آینده حزب کارگر در انگلیس در هالهای از ابهام؛ آیا انتخابات زودهنگام رخ میدهد؟

بحث برگزاری انتخابات زودهنگام در انگلیس بار دیگر در شرایطی بالا گرفته است که تشدید نارضایتیهای اقتصادی، گسترش اعتراضات خیابانی راستگرایان و فشار سیاسی احزاب مخالف، چشمانداز آینده دولت حزب کارگر به نخستوزیری «کییر استارمر» را با ابهامی جدی روبهرو کرده است.
جهان صنعت نیوز، چرخش دوباره فضای سیاسی انگلیس بهسمت سناریوی برگزاری انتخابات زودهنگام، بیش از هر چیز نشانهای از تزلزل آرام اما معنادار در ساختار قدرت مستقر در لندن است که هم در سطح گفتمانی توسط چهرههای راستگرا همچون ” نایجل فاراژ ” و هم در قالب اعتراضهای خیابانی در مرکز پایتخت این کشور خود را نمایان کرده است. این تحولات با توجه به سابقه برگزاری انتخابات زودهنگام پس از برگزیت، پرسشهای جدی درباره ماندگاری دولت جدید در بازه چهارساله قانونی مطرح کرده است.
در روزهای اخیر، نخستین جرقه رسانهای این سناریو توسط نایجل فاراژ، رهبر حزب راستگرای «اصلاح بریتانیا»، زده شد. او که سالهاست با ایجاد شکاف در منظومه سیاسی و اجتماعی کشور، نماد پوپولیسم راست افراطی در انگلیس محسوب میشود، اینبار با اتکا به شاخصهای اقتصادی، هشدار داد که «ممکن است انتخابات سراسری پیش از موعد مقرر و در قالبی زودهنگام، تا سال ۲۰۲۷ برگزار شود».
این اظهارات اگرچه در ظاهر یک پیشبینی یا تحلیل سیاسی بهنظر میرسد، اما واقعیت آن است که چنین گزارهای بیش از هر چیز، بهعنوان یک تاکتیک رسانهای جهت ایجاد فشار روانی بر دولت و جمعآوری پایگاه اجتماعی جدید برای حزب اصلاح تلقی میشود که همواره یکی از ابزارهای اصلی فاراژ در دهه گذشته بوده است.
فاراژ چه میگوید و چرا؟
نایجل فاراژ در موضعگیری اخیر خود، بهجای تکیه صرف بر شعارهای پوپولیستی، سخن را از زاویه اقتصادی آغاز کرد. او با هشدار درباره «بحران قریبالوقوع اقتصادی»، «تشدید بیاعتمادی بازارها» و «شکافهای ساختاری در بودجه عمومی»، استدلال کرد که دولت کییر استارمر، حتی اگر از نظر سیاسی توان ادامه کاری خود را داشته باشد، از نظر اقتصادی تا سال ۲۰۲۹ تابآوری نخواهد داشت. از منظر فاراژ، نهتنها هزینههای پسابرگزیت بر دوش دولت سنگینی میکند، بلکه افزایش بدهی عمومی و کاهش اعتماد به اوراق قرضه دولتی میتواند انگلیس را در وضعیتی قرار دهد که ناچار به برگزاری انتخابات پیش از موعد شود.
او در یکی از سخنرانیهای اخیر خود چنین عنوان کرد: «اگر پیشبینی من درست باشد و در سال ۲۰۲۷ انتخابات برگزار شود، آن زمان اقتصاد این کشور در وضعیتی بدتر از آنچه امروز تصور میکنیم خواهد بود. دولت کنونی توان پیشبینی یا مدیریت این سطح از بیثباتی را ندارد.»
این موضعگیری علاوه بر بازتاب گسترده رسانهای، بر موج اعتراضات میدانی که در هفتههای اخیر از سوی راستگرایان در لندن شکل گرفت نیز سوار شد تا تصویری مبهم از آینده سیاسی انگلیس پدید آید.
در کنار این گفتمانسازی، خیابانهای لندن نیز شاهد بازگشت نمادین جریانهای راستگرا بودهاند. چندی پیش، تظاهراتی بزرگ در مرکز لندن برگزار شد که صدها نفر از حامیان جریانهای راست افراطی تحت پرچمهایی همچون «بازپسگیری کنترل» و «اول انگلیس» گرد هم آمدند. این تجمع، که با شعارهای ضد مهاجرتی و ضد اتحادیه اروپا همراه بود، صرفاً یک اعتراض عادی محسوب نمیشد، بلکه تلاشی بود برای نمایش نیروی بالقوه و اعلام موجودیت دوباره راست افراطی پس از شکست محافظهکاران در انتخابات اخیر.
استارمر، که در نخستین ماههای نخستوزیری تلاش کرده بود بر فاصله گرفتن از «افراطگرایی سیاسی» تأکید کند، در واکنش به این تجمعها بهطور بیسابقهای به صراحت گفت: «ما اجازه نمیدهیم که اعتراضات خیابانی به سکوی تجمع خشونتطلبان علیه نظم دموکراتیک تبدیل شود.»
این واکنش نشان میدهد دولت نهتنها با چالش اقتصادی، بلکه با تهدید امنیتی و اجتماعی ناشی از تحرکات راستگرایان روبهروست و ممکن است در آینده زمینه مداخله پلیسی یا اعمال محدودیتهای جدید را نیز فراهم کند.
نبردی میان روایتها؛ اقتصاد علیه سیاست
اقتصاد همچنان میدان اصلی نبرد میان دولت و مخالفان آن است. فاراژ و همفکرانش با برجستهسازی بحران هزینههای انرژی، فشار تورمی، ملاحظات مهاجرتی و تداوم پیامدهای بحران کرونا، تلاش میکنند نشان دهند که «انگلیس ظرفیت پیمودن مسیر عادی دموکراتیک را ندارد».
در واقع این گروه میخواهند این تصور را ترویج دهند که «انتخابات زودهنگام، نه یک حرکت تاکتیکی انتخاباتی، بلکه ضرورتی برای نجات کشور است.» اما این روایت، همزمان از تضاد جدی درونی نیز رنج میبرد: بسیاری از همین مشکلات، برآمده از سیاستهای دوره پیشین هستند، یعنی همان دورهای که راست افراطی در رأس آن قرار داشت و با تحریک احساسات عمومی، زمینه اجرای برگزیت و پیامدهای پرهزینهاش را فراهم ساخت.
ناظران معتقدند بهرغم افزایش دوباره محبوبیت راستگرایان در برخی نظرسنجیها، هنوز دید روشنی از جابهجایی قدرت دیده نمیشود. ساختار انتخاباتی انگلیس بهگونهای طراحی شده که احزاب سنتی مانند کارگر و محافظهکار همچنان موقعیت مرکزی خود را حفظ میکنند، مگر اینکه یک بحران غیرمنتظره و شدید باعث جابهجایی جدی در آرای عمومی شود.
به همین دلیل، تحلیلگران با احتیاط به سخنان فاراژ مینگرند؛ نه از سر بیاعتنایی، بلکه بهدلیل آگاهی از این واقعیت که او در بسیاری از موارد، جریانسازی هدفمند را بر تحلیلگری خالص ترجیح میدهد.
در مجموع، تحولات اخیر در انگلیس، از داغ شدن بحث انتخابات زودهنگام گرفته تا افزایش اعتراضات خیابانی و تداوم نارضایتی اقتصادی، نشان میدهد این کشور یکبار دیگر در آستانه یک دگرگونی سیاسی قرار گرفته و اگرچه هنوز در قالب نقشه سیاسی تثبیت نشده، اما بارقههای آن را میتوان در رفتارهای هوشمندانه بازیگرانی همچون نایجل فاراژ مشاهده کرد. او با ترکیب هشدارهای اقتصادی، تحریک اجتماعی و تحلیل رسانهای، تلاش میکند مسیر بازگشت خود و جریان راست به عرصه قدرت را تسهیل کند.
در مقابل، دولت با اتکا به اعتماد اولیه حاصل از پیروزی انتخاباتی و البته با چالشهایی گریزناپذیر در بخشهای مالی و سیاسی، در تلاش است تا روایت ثبات و بازسازی را در اذهان عمومی حفظ کند. با این حال، حتی اگر انتخابات ۲۰۲۷ محقق نشود، بدون تردید این دوران بهعنوان دورهای پرتلاطم در سیاست معاصر انگلیس ثبت خواهد شد که در آن، آینده دموکراسی لیبرال انگلیس بار دیگر در معرض جدال میان جریانهای رادیکال راست و دولتهای معتدل قرار گرفته است.
منبع: ایرنا
سیاسیلینک کوتاه :
