انتقال پایتخت؛ حل مسئله یا پاک کردن صورت مسئله؟
محمد اصغرزاده– جهان صنعت نیوز؛ طرح انتقال پایتخت از چند دهه گذشته همیشه به عنوان یکی از راه حلهای مشکلات شهر تهران و تمرکز زدایی از این کلان شهر مطرح شده است. از زمان حاکمیت پهلوی تا دولت های بعد از انقلاب شاهد مطرح شدن این موضوع بودهایم. آلودگی، تمرکز نهادهای دولتی، افزایش غیر قابل کنترل جمعیت و نبود زیرساخت های متناسب با ساکنین شهر تهران از جمله دلایلی است که حاکمان و دولتمردان را مجاب میکند همیشه گوشه چشمی به این طرح روی میز داشته باشند.
با این اوصاف هیچ گاه طرح انتقال پایتخت به مرحله اجرایی نرسیده است. مسعود پزشکیان هم، در سخنان اخیر خود به این موضوع و انتقال پایتخت اشاراتی داشته است. مسئله اساسی اما این است که چقدر این طرح قابل اجرا است و با امکانات موجود همخوانی دارد؟ علت عدم اجرای چنین سیاستی، در حالی که همیشه از آن به عنوان یکی از راهکارهای اصلی مشکلات موجود در پایتخت مطرح میشده، چیست؟
بودجه پنج تا ایران هزینه انتقال یک پایتخت!
طبق برآورد های صورت گرفته هزینه انتقال پایتخت حدود پنج برابر بودجه جاری کشور است. با این حساب و در نظر گرفتن بودجه ۶۴۵۸ همتی امسال میتوان برآورد کرد هزینه انتقال پایتخت رقمی بیش ۳۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود. هزینه ای گزاف و عجیب که به طور ملموسی از توان اقتصادی کشور، که هم اکنون نیز با مشکلات مختلفی دست به گریبان است،خارج است.
راهکار مطرح شده برای تامین این میزان سرمایه نیز آنچنان قابل باور نیست. استفاده از سرمایه گذاری خارجی و فروش اموال دولتی به بخش خصوصی راه حلهای تامین منابع این سیاست عنوان شده اند. اما مسئله اینجاست واقعیتهای موجود مغایرت واضحی با احتمالات مطرح شده دارد. نه سرمایه گذاری خارجی به آن میزان است که بتواند تامین کننده این میزان هزینه باشد و نه قدرت بخش خصوصی برای چنین مسئله ای کفایت میکند.
هزینهها به کنار، انتقال اصلا امکان پذیر است؟
حتی اگر فرض کنیم تامین منابع مالی برای چنین طرح پر هزینهای هم شدنی باشد انتقال این میزان شاغل دولتی و خانوادههایشان به پایتخت جدید عملاً کاری غیر ممکن است.
در حال حاظر در حدود ۸۰ تا ۸۵ هزار شاغل دولتی-ستادی در تهران مشغول کارند. با در نظر گرفتن بعد خانوار (۳.۳ نفر در ایران) و بعد خدماتی (نزدیک ۳ نفر خدماتی به ازای یک کارمند) باید بین ۷۰۰ هزار نفر تا یک میلیون نفر از تهران منتقل شوند. تامین نیازهای مسکونی و رفاهی این میزان جمعیت اگر نگوییم غیر ممکن، بسیار سخت خواهد بود.
مضاف بر همه اینها انتقال پایتخت تنها زمانی میتواند موثر واقع شود که مردم با سیاستهای دولتی هماهنگ باشند و همکاری کنند در صورتی که به هر حال عدهی زیادی از این کارمندان و مردم به اقتضای شرایط قطعا مایل به نقل مکان و سکنی گزیدن در شهر جدید نخواهند بود و این موفقیت چنین طرحی را حتی در صورتی که امکان پذیر باشد زیر سوال میبرد.
انتقال پایتخت به انضمام بحرانها!
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که با انتقال پایتخت بحرانهای آن نیز انتقال مییابد. با انتقال یک تا دو میلیون جمعیت به هر نقطه دیگری در کشور باز هم مسئله ترافیک و آلودگی به قوت خود باقی خواهد ماند. علی الخصوص که بارها کارشناسان اذعان کرده اند آلودگی ناشی از نبود زیر ساختهای نقلیه عمومی، کیفیت پایین تجهیزات صنعتی و وسایل نقلیه است و راهکار انتقال پایتخت احتمالا دردی را دوا نخواهد کرد.
به علاوه کمبود منابع آبی و دشواری تامین مصارف مردمی و صنعتی فقط مشکل تهران نیست. کل کشور با بحران آب دست و پنجه نرم میکند و تغیر پایتخت نمیتواند کمکی به این مسئله کند.
بحث جمعیت و هزینههای بالا زندگی در تهران نیز دقیقا ناشی از تمرکز سیاسی-اقتصادی به وجود آمده در تهران است. انتقال پایتخت، انتقال این تمرکز و جمعیت هم محسوب میشود و عملا مشکلات موجود پا برجا خواهند ماند هرچند شاید از غلظت این بحران اندکی کاسته شود.
آزموده را آزمودن خطاست!
همیشه یکی از بهترین راهها برای بررسی موثر بودن سیاستهای اتخاذ شده نگاه به تجربه سایر کشورها است. از برزیل تا قزاقستان و از پاکستان تا میانمار تجربه انتقال پایتخت آنچنان تجربه مثمر ثمری نبوده است. برای مثال میتوان به انتقال پایتخت در برزیل اشاره کرد. برزیلی ها ابتدا پایتخت خود را به سائوپائولو انتقال دادند. بعد از مدتی جمیعت این شهر به۱۸ میلیون نفر رسید. راه حل انتقال پایتخت به ریودوژانیرو بود؛ تصمیمی که در نهایت سبب تمرکز دوباره جمعیت تا مرز ۱۲ میلیون نفر و تغییر دوباره پایتخت در این کشور شد. تجربه برزیلیها به خوبی نشان میدهد احتمالا راهکار حل مشکلات موجود در پایتخت چیزی به جز انتقال آن است.
راه حل؛ ساماندهی پایتخت!
همان طور که بررسی های صورت گرفته توسط کارشناسان هم در سالهای گذشته نشان میدهد، راه حل شرایط فعلی نه انتقال پایتخت که ساماندهی وضع موجود است. در واقع چیزی که میتواند به شرایط فعلی کمک کند، «تمرکززدایی امکانات و خدمات اقتصادی از تهران»، «توسعه حملونقل عمومی بین تهران و حومه» و «یکپارچهسازی تهران و شهرهای اطراف آن همچون کرج در سیاستهای شهری» است. در واقع راه حل اساسی این است که دولت فرصت اشتغال همسانی را در کشور ایجاد کند تا همه مناطق کشور از اشتغال مناسبی برخوردار شوند. با چنین اتفاقی هم تمرکز اقتصاد و سیاسی که عامل اصلی جذب مهاجران از شهرهای اطراف است از بین میرود، هم احتمال مهاجرت معکوس به سایر شهرها تقویت میشود. از طرفی با توسعه حمل و نقل عمومی بسیاری از مشکلات موجود در زمینه ترافیک و آلودگی هوا رفع خواهد شد.
پیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :