xtrim
پیامدهای توافق جدید قفقاز؛

ایران نگران، ترکیه خوشحال، روسیه بازنده

توافق «پل ترامپ» میان ارمنستان و آذربایجان مناقشه گذرگاه زنگزور را پایان داد و موازنه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی را دگرگون کرد.

جهان صنعت نیوز – در حالی‌که موازنه قدرت در قفقاز جنوبی پس از جنگ‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ به سرعت در حال تغییر است، اکنون با امضای یک توافق در کاخ سفید، ابتکار «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» یا همان «پل ترامپ» رسماً وارد مرحله اجرا شده است. این توافق که با میانجی‌گری دونالد ترامپ و حضور الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان به امضا رسید، به اختلاف دیرینه دو کشور بر سر گذرگاه زنگزور پایان می‌دهد. بر اساس مفاد توافق، گذرگاهی حیاتی میان سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان و منطقه خودمختار نخجوان از طریق خاک ارمنستان ایجاد می‌شود که تحت حاکمیت قانونی ارمنستان باقی خواهد ماند. اما ایالات متحده حق اجاره و توسعه آن را به یک شرکت خصوصی آمریکایی واگذار می‌کند. این ابتکار نه‌تنها روابط دو کشور را دگرگون می‌کند، بلکه موازنه ژئوپلیتیکی سه بازیگر کلیدی همسایه یعنی روسیه، ایران و ترکیه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.

مفاد اصلی توافق

این گذرگاه، که محل اختلاف دیرینه دو کشور بوده نوار زمینی باریکی است که خاک اصلی جمهوری آذربایجان را به نخجوان به عنوان یک منطقه خودمختار و جداافتاده از آذربایجان متصل می‌کند. این مسیر از استان سیونیک ارمنستان عبور می‌کند و به لحاظ جغرافیایی، اهمیت بالایی برای ارتباط شرق و غرب قفقاز جنوبی دارد.

بر اساس این توافق، گذرگاه کاملاً در چارچوب حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ارمنستان باقی می‌ماند. این یعنی قوانین ارمنستان بر آن حاکم است، اما اداره عملیاتی و توسعه زیرساخت‌ها به طرف ثالث یعنی یک شرکت خصوصی آمریکایی سپرده می‌شود. این مدل، هم دغدغه ارمنستان درباره کنترل مسیر را برطرف می‌کند و هم امکان بهره‌برداری را فراهم می‌آورد.

ایالات متحده به‌عنوان میانجی حق اجاره این مسیر را به دست می‌آورد و آن را به یک شرکت خصوصی آمریکایی برای طراحی، ساخت، تجهیز و مدیریت واگذار می‌کند. این بند نفوذ مستقیم واشنگتن در مدیریت گذرگاه را تضمین می‌کند و به آمریکا امکان می‌دهد از این پروژه به‌عنوان اهرم اقتصادی و ژئوپلیتیکی استفاده کند.

 تعریف منطقه ترانزیتی چندوجهی

اصطلاح «چندوجهی» به این معناست که گذرگاه قابلیت استفاده برای انواع حمل‌ونقل جاده‌ای، ریلی و احتمالا خطوط انرژی را خواهد داشت. این امر می‌تواند مسیر را به یک شریان تجاری و لجستیکی مهم در اتصال آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا بدل کند.

طبق توافق، عبور کالا و مسافر بین آذربایجان و نخجوان از این مسیر بدون موانع اداری و مرزی انجام می‌شود. اما در عین حال باید مطابق چارچوب قانونی ارمنستان باشد. این بند نقطه توازن میان خواسته باکو برای دسترسی بدون مانع و اصرار ایروان بر حفظ کنترل حاکمیتی است.

پیش از این موضوع گذرگاه زنگزور اصلی‌ترین گره مذاکرات بود؛ آذربایجان خواستار گذرگاهی بدون کنترل ارمنستان بود و ارمنستان آن را تهدیدی برای حاکمیت خود می‌دانست. مدل «اجاره به طرف ثالث و مدیریت آمریکایی» این بن‌بست را شکست و زمینه امضای توافق نهایی را فراهم کرد.

ایران؛ نگرانی از تضعیف محور شمالجنوب

ایران از منظر ژئو‌اقتصادی و امنیتی با حساسیت ویژه‌ای به توافق اخیر ارمنستان و جمهوری آذربایجان می‌نگرد. این توافق که گذرگاهی تحت مدیریت آمریکا را در امتداد مرز ایران و ارمنستان ایجاد می‌کند، می‌تواند موقعیت تهران را در کریدور بین‌المللی شمال–جنوب تضعیف کند؛ محوری که ایران را از طریق ارمنستان یا آذربایجان به روسیه و اروپا متصل می‌سازد و جایگاهی کلیدی در تجارت جنوب آسیا–اروپا برای کشور فراهم می‌آورد. بخش ایران–ارمنستان این کریدور از معدود مسیرهای مستقیم ایران به بازارهای اروپایی بدون عبور از خاک ترکیه است و نقش مهمی در تنوع‌بخشی به مسیرهای ترانزیتی کشور ایفا می‌کند.

گذرگاه جدید، حتی با حفظ حاکمیت قانونی ارمنستان به دلیل اجاره بلندمدت به آمریکا و مدیریت آن توسط یک شرکت آمریکایی، جریان ترانزیتی منطقه را تا حدی از محور ایران–ارمنستان منحرف کرده و بخشی از بار حمل‌ونقل و انرژی را به مسیر آذربایجان–نخجوان–ترکیه منتقل خواهد کرد. این تحول می‌تواند وابستگی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به مسیرهای عبوری از ایران را کاهش دهد و در سناریوی بلندمدت، جایگاه ایران را در تجارت بین‌المللی و کریدورهای اوراسیایی به حاشیه براند. به‌ویژه اگر این مسیر به «کریدور میانی» متصل شود که آسیای مرکزی را به اروپا پیوند می‌دهد.

ابعاد امنیتی توافق نیز برای ایران کم‌اهمیت نیست. موقعیت جغرافیایی گذرگاه در امتداد مرز ایران و ارمنستان، هرگونه تغییر در نحوه کنترل آن را به مسئله‌ای مستقیم برای امنیت ملی ایران بدل می‌کند. افزون بر این نزدیکی روزافزون جمهوری آذربایجان به اسرائیل از همکاری‌های نظامی تا ارتباطات اطلاعاتی نگرانی تهران را دوچندان کرده است. حضور مستقیم آمریکا در مدیریت این زیرساخت از دید ایران می‌تواند مسیر را به کانالی بالقوه برای نفوذ امنیتی و کاهش عمق استراتژیک کشور در قفقاز تبدیل کند.

در چنین شرایطی، پیش‌بینی می‌شود تهران برای حفظ نفوذ خود همکاری‌های اقتصادی و سیاسی با ارمنستان را گسترش دهد و همزمان، هم‌سویی تاکتیکی با روسیه را برای حفظ مسیرهای جایگزین تقویت کند. با این حال اگر گذرگاه جدید به‌تدریج جایگزین مسیرهای ترانزیتی ایران شود، روابط تهران و باکو احتمالاً به سمت رقابت و تنش بیشتر خواهد رفت و این امر می‌تواند معادلات امنیتی و اقتصادی کل منطقه را دگرگون کند.

روسیه؛ بازنده بزرگ در قفقاز جنوبی

روسیه طی سه دهه گذشته، مهم‌ترین بازیگر خارجی در حل‌وفصل مناقشه‌های قفقاز جنوبی بوده و از نفوذ خود بر ارمنستان و آذربایجان به‌عنوان اهرم فشار ژئوپلیتیکی استفاده کرده است. مسکو پس از جنگ ۲۰۲۰ با استقرار نیروهای حافظ صلح در قره‌باغ و کنترل مسیرهای ارتباطی جایگاه راهبردی خود را تثبیت کرده بود. اما شکست در حمایت عملی از ارمنستان در جنگ ۲۰۲۳ و از دست دادن کنترل بالقوه بر گذرگاه زنگزور، نشان‌دهنده عقب‌نشینی واقعی نفوذ کرملین است. این روند با جنگ اوکراین و درگیر شدن منابع نظامی و دیپلماتیک روسیه در جبهه‌های دیگر شتاب گرفته و توافق جدید موقعیت این کشور را به‌عنوان «ضامن سنتی امنیت منطقه» به چالش کشیده است.

ترکیه؛ برنده راهبردی توافق

ترکیه سال‌هاست که خواهان ایجاد مسیرهای ارتباطی مستقیم با جمهوری آذربایجان و از آن طریق دسترسی به آسیای مرکزی است. گذرگاه جدید در عمل بخشی از رویای «کریدور تورانی» را محقق می‌کند که می‌تواند محور ژئو‌اقتصادی ترک‌زبانان را تقویت کند. آنکارا پیش از امضای توافق پروژه‌های اتصال ریلی بین قارص و نخجوان را آغاز کرده و این مسیر می‌تواند علاوه بر افزایش حجم مبادلات تجاری، زمینه‌ساز عادی‌سازی روابط با ارمنستان پس از سه دهه قطع ارتباط باشد. این موقعیت نه‌تنها قدرت اقتصادی ترکیه را در قفقاز تقویت می‌کند، بلکه نفوذ سیاسی آن را در معادلات منطقه‌ای افزایش می‌دهد.

چالش‌ها و ابهامات باقی‌مانده

با وجود امضای توافق تاریخی میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان، مسیر دستیابی به صلح پایدار همچنان با ابهامات و چالش‌های جدی روبه‌رو است. مهم‌ترین مسئله سرنوشت بیش از ۱۰۰ هزار آواره ارمنی است که در پی عملیات نظامی سال ۲۰۲۳ ناچار به ترک قره‌باغ شدند و هنوز وضعیت بازگشت یا اسکان دائم آنان مشخص نشده است.

علاوه بر این موضوع آزادی اسیران جنگی ارمنی که در بازداشت آذربایجان قرار دارند، یکی از مطالبات اصلی ایروان و جامعه بین‌المللی است و می‌تواند بر فضای اعتماد میان دو کشور اثر مستقیم بگذارد. در بعد فرهنگی، نگرانی‌هایی درباره حفظ و مرمت میراث تاریخی و مذهبی ارامنه در قره‌باغ وجود دارد؛ آثاری که از دید ارمنستان بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت ملی این کشور به شمار می‌رود. از سوی دیگر، نحوه دقیق مدیریت و تأمین امنیت گذرگاه تازه‌تأسیس نیز پرسش‌های مهمی را برمی‌انگیزد، به‌ویژه در شرایطی که اختلافات سیاسی یا تنش‌های مقطعی میان طرفین محتمل است.

اخبار برگزیدهسیاسی
شناسه : 526722
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *