آموزش عالی در برابر مکانیسم ماشه: از تهدید تا فرصت

بازگشت تحریمها میتواند نظام آموزش عالی ایران را با چالشهای جدی روبهرو کند، اما با اتکا به ظرفیتهای داخلی، شرکتهای دانشبنیان و سرمایه انسانی جوان، این تهدیدها به فرصتی برای خودکفایی علمی و نوآوری تبدیل میشوند.
جهان صنعت نیوز – با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی، توجهها بار دیگر به پیامدهای گسترده این تحولات بر اقتصاد و سیاست ایران جلب شده است؛ اما کمتر به این واقعیت پرداخته میشود که آثار این تحریمها تنها به عرصههای اقتصادی و مالی محدود نمیماند و یکی از مهمترین بخشهایی که میتواند بهطور جدی آسیب ببیند، نظام آموزش عالی و پژوهش کشور است. از محدود شدن دسترسی به منابع علمی و پایگاههای داده جهانی گرفته تا کاهش فرصتهای همکاری بینالمللی، افزایش مهاجرت نخبگان و افت کیفیت آموزشی، همگی پیامدهایی هستند که میتوانند مسیر توسعه علمی ایران را تحتالشعاع قرار دهند.
در چنین شرایطی پرسش اصلی این است که دانشگاهها، وزارت علوم و مجموعه علمی کشور چگونه باید با این چالشها روبهرو شوند و آیا میتوان محدودیتها را به فرصتی برای خوداتکایی علمی و شکوفایی ظرفیتهای داخلی تبدیل کرد؟ برای بررسی این موضوع با پرویز کرمی، معاون سابق معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و مدیرعامل مرکز نوآوری همیار دانشبنیان، گفتوگو کردهایم؛ او در این مصاحبه ضمن تشریح ابعاد مختلف اثرگذاری تحریمها بر آموزش عالی، از راهکارها، ظرفیتها و چشمانداز آینده این حوزه سخن میگوید.
فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی چه تأثیری بر آموزش عالی و پژوهش کشور خواهد داشت؟
فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی، متأسفانه فقط ابعاد اقتصادی و سیاسی ندارد، بلکه حوزه آموزش عالی، پژوهش و فناوری را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. این تحریمها چالشهایی جدی برای نظام علمی کشور ایجاد میکنند که اثر مستقیم بر عملکرد دانشگاهها خواهند داشت.
بازگشت تحریمها دسترسی دانشگاهها به منابع علمی و آموزشی بینالمللی را محدود میکند. بهعنوان مثال، شاهد کاهش دسترسی به کتابها، پایگاههای داده و نشریات علمی معتبر مانند Scopus و Web of Science خواهیم بود. همچنین محدودیت در استفاده از نرمافزارهای تخصصی آموزشی و پژوهشی از دیگر پیامدهای این شرایط است. طبیعی است که این امر منجر به کاهش کیفیت آموزش و پژوهش بهدلیل کمبود منابع بهروز خواهد شد.
از سوی دیگر، تبادلات علمی و بینالمللی نیز با موانع جدی روبهرو میشوند. فرصتهای مطالعاتی، تبادل استاد و دانشجو و شرکت در دورههای مشترک دشوارتر خواهد شد. در چنین شرایطی، جذابیت ایران برای دانشجویان خارجی کاهش مییابد و در مقابل، مهاجرت استادان و دانشجویان ایرانی افزایش پیدا میکند.
در چنین شرایطی وظیفه دانشگاهها و وزارت علوم چیست و چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
با وجود این فشارها، مسئولیت سنگینی بر دوش نظام آموزش عالی قرار میگیرد. اولین اقدام مهم، ایجاد کنسرسیومهای ملی برای دسترسی جمعی به منابع علمی و کاهش هزینههاست. این کار میتواند تا حد زیادی محدودیتهای ناشی از تحریم را جبران کند.
دوم، باید سرمایهگذاری جدی در تولید نرمافزارها، تجهیزات و محتوای بومی با همکاری شرکتهای دانشبنیان انجام شود تا نیاز به منابع خارجی کاهش یابد. همچنین گسترش همکاریهای منطقهای با کشورهایی که همسطح ما هستند یا کمتر از تحریمها متأثر میشوند، یکی دیگر از راهکارهای قابل اجراست.
از سوی دیگر، باید شبکههای همکاری علمی داخلی تقویت شود تا از انزوای پژوهشگران جلوگیری شود. حمایت روانی و انگیزشی از جامعه علمی، بهویژه دانشجویان و پژوهشگران جوان نیز اهمیت زیادی دارد و میتواند از آسیبهای انسانی و اجتماعی این شرایط بکاهد.
چشمانداز آینده آموزش عالی را در این شرایط چگونه میبینید؟ آیا با تهدید جدی روبهرو هستیم یا میتوان آن را به فرصتی تبدیل کرد؟
اگر تحریمها ماندگار شوند، قطعاً تعاملات جهانی دانشگاهها محدود خواهد شد و بخشی از کیفیت علمی در مقیاس بینالمللی آسیب خواهد دید. اما این وضعیت الزاماً پایان کار نیست. در واقع چنین شرایطی میتواند دانشگاهها را به سمت خوداتکایی علمی سوق دهد و پژوهشگران را به تمرکز بیشتر بر مسائل ملی و نیازهای داخلی ترغیب کند.
علاوه بر این، میتواند به رشد استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان در حوزههایی مانند فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، نانو و زیستفناوری منجر شود؛ حوزههایی که نیاز کمتری به سرمایهگذاری سختافزاری کلان دارند و میتوانند با تکیه بر دانش و خلاقیت داخلی توسعه یابند.
با توجه به شرایط فعلی، چه ظرفیتهایی برای عبور از این چالشها در کشور وجود دارد؟
ایران از سرمایه انسانی جوان و خلاق برخوردار است و تجربه سالهای گذشته نشان داده که در شرایط فشار، ظرفیتهای نوآورانه دانشجویان و استادان ایرانی شکوفا میشود. استارتاپهای دانشگاهی میتوانند جایگزین بخشی از محدودیتهای خارجی شوند. همچنین منابع Open Access و پلتفرمهای بومی قابلیت گسترش دارند و میتوانند نقش مهمی در دسترسی به دانش روز ایفا کنند.
از سوی دیگر، فرهنگ همکاری و شبکهسازی علمی در کشور تقویت شده و میتواند بهعنوان پشتوانهای برای عبور از شرایط دشوار عمل کند. بله، ما میدانیم که مکانیسم ماشه بدون شک چالشهای جدی برای آموزش عالی ایران ایجاد خواهد کرد؛ اما نباید فراموش کنیم که ما در دوران جنگ تحمیلی و همچنین در دهه ۹۰ نیز چنین شرایطی را تجربه کردهایم و با این حال، شکوفاییهای علمی و فناوری ایران در چشم جهانیان بوده است.
آینده آموزش عالی ایران در چنین شرایطی، بیش از هر چیز، به میزان توانایی ما در تبدیل محدودیت به فرصت بستگی دارد. ظرفیتهای داخلی، امید و انگیزه جوانان خلاق و شرکتهای دانشبنیان میتوانند بخش بزرگی از این شکاف را پر کنند و آموزش عالی کشور را در مسیر پویایی و پیشرفت نگه دارند.
اجتماعی و فرهنگیلینک کوتاه :