توافق تازه خاورمیانه؛ امید یا توهم صلح؟

مجله اکونومیست در سرمقاله این هفته خود با عنوان «آغاز تازهای برای خاورمیانه» نوشت توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس، هرچند شکننده، بهترین فرصت صلح از زمان توافق اسلو در سه دهه پیش محسوب میشود.
جهان صنعت نیوز – دو سال پس از ۷ اکتبر و جنگ ویرانگر غزه، توافق موقت میان اسرائیل و حماس برای توقف درگیریها و آزادی گروگانها امید تازهای برای صلح در خاورمیانه ایجاد کرده است. این توافق، نتیجه فشارهای شدید دیپلماتیک و مذاکره در شرمالشیخ است و پیشبینی میشود در گام بعدی، دولتی تکنوکرات با نظارت بینالمللی اداره غزه را بر عهده گیرد. با وجود چالشهای بزرگ از جمله بیاعتمادی متقابل، خرابی گسترده در غزه و تنشهای سیاسی داخلی در اسرائیل و فلسطین، این ابتکار جدید میتواند آغاز فصلی تازه برای امنیت و همکاری منطقهای باشد.
صلحی که از میان ویرانههای غزه سر برمیآورد
پس از دو سال خون و آتش، در خاورمیانه کورسویی از امید دیده میشود. دو سال از روزی که حمله هفتم اکتبر ورق تاریخ منطقه را برگرداند میگذرد؛ روزی که بار دیگر چرخه درگیری میان اسرائیل و فلسطینیان آغاز شد. اکنون، با توافق موقت میان دو طرف برای توقف درگیریها، آزادی گروگانها و ارسال کمکهای بشردوستانه، بارقهای از صلح در افق دیده میشود.
این توافق هرچند هنوز مقدماتی است اما برای نخستین بار پس از دههها مذاکره بینتیجه، تصویری تازه از آینده خاورمیانه ارائه میدهد. توافقی که برخلاف گفتوگوهای فرسایشی گذشته، نه بر ترسیم مرزهای سیاسی و تقسیم سرزمین بلکه بر بازسازی، مدیریت میدانی و ایجاد ثبات تدریجی استوار است.
در این طرح، بازسازی غزه و تشکیل یک دولت موقت تکنوکرات با حمایت بینالمللی، محور اصلی صلح تلقی میشود؛ صلحی که اگرچه روی کاغذ ساده به نظر میرسد در عمل مسیری دشوار و پرسنگلاخ دارد.
تفاهم کنونی حاصل چند هفته گفتوگوی فشرده در شرمالشیخ مصر است؛ نشستی که با حضور میانجیگران آمریکایی، مصری، قطری و ترکیهای برگزار شد و سرانجام دو طرف را به آتشبس موقت نزدیک کرد.
بر اساس مفاد اعلامشده، قرار است حماس بیست گروگان اسرائیلی را که هنوز در زنده هستند، آزاد کند و در مقابل، اسرائیل نیز تعدادی از زندانیان فلسطینی را رها سازد. در کنار آن، ارسال کمکهای انساندوستانه به غزه افزایش مییابد و نیروهای اسرائیلی از برخی مناطق شهری عقبنشینی میکنند تا یک خط تماس توافقشده شکل گیرد.
هدف از این گام، تثبیت آتشبس و ایجاد زمینهای برای آغاز بازسازی و استقرار ساختار اداری موقت در غزه است. هرچند جزئیات این توافق هنوز محرمانه است اما از منظر سیاسی میتوان آن را نخستین مرحله از طرحی بلندمدت برای بازسازی و اصلاح نظم منطقهای دانست.
طرح بیستمادهای و نقشه راه جدید
در قالب طرحی که واشنگتن آن را «نقشه راه بیستمادهای» نامیده، قرار است اداره غزه به دولتی تکنوکرات واگذار شود؛ دولتی که بدون حضور مستقیم حماس، مسئول بازسازی زیرساختها و بازگرداندن زندگی عادی به مردم خواهد بود. در گام بعد، نیروهای بینالمللی برای حفظ امنیت مستقر میشوند تا پس از گذشت مدتی، ادارهی منطقه به نهادی فلسطینی و احتمالا نسخه اصلاحشدهای از تشکیلات خودگردان واگذار شود.
در این چارچوب، وظیفه اصلی دولت موقت، احیای زیرساختها، بازگشایی مدارس و بیمارستانها، پاکسازی مین و نخاله و بازسازی تدریجی محلهها خواهد بود. برآوردها نشان میدهد حدود ۷۸ درصد از ساختمانهای غزه آسیب دیده و بیش از نیمی از جمعیت منطقه آوارهاند. به همین دلیل، بازسازی نهتنها به کمکهای بینالمللی گسترده، بلکه به سازوکار شفاف تخصیص منابع و نظارت دقیق نیاز دارد تا از تکرار فسادهای گذشته جلوگیری شود.
بزرگترین مانع در برابر این روند، نه کمبود پول و نه حتی چالشهای فنی بازسازی است؛ بلکه بیاعتمادی عمیق میان دو ملت است. پس از دههها خشونت، هر دو طرف نسبت به نیت یکدیگر بدبیناند. در جامعه اسرائیل، بخش بزرگی از مردم دیگر به راهحل دو دولت باور ندارند و حتی نسبت به تلفات غیرنظامیان فلسطینی بیتفاوت شدهاند. در سوی مقابل، نظرسنجیها نشان میدهد که درصد بالایی از فلسطینیان هنوز حمله هفتم اکتبر را مشروع میدانند و نسبت به امکان همزیستی با اسرائیل بدبیناند.
عبور از این دیوار بیاعتمادی تنها از طریق بهبود ملموس زندگی روزمره ممکن است؛ برق، آب، دارو، آموزش و کار. هر چه زندگی عادی زودتر بازگردد، احتمال گسترش صلح نیز بیشتر میشود. صلح زمانی معنا مییابد که مردم در غزه شاهد ساخت خانههای جدید و بازگشایی مدارس باشند.
بر اساس گزارشها، اسرائیل موظف است ظرف یک سال آینده انتخابات برگزار کند. پیشبینیها حاکی از آن است که ائتلاف تندرو نخستوزیر فعلی ممکن است جای خود را به دولتی میانهروتر بدهد. تغییر سیاسی در تلآویو میتواند زمینه لازم برای اتخاذ تصمیمات دشوار درباره شهرکسازیها و نحوه برخورد با دولت آینده فلسطینی را فراهم کند.
در سوی دیگر، ساختار سیاسی فلسطین نیز نیازمند بازسازی است. حماس در نتیجه جنگ اخیر بهشدت تضعیف شده و احتمال دارد برای حفظ نفوذ سیاسی خود ناچار به کنارهگیری از نقش اجرایی در غزه شود. در صورت تحقق این سناریو، تشکیلات خودگردان یا نهادی جدید باید مسئولیت مدیریت منطقه را بر عهده گیرد؛ امری که به اصلاحات گسترده در نظام اداری و مالی آن نیاز دارد.
توافق کنونی بدون پشتیبانی سیاسی و مالی بازیگران منطقهای پایدار نخواهد ماند. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اعلام کردهاند که آمادهاند در تأمین هزینههای بازسازی غزه مشارکت کنند. علاوه بر آن، ترکیه و مصر نیز نقش میانجی و ناظر را بر عهده گرفتهاند.
در همین حال، واشنگتن تلاش دارد با حفظ فشار دیپلماتیک بر اسرائیل، آن را از گسترش شهرکهای یهودی در کرانه باختری بازدارد و همزمان مانع از فروپاشی نهادهای فلسطینی شود. در مقابل، کشورهای عربی مأموریت دارند تا گروههای فلسطینی را به سمت پذیرش اصلاحات، کاهش تنش و کنارگذاشتن خشونت سوق دهند.
این همکاری چندجانبه اگر با حسن نیت همراه باشد، میتواند زمینهساز نظم امنیتی تازهای در خاورمیانه شود؛ نظمی که در آن همکاری اقتصادی و امنیتی میان کشورهای منطقه جایگزین رقابتهای فرسایشی گذشته گردد.
غزه؛ میدان آزمایش صلح
غزه اکنون به میدان اصلی آزمون تبدیل شده است. از یکسو، اسرائیل باید نشان دهد آماده است تا اداره منطقه را به نهادی فلسطینی و مستقل بسپارد و از رویکرد نظامی فاصله بگیرد. از سوی دیگر، جامعه فلسطینی نیز باید ثابت کند قادر است ساختار حکمرانی منظم، غیرنظامی و شفاف ایجاد کند و اجازه ندهد گروههای مسلح، روند بازسازی را مختل کنند.
هر دو طرف اگر در ایفای تعهدات خود کوتاهی کنند، روند فعلی به سرعت فرو میپاشد. تجربه سه دهه گذشته نشان داده است که اعتماد از طریق اقدامات عملی شکل میگیرد، نه از طریق بیانیههای سیاسی.
توافق جدید میتواند به بازتعریف روابط اسرائیل با کشورهای عربی بینجامد. کشورهای عربی خلیج فارس تمایل دارند صلح در غزه را نقطهی آغاز همکاریهای اقتصادی گستردهتری در زمینهی انرژی، تجارت و سرمایهگذاری بدانند. در صورت ثبات نسبی، حتی امکان احیای روابط با سوریه و لبنان نیز وجود دارد. برای فلسطینیان نیز بازسازی اقتصادی میتواند زمینه اشتغال و اتصال به بازارهای منطقه را فراهم کند.
اما اگر هر یک از بازیگران اصلی چه در تلآویو، چه در غزه و چه در پایتختهای عربی از مسیر تعیینشده منحرف شوند، این فرصت تاریخی به سرعت از میان خواهد رفت.
پیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :