تحریم در عصر رقابت قدرتهای بزرگ

تحریمها طی دهههای اخیر به یکی از ابزارهای ثابت سیاست خارجی قدرتهای بزرگ تبدیل شدهاند اما تجربههای جدید نشان میدهد که کارایی آنها نه مطلق و نه قابل تعمیم به همه بحرانها است. مجموعه تحولات اخیر، بهویژه در مواجهه با جنگ اوکراین، نشان میدهد تحریمها میتوانند هزینههای اقتصادی، مالی و نهادی سنگینی بر کشور هدف تحمیل کنند و مسیر یک منازعه را دستخوش تغییر کنند، اما بهندرت قادرند بهتنهایی سرنوشت نهایی یک درگیری را تعیین کنند.
جهان صنعت نیوز – تحریمها همواره جایگاهی مهم در جعبهابزار سیاست خارجی داشتهاند، اما بستر جهانی که این ابزار در آن عمل میکند بهطور بنیادین تغییر کرده است. تحولات ژئوپلیتیکی، رقابت فزاینده میان قدرتهای بزرگ و دگرگونیهای سریع در فناوری و بازارهای جهانی، باعث شدهاند که تحریمها دیگر همان کارکرد ساده و خطی گذشته را نداشته باشند. تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که تحریمها نهتنها بر اقتصاد کشور هدف اثر میگذارند، بلکه بهطور همزمان بازارهای جهانی، روابط میان دولتها و حتی رفتار بازیگران خصوصی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. پرسش اصلی دیگر این نیست که آیا تحریمها میتوانند فشار ایجاد کنند بلکه این است که این فشار تا چه حد میتواند مسیر یک منازعه را تغییر دهد و با چه هزینههایی همراه است.
تحریمهای انرژی؛ فشار اقتصادی بدون حذف از بازار
یکی از برجستهترین نمونههای معاصر، تحریمهای اعمالشده بر بخش انرژی روسیه پس از آغاز جنگ اوکراین است. این تحریمها مجموعهای پیچیده از اقدامات از ممنوعیت واردات نفت روسیه توسط اتحادیه اروپا گرفته تا اعمال سقف قیمتی بر معاملات نفتی که از خدمات مالی و بیمهای کشورهای صنعتی استفاده میکنند را در بر گرفت. نتیجه این اقدامات، کاهش قابلتوجه سودآوری صادرات نفت و فرآوردههای نفتی روسیه و در نتیجه افت درآمدهای دولتی این کشور بود. فاصله بیسابقه میان قیمت جهانی نفت و قیمتی که روسیه برای صادرات خود دریافت میکرد، نشان داد که تحریمها میتوانند حتی بدون حذف کامل یک کالا از بازار جهانی، جریان درآمدی کشور هدف را بهشدت تضعیف کنند.
تحریمهای انرژی علیه روسیه بهگونهای طراحی شدند که هم فشار اقتصادی ایجاد کنند و هم از شوک شدید به بازار جهانی نفت جلوگیری شود. این رویکرد باعث شد صادرات نفت روسیه بهطور کامل متوقف نشود اما مسیرهای تجاری آن بهطور اساسی تغییر کند. جابهجایی مقصد صادرات از اروپا به آسیا، افزایش هزینههای حملونقل و نیاز به استفاده از سازوکارهای غیرمتعارف، همگی بخشی از هزینههای تحمیلی تحریمها بودند. در عین حال، تلاش روسیه برای ایجاد ناوگانی غیرشفاف از نفتکشها نشان داد که کشور هدف میتواند با سازگاری و دور زدن مقررات، بخشی از فشار تحریمها را خنثی کند. با این حال، حتی این سازگاری نیز بدون هزینه نبود و کاهش حجم صادرات در مقاطعی مشخص، از اثرگذاری تحریمها حکایت داشت.
تجربه روسیه نشان میدهد که تحریمها، بهویژه در حوزه انرژی، میتوانند کارآمد باشند، اما تنها در صورتی که اجرای آنها با دقت و استمرار همراه باشد. ضعف در نظارت یا سهلگیری در اجرای مقررات، به کشور هدف فرصت میدهد تا با ایجاد مسیرهای جایگزین، فشار را کاهش دهد. از این رو، تأکید بر اجرای دقیق، افزایش تحریمهای هدفمند و واداشتن بازیگران ثالث به رعایت قواعد، بهعنوان شرط تداوم اثرگذاری تحریمها مطرح میشود.
تحریمها؛ ابزار فشار یا راهحل نهایی؟
در مقابل این نمونه، تجربه طولانی تحریمها علیه ایران تصویری پیچیدهتر ارائه میدهد. تحریمها در مقاطعی توانستهاند ایران را به مذاکره وادار کنند و امتیازاتی مشخص به دست آورند. توقیف داراییها، محدودیتهای نفتی و فشار بر نظام مالی، همگی در برهههایی به تغییر رویکرد ایران منجر شدهاند. با این حال، این دستاوردها اغلب مقطعی بوده و نتوانستهاند به تغییرات پایدار در سیاستهای کلان یا پایان کامل تنشها بینجامند. در بسیاری از موارد، هزینه اصلی تحریمها بر دوش جامعه عادی افتاده و اثرگذاری آنها بر تصمیمگیران سیاسی محدودتر بوده است.
بررسی این تجربهها نشان میدهد که تحریمها بهندرت گلوله نقرهای هستند. آنها میتوانند فشار ایجاد کنند، اما اغلب با پیامدهای ناخواسته همراهاند. تحریمها ممکن است انگیزههای خلاقانه برای دور زدن مقررات ایجاد کنند، شبکههای غیررسمی را گسترش دهند و حتی منافع کشور تحریمکننده را نیز تحت تأثیر قرار دهند. علاوه بر این، بازگشتپذیری تحریمها همواره دشوار بوده و لغو آنها نیازمند تصمیمهای سیاسی پیچیده است که همیشه بهراحتی اتخاذ نمیشوند.
در برخی موارد، تحریمها زمانی بیشترین اثر را داشتهاند که بخشی از یک راهبرد گستردهتر بودهاند. نمونههایی مانند محدودسازی برنامه هستهای ایران، کنار گذاشتن برنامه هستهای لیبی یا پایان نظام تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی، نشان میدهد که تحریمها زمانی مؤثرترند که با فشار دیپلماتیک، اجماع بینالمللی و در مواردی تضمینهای امنیتی همراه شوند. حتی تهدید به اعمال تحریم نیز در برخی مقاطع تاریخی توانسته است رفتار دولتها را تغییر دهد. این موارد نشان میدهد که تحریمها، در بهترین حالت، کاتالیزوری برای تغییر هستند نه عامل تعیینکننده نهایی.
در جنگ اوکراین نیز، تحریمها نتوانستهاند به توقف فوری درگیری منجر شوند، اما بهطور محسوسی توان اقتصادی روسیه را تضعیف کردهاند. کاهش درآمدهای نفتی، فشار بر بودجه دولت و محدودیت در تأمین منابع مالی، همگی عواملی هستند که توان ادامه جنگ را پرهزینهتر کردهاند. حتی تأثیر تحریمها بر مدل جذب نیروی نظامی روسیه نشان میدهد که فشار اقتصادی میتواند به حوزههایی فراتر از اقتصاد نیز سرایت کند و بر پایداری یک راهبرد نظامی اثر بگذارد.
چالش اجرا، دور زدن و تغییر موازنه قدرت
یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده موفقیت تحریمها، نحوه اجرای آنهاست. تحریمهای کاغذی بدون نظارت و اجرای مؤثر، بهسرعت بیاثر میشوند. تجربه تحریمهای نفتی نشان داده است که کشور هدف میتواند از طریق ناوگانهای غیرشفاف، تغییر مسیرهای تجاری یا استفاده از ارزها و نظامهای مالی جایگزین، بخشی از فشار را کاهش دهد. در این میان، نقش بازیگران بزرگ خارج از ائتلاف تحریمکننده، بهویژه اقتصادهای بزرگی که حاضر به همراهی کامل نیستند، اهمیت ویژهای پیدا میکند.
در جهانی که رقابت قدرتهای بزرگ شدت گرفته، تحریمهای یکجانبه بیش از گذشته با محدودیت مواجهاند. کشورهایی که خود از قدرت اقتصادی و فناورانه بالایی برخوردارند، انگیزه و توان بیشتری برای مقاومت یا بیاعتنایی به تحریمها دارند. این مسئله ضرورت چندجانبهگرایی و هماهنگی میان دولتها را برجستهتر میکند. تحریمهایی که بدون اجماع گسترده اعمال میشوند، نهتنها اثرگذاری کمتری دارند، بلکه ممکن است به شکافهای عمیقتر در نظام اقتصادی جهانی بینجامند.
همچنین تمایل به استفاده بیش از حد از تحریمها، بهعنوان ابزاری سریع و کمهزینه در نگاه اول، میتواند پیامدهای معکوس داشته باشد. اعمال گسترده و بیهدف تحریمها، ریسک فاصله گرفتن بخش خصوصی از همکاری، افزایش هزینههای انطباق و حتی تضعیف اعتماد متحدان را به همراه دارد. در چنین شرایطی، تحریمها نهتنها کارآمدی خود را از دست میدهند، بلکه به ابزاری فرسوده تبدیل میشوند.
تحریمها در عصر رقابت قدرتهای بزرگ
تحولات اخیر نشان میدهد که تحریمها باید با درک واقعیتهای جدید ژئوپلیتیکی بازطراحی شوند. در دنیایی که فناوریهای نوین، ارزهای دیجیتال و شبکههای مالی جایگزین در حال گسترش است، دور زدن تحریمها آسانتر از گذشته شده است. این به معنای بیاثر شدن کامل تحریمها نیست، بلکه نشان میدهد که فشار اقتصادی حتی در صورت دور زدن نیز باقی میماند، اما شکل آن تغییر میکند. استفاده از مسیرهای پرهزینهتر و پرریسکتر، خود نوعی فشار است، هرچند ممکن است کمتر به چشم بیاید.
تحریمها نه معجزه میکنند و نه بیفایدهاست. آنها ابزاری هستند که کاراییشان به زمینه، طراحی، اجرا و همراهی با سایر ابزارهای سیاستی بستگی دارد. تجربههای اخیر نشان میدهد که تحریمها میتوانند هزینههای سنگینی تحمیل کنند و مسیر یک منازعه را تغییر دهند، اما بهندرت قادرند بهتنهایی به حلوفصل نهایی یک درگیری منجر شوند. در عصر رقابت قدرتهای بزرگ، تحریمها تنها زمانی میتوانند جایگاه خود را حفظ کنند که هوشمندانه، هدفمند و در چارچوب راهبردی جامع به کار گرفته شوند.
اخبار برگزیدهسیاسی
لینک کوتاه :
