xtrim
اکونومیست تحلیل کرد:

چقدر تا سقوط دلار فاصله داریم؟

با وجود اینکه بازارها نسبت به رفتارهای ترامپ به نوعی بی حس شده اند اما ارزش دلار از زمان روی کار آمدن او تضعیف شده است.

جهان صنعت نیوز – از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، سرمایه‌گذاران آمریکایی یکی پس از دیگری با شوک‌های پیاپی روبرو شده‌اند؛ تا حدی که دیگر کمتر چیزی می‌تواند آن‌ها را غافلگیر کند. اعلامیه‌هایی مانند وضع تعرفه ۵۰ درصدی بر مس یا ۳۰ درصدی بر اتحادیه اروپا که تا مدت‌ها پیش بمب خبری محسوب می‌شدند این روزها تنها با بی‌تفاوتی مواجه می‌شوند. البته، یک استثنای نادر در ۱۶ ژانویه رخ داد، زمانی که ترامپ ظاهراً در فکر اخراج جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، بود. با این حال، واکنش بازار نیز نسبتاً ملایم بود: افزایش ناگهانی بازده اوراق خزانه‌داری و افت ارزش دلار. در ادامه، ترامپ از تصمیم خود عقب‌نشینی کرد و شرایط به حالت عادی بازگشت. روز بعد، بازارهای بورس آمریکا به بالاترین سطح تاریخ خود رسیدند.

هرچند سرمایه‌گذاران تا حد زیادی نسبت به این هرج‌ومرج بی‌حس شده‌اند، اما به‌طور کامل نیز آن را نادیده نمی‌گیرند. یکی از نشانه‌های نگرانی، افت تقریباً ۱۰ درصدی ارزش دلار در برابر مجموعه‌ای از ارزهای کشورهای توسعه‌یافته از زمان تحلیف ترامپ تاکنون است؛ دقیقاً برعکس آن چیزی که اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری، پیش‌بینی کرده بود. او معتقد بود که تعرفه‌ها نیاز شرکت‌های آمریکایی به خرید ارز خارجی برای واردات را کاهش می‌دهد و در نتیجه دلار را تقویت می‌کند. از تعرفه‌گذاری‌های ناپایدار گرفته تا کسری بودجه‌های عظیم، دلایل کافی برای احتیاط سرمایه‌گذاران نسبت به خرید دارایی‌های آمریکایی وجود دارد. اما واقعاً چقدر محتاط شده‌اند؟ به عبارت دیگر، سه ماه پس از «روز آزادی» ترامپ، جایگاه آمریکا به‌عنوان مکانی امن برای سرمایه‌گذاری تا چه اندازه تضعیف شده است؟

دلار و نرخ بهره: رابطه‌ای به‌هم‌ریخته

نگرانی‌ها از جایی آغاز می‌شوند که نگاهی به محرک‌های رایج حرکت دلار بیندازیم: تفاوت نرخ بهره بین آمریکا و سایر کشورها. در بازارهای توسعه‌یافته، ارزها معمولاً هم‌زمان با افزایش نرخ بهره ارزش می‌گیرند، چرا که سرمایه‌گذاران خارجی به‌دنبال بهره‌برداری از بازدهی بالاتر هستند. اما این رابطه دچار اختلال شده است؛ زمانی که اعلامیه‌های تعرفه‌ای ترامپ باعث شد سرمایه‌گذاران دارایی‌های آمریکایی را بفروشند، بازده اوراق خزانه جهش کند و دلار سقوط کند. چنین الگوی حرکت معکوس نرخ ارز و بازده اوراق قرضه، معمولاً در بازارهای نوظهور دیده می‌شوند. در بریتانیا نیز در سال ۲۰۲۲، در جریان بحران بازار اوراق قرضه ناشی از بودجه پرهزینه لیز تراس، نخست‌وزیر وقت، شاهد الگوی مشابهی بودیم.

از ماه آوریل به بعد، دلار و اختلاف نرخ بهره بار دیگر هم‌راستا حرکت کرده‌اند. با این حال، دلار هنوز نتوانسته افت ماه آوریل را جبران کند که نشان‌دهنده ضربه‌ای ماندگار به ارزش آن است. مقایسه نرخ بهره تنها نمی‌تواند تمام داستان را بیان کند؛ چرا که در بازه‌های زمانی بلندمدت، عواملی مانند رشد نسبی اقتصادی نیز بر نرخ ارز اثرگذارند. اما همین داده‌ها نشان می‌دهند که اقدامات ترامپ به دلار آسیب زده‌اند.

یکی دیگر از ویژگی‌های سنتی دلار این است که در زمان نوسانات بازار سهام، تقویت می‌شود؛ چرا که سرمایه‌گذاران به‌دنبال دارایی‌های امن، سراغ دلار می‌روند. اما این الگو نیز در آوریل دگرگون شد. شاخص  ترس که معیاری برای سنجش نوسانات بازار سهام و به‌طور غیرمستقیم میزان ترس سرمایه‌گذاران است، در همان زمان که دلار افت می‌کرد، افزایش یافت.

چشم‌انداز پیش رو: دلار زخمی ولی ایستاده

در نتیجه، دلار شاید زخمی باشد، اما این زخم عمیق‌تر نشده است. وخامت بیشتر احتمالاً نیازمند یک بحران جدی دیگر خواهد بود؛ بحرانی فراتر از نمایش‌های روزمره کاخ سفید که سرمایه‌گذاران دیگر توجهی به آن ندارند.

البته، احتمال بحران‌های جدید کم نیست. اگر تهدیدهای اخیر ترامپ درباره اعمال تعرفه‌های جدید واقعاً در اول آگوست عملی شوند، نرخ‌های مؤثر تعرفه‌ای آمریکا به همان سطوح نگران‌کننده ماه آوریل بازخواهند گشت. فشار سیاسی بر فدرال رزرو ممکن است از کنترل خارج شود و با ترامپ، همیشه امکان وقوع اتفاقات غیرمنتظره وجود دارد. تنها زمانی که طوفان بعدی از راه برسد، می‌توان به‌درستی ابعاد آسیب وارده به دلار را ارزیابی کرد. اگر روند پرتنش سال ۲۰۲۵ ادامه پیدا کند، ناظران دلار احتمالاً زمان زیادی برای انتظار نخواهند داشت.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 522706
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *