی قابل توجهی را برای کشور به همراه داشته باشد.
حسین سلاحورزی، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران در گفتگو با «جهان صنعت نیوز» به نقد سیاستهای خارجی دولتهای گذشته و وضعیت کنونی ایران در عرصه بینالمللی پرداخت. او بر این باور است که سیاستهای متناقض در قبال بلوکهای غرب و شرق، منجر به شکستهای بزرگ در دیپلماسی خارجی و آسیبهای اقتصادی برای کشور شده است. سلاحورزی معتقد است که دولت آینده باید با رویکردی متوازن و هوشمندانه به تعامل با کشورهای بزرگ و همسایگان بپردازد، تا از ظرفیتهای جهانی برای بهبود وضعیت اقتصادی و حل مشکلات ناشی از تحریمها بهرهبرداری کند. او به عزم آقای پزشکیان برای رفع تحریمها و پیگیری منافع ملی در سیاست خارجی امیدواری دارد و بر این باور است که دولت جدید باید با استفاده از فرصتهای بینالمللی به رشد اقتصادی و حل معضلات داخلی بپردازد.
در ادامه مشروح گفتگو با حسین سلاح ورزی را میخوانید:
در دو دولت گذشته شاهد دو سیاست کاملا متفاوت در حوزه سیاست خارجی بودیم. یکی با تمرکز بر کشورهای بلوک غرب و دیگری با نگاه صرف به کشورهای بلوک شرق. میتوان گفت که هر دو سیاست منجر به شکست در حوزه سیاست خارجی شد. برجام با خروج آمریکا عملا تبدیل به کاغذپاره شد و اقدامات دولت سیزدهم در عضویت در شانگهای یا بریکس هم آورده اقتصادی آنچنانی نداشت؛ عملا نفت با قیمت کمتر و تخفیفات هنگفت به چین فروخته میشود و بخشی از مطالبات وصول نمیشوند. به نظر شما راهحل رسیدن به یک سیاست خارجی منسجم که به بهبود و رشد اقتصادی منجر شود، چیست؟
به شخصه آغاز فعالیت آقای پزشکیان به عنوان رئیسجمهور منتخب و تعجیل ایشان در انتشار یادداشتهای مختلف در نشریات بینالمللی و ارسال سیگنال تنشزدایی و تعامل به کشورهای دنیا، به خصوص کشورهای منطقه و همسایگان را امیدوارکننده میدانم. طی سالهای گذشته، علیرغم شعار نه شرقی نه غربی که جزو محورهای اساسی انقلاب اسلامی بود، شاهد این بودیم که سیاست خارجی کشور به سمت تمرکز بر ارتباط صرف با کشورهای غربی یا بالعکس با کشورهای بلوک شرق بوده است. مادامیکه این سیاستها مبتنی بر توازن در تعاملات و مراودات با کشورهای بلوک قدرت نباشد، موجب اجحاف در حقوق مردم خواهد بود.
در مواردی مانند برجام، تمرکز بر ارتباط با کشورهای غربی بود و کشورهای حوزه بلوک شرق علیرغم ظرفیتهای فراوان همکاری نادیده گرفته شدند؛ نادیدهانگاریای که با تبعاتی نیز همراه بوده است. در عین حال، در مواردی هم به دلیل مشکلات ناشی از تحریمها و صدور قطعنامههای مختلف علیه کشور، تمام و کمال در دامن چین و روسیه افتادیم و کشورهای حوزه بلوک غرب را فراموش کردیم. از جمله جملاتی که در چند هفته گذشته زیاد شنیدیم، این بود که دنیا تنها محدود به چند کشور نیست و بیش از ۲۰۰ کشور دارد؛ در بلوک شرق سالها است که با چین به عنوان دومین اقتصاد جهان تعاملات اقتصادی و صادرات و واردات داریم، اما از آنطرف باید این حقیقت را در نظر بگیریم که ۷ کشور بلوک غرب فعال در G7 به تنهایی نیمی از تولید ناخالص داخلی کل دنیا یا به عبارتی ۵۰ درصد اقتصاد جهان را در دست دارند؛ ۷ کشوری که ما با آنها ارتباط و تعامل نداریم. بنابراین، نمیتوان با شعار و بیانیه این موضوع را انکار کرد. اگر فرصت ارتباط با این کشورها را از دست بدهیم و تنها به ارتباط با کشورهای بلوک شرق اکتفا کنیم، امکان رشد نخواهیم داشت. روسیه خود تحت تحریمهای چندلایه و هوشمند است و چین هم ما را وادار به تن دادن به شرایط ناعادلانه همچون فروش نفت با تخفیفیات فراوان، بلوکه کردن پول، و اجبار به خرید کالاها با قیمت بالاتر میکند. در واقع همان اصطلاحی که خود آقای پزشکیان هم در مناظرات انتخاباتی به کار میبرد در این مورد صادق است؛ بازی دو سر باخت.
دولت چهاردهم باید ضمن حفظ سیاستهای حسن همجواری با همسایگان، با کشورهای بزرگ دنیا همچون چین، هند، روسیه، کشورهای اروپایی و آمریکا تعامل و همکاری کند. نکته مهمی که نباید در تعامل با کشورهای مختلف فراموش شود، وزن کشورها در اقتصاد جهانی است. اگر به دنبال توسعه صادرات و رشد تولید ملی هستیم، باید با قدرتهای اقتصادی بزرگ جهان همکاری و تعامل متوازن داشته باشیم. مادامی که به دنبال رفع تحریمها و حل مشکل عضویت در FATF نباشیم، عضویت در سازوکارهای بینالمللی و منطقهای همچون بریکس و شانگهای آورده اقتصادی چندانی برای کشور ما نخواهد داشت.
با توجه به گمانهزنیهایی که درباره اعضای کابینه آقای پزشکیان وجود دارد، فکر میکنید دولت چهاردهم توان ایجاد موازنه بین نگاه به غرب و شرق برای برون رفت از بحران اقتصادی را دارد؟
آقای پزشکیان در تمامی مناظرات، میزگردها و سخنرانیهای خود بر ضرورت رفع تحریمها تاکید کرده و به نظر میرسد این ضرورت را درک کرده است. همچنین حضور مشاورانی همچون ظریف، عراقچی، و تختروانچی در کنار ایشان که همگی موافق دستیابی به توافق هستهای و حلوفصل مساله FATF هستند، در کنار مطالبات مردمی، تشکلها، بنگاهها و فعالین اقتصادی عزم ایشان برای حل این مساله را بیش از پیش جزم کرده است. در عین حال نباید فراموش کرد که تصمیمگیری در مورد سیاست خارجی محدود به دولت نیست؛ بنابراین، امید است دولت با تکیه بر اعتماد شکل گرفته از سوی مردم و با همکاری بخش عقلایی و منطقی نظام که فهم دقیقتری از صدمات ناشی از تحریمها و عدم الحاق به FATF دارند، برای اجرای سیاست خارجی منجر به بهبود اقتصادی تلاش کنند. در مناظرات ریاستجمهوری این حقیقت نیز آشکار شد که موضوع عدم الحاق به FATF ناشی از کینهورزی و غرض شخصی به رئیسجمهور وقت بوده است. حال که آقای پزشکیان جای آقای روحانی را گرفته است، امیدوار هستیم مانعتراشیها و سنگاندازیها متوقف شده و موفق شویم به زنجیره اقتصاد بینالملل ملحق شویم.
با توجه به شرایط جدید حاکم بر جهان، همچون جنگ در منطقه و احتمال روی کار آمدن ترامپ، سیاست خارجی ایران در سالهای پیش رو چه وضعیتی خواهد داشت و چه روندی را طی خواهد کرد؟ آیا شاهد چرخش در موضعگیریها خواهیم بود یا باید انتظار تکرار چالشهای پیشتر تجربه شده را داشته باشیم؟
به شخصه فکر میکنم با توجه به شرایط نامناسب حاکم بر اقتصاد کلان، تولید و معیشت مردم نیاز داریم ضمن حفظ عزت و منافع ملی به دنبال مذاکرات برد-برد در مورد مناقشات هستهای و رسیدن به سازوکاری برای رفع تحریمهای ظالمانه علیه ملت که به کوچک شدن اقتصاد کشور انجامیده، باشیم. از سال ۱۳۹۰ که تحریمهای آمریکا، اتحایه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل علیه کشور آغاز شد، به طور متوسط سالانه بیش از ۱۰۱ میلیارد دلار تولید ناخالص ملی از دست رفته داشتهایم. همچنین، به ازای هر نفر ایرانی ۱۲۰۲ دلار درآمد سرانه از دست دادهایم. این ارقام نشاندهنده حجم زیاد ضرر و زیان واردشده به اقتصاد کشور و سفره مردم در ۱۳ سال گذشته است. ضرر و زیان ناشی از هر یک سال و نیم تحریم معادل ضرر و زیان ناشی از یک سال جنگ تحمیلی است. در کل جنگ ۸ ساله تحمیلی ۱۲۰۰ میلیارد دلار خسارت به اقتصاد کشور وارد شده است؛ رقم ضرر و زیان وارد شده به اقتصاد کشور طی سالهای تحریم نیز همین مقدار است. بنابراین، هر اقدامی که منجر به رفع این تحریمهای ناجوانمردانه شود با ایجاد امکان مبادلات بانکی و بازگشت کشور به زنجیره اقتصاد جهانی به رشد اقتصادی، اشتغال جوانان، رشد سرمایهگذاری و توسعه صادرات خواهد انجامید. در این شرایط دیگر مجبور نیستیم نفت خود را با قیمت کمتر از قیمت جهانی بفروشیم و کالاهای مورد نیاز خود را از یک منبع خاص و گرانتر از قیمت جهانی بخریم. تهدیدهایی مانند آمدن ترامپ و منازعات منطقهای همواره وجود دارند، اما تجربه نشان داده است که ایران هم میتواند از مکانیزم مذاکره و اهرمهایی که در اختیار دارد، استفاده کند. آرزو میکنم شرایط مانند ماههای ابتدایی عقد قرارداد برجام شود که اتحاد و عزمی جهانی بر علیه ترامپ و رفتار افراطی او برعلیه ایران به وجود آمده بود؛ چنین شرایطی درکنار حمایت و همدلی که هم از سمت مردم و هم از سمت حاکمیت در حمایت از دولت آقای پزشکیان شکل گرفته است، باعث ایجاد ائتلافی خواهد شد که تندروی احتمالی ترامپ را خنثی خواهد کرد.
اقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :