xtrim
ایمان زنگنه، عضو انجمن اقتصاددانان ایران در گفت‌وگو با جهان صنعت:

از جنگ تعرفه‌ای تا هم‌پیمانی‌های نوظهور؛ سیر پر سرعت تحولات بین‌المللی و تأثیر آن بر اقتصاد ایران

ایران در میانه‌ی تحولات جهانی، به دنبال راهی برای کاهش فشارهای اقتصادی و تحریم‌هاست. هم‌پیمانی‌های جدید، تغییر مواضع آمریکا و نقش مبهم چین و روسیه، مسیر دیپلماسی تهران را پیچیده‌تر کرده است. در این میان، انواع ناترازی، سیاست‌های غلط داخلی، و عدم اصلاحات ساختاری چالش‌های مضاعفی را برای کشور به وجود آورده‌اند. آیا ایران می‌تواند از فرصت‌های نوظهور در صحنه بین‌المللی بهره ببرد؟

هما میرزایی- جهان صنعت نیوز: سیاست‌های بین‌المللی با سرعتی زیاد در حال تغییرند. ترامپ با تصمیمات خلق‌الساعه خود و علاقه‌مندی‌اش به شناخته شدن به عنوان شخصیتی تاریخ‌ساز و قوی این تحولات را سرعتی بیش از پیش بخشیده است. آمریکا که تا چند ماه پیش در خاک اوکراین با روسیه می‌جنگید، حالا به متحد درجه ۱ او تبدیل شده است و قصد دارد با ایران به توافقی پایدار دست پیدا کند. ایران به عنوان کشوری که با بحران‌های شدید اقتصادی دست در گریبان است، در مرکز تمامی این تحولات قرار داشته و دیپلماسی اقتصادی پیچیده‌ای را در پیش گرفته است.

ایمان زنگنه، عضو هیات مدیره انجمن اقتصاددانان ایران، استاد دانشگاه و عضو هیات مدیره مرکز کارشناسان رسمی دادگستری استان تهران در گفت‌وگو با جهان صنعت به بررسی چشم‌انداز اقتصادی پیش روی کشور، از جایگاه جدید روسیه به عنوان متحد ترامپ تا لزوم اصلاحات اقتصادی داخلی پرداخته است.

امکان تاثیرگذاری چین به عنوان متحد ایران بر تصمیمات دولت ترامپ

از زمانی که دولت جدید آمریکا روی کار آمد، ایران مساله اصلی دیپلماسی این کشور بوده است. مشاهده کردیم که اولین اقدامات این دولت جنگ تعرفه‌ای بر علیه هم‌پیمانان خود و همچنین چالش با ناتو بود. یکی دیگر از اقدامات ترامپ ایجاد یک پیوند جدید با کشور روسیه بود. تمامی این اتفاقات نشان‌دهنده عدم قطعیت در سیاست‌های دولت کنونی آمریکا است. به همین ترتیب امکان ایجاد شبکه جدیدی از روابط میان آمریکا و چین و اعضای بریکس نیز وجود دارد. این امکان وجود دارد که چین به عنوان یکی از متحدین ایران بر تصمیم‌های آمریکا، حداقل در زمینه اقتصادی و نه سیاسی، تاثیر بگذارد، و هزینه گفت‌وگوها را کمتر کند. اگر این اتفاق بیفتد، دریچه مبادلات اقتصادی کمی گشوده خواهد شد.

علاقه ترامپ به مطرح شدن به عنوان فردی تاریخ‌ساز می‌تواند راهگشا باشد

یکی از مهارتها و هوشمندی‌های دستگاه دیپلماسی کشور، دیپلماسی پنهان و به دور از هیاهوی رسانه‌ای است. پسش از این هم تعاملاتی با کسب اجازه از مقامات ارشد کشور صورت گرفته است. ترامپ نیز علاقه‌مند است تا نامش به عنوان شکننده تابوی مذاکره میان ایران و آمریکا در تاریخ ثبت شود. پس دستیابی به یک توافق ضمنی و نسبی نیز می‌تواند انگیزه خوبی برای او باشد. اما اینکه ایران چه‌قدر انگیزه مذاکره دارد، بستگی به تصمیمات دستگاه دیپلماسی و سیاسی داخل کشور دارد.

روسیه، چین، برزیل و سایر اعضای بریکس دیگر انگیزه سابق را ندارند

بریکس در مسیر ایجاد نظام مالی و پول جدید قرار داشت؛ چه بسا اگر دولت دموکرات در آمریکا بر سر کار باقی می‌ماند، این اتفاق محقق می‌شد. اراده روسیه به عنوان یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار در بریکس کمتر شده و کشورهای دیگر مانند چین، آفریقای جنوبی و برزیل نیز همین رویه را در پیش گرفته‌اند. چین نیز در حال حاضر سیاست سکوت را در پیش گرفته و به دلیل حجم بالای تجارت نفتی که با آمریکا دارد، حاضر نخواهد شد خود را درگیر جنگ تعرفه‌ای با آمریکا کند. تمامی این اتفاقات بر سرنوشت ما تاثیرگذار است. حضور در این گروه می‌توانست کمی از مشکلات اقتصادی گسترده ما را کاهش دهد. اما با آمدن ترامپ دیگر مشخص نیست این گروه بتواند با انگیزه و کارایی سابق به کار خود ادامه دهد یا خیر.

روسیه جای اروپا را در قلب ترامپ گرفته است

اروپایی‌ها به نوعی در سیبل تهاجمات دولت آمریکا قرار گرفته‌اند، و ترامپ نشان داده است که علاقه‌ چندانی به تعامل با آن‌ها ندارد. روسیه به نوعی جای آن‌ها را گرفت و اوکراین قربانی شد. ممکن است این شرایط کمی به نفع ما شود و انگیزه‌ای جدید برای اروپا در جهت بهبود روابط خود با ایران ایجاد کند.

انعطاف در دیپلماسی امری پسندیده است

همان ایالات متحده که در خاک اوکراین با روسیه می‌جنگید، امروز شریک روسیه شده است. در حقیقت، منافع ملی فعلی نوع روابط کشورها با یکدیگر را تعیین می‌کند. ما نیز برای بهبود شرایط بحرانی اقتصادی فعلی باید همین رویه را در پیش بگیریم، و انعطاف در دیپلماسی را مد نظر قرار دهیم. تمامی ترفندها و مهارت‌ها در دنیای دیپلماسی پسندیده است، و شرایط کنونی ما ایجاب می‌کند تا یک دیپلماسی اقتصادی منعطف و کارآمد را به کار بگیریم.

در شرایط تحریمی، سیاست‌های غلط مانند ارز چندنرخی راه خود را پیدا خواهند کرد

نقش تحریم‌های خارجی و سیاست‌گذاری‌های غلط اقتصادی در داخل کشور مانند قیمت‌گذاری دستوری و ارز چند نرخی را نمی‌توان به طور کامل از یکدیگر تفکیک کرد. برخی از این سیاست‌های غلط خود معلول تحریم هستند؛ برای مثال، سیستم بانکی در کشور ما معیوب است و این موضوع به این بر می‌گردد که ۱۰ سال است از سیستم مالی و بانکی بین‌‌المللی حذف شده‌ایم. در شرایطی که با مشکلاتی مانند تحریم دست به گریبان هستیم، بستر مهیا است و سیاست‌های غلط مانند ارز چند نرخی راه خود را به راحتی پیدا می‌کنند.

جامعه توان فشار جدید را ندارد، سیاست‌گذار نیز ریسک اصلاحات را نمی‌پذیرد

از طرف دیگر، در شرایط بحرانی اقتصاد که جامعه توان مقابله با ریاضت جدید و چالش‌های اقتصادی جدید را ندارد، هیچ مسئولی به دنبال اصلاحات ساختاری که ممکن است آثاری منفی به دنبال داشته باشد، نخواهد رفت. از همین رو، اصلاحات مدام به تعویق افتاده و شرایط پیچیده‌تر می‌شود. تصمیمات اشتباهی که در طول سالیان طولانی گرفته شده، تعارض منافع، و ناکارآمدی بروکراسی در کشور باعث شده است تا تاثیر تحریم‌ها دو چندان شود. از سوی دیگر، برخی تصمیمات درست مدیریتی باعث کاهش زهر تحریم‌ها شد و تاب‌آوری اقتصادی را کمی تسهیل کرد.

بحران آب مثالی خوب از ضعف مدیریتی است؛ ۶ ماه پیش خبر نداشتید؟

اگر گزینه مذاکره را به طور کامل حذف کنیم و بپذیریم که کشور قرار است در شرایط تحریمی به زیست خود ادامه دهد، باید سیاست‌گذاری‌های جدید و جدی به کار ببندیم. به تعویق افتادن اصلاحات اقتصادی تماما زیان است؛ برای مثال ببینید الان می‌گویند مشکل آب پیدا کرده‌ایم. خب آیا ۶ ماه قبل به این موضوع آگاه نبودید؟ آیا نباید به هشدارها توجه کرد و تصمیمات مقتضی گرفت؟ نکته اینجاست که رد پای عقلانیت در برخی تصمیمات مشاهده نمی‌شود. ناترازی به کل سیستم تحمیل شده و باید به عنوان یک اولویت مورد بررسی قرار بگیرد. ناترازی مالی و بانکی خواستگاه اصلی بسیاری از مشکلات اقتصادی مانند تورم است. ناترازی انرژی و یارانه‌ها نیز از مهم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین مشکلات هستند که باید به طور ویژه در دستور کار قرار بگیرند.

 

ایمان زنگنه

اقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 497880
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *