نقدینگی در دهه ۹۰ چگونه رشد کرد
سعید مسگری * آنچه که نحوه تاثیرگذاری نقدینگی در اقتصاد و آثار و تبعات رشد نقدینگی بر اقتصاد کشور را مشخص میکند کیفیت نقدینگی است. بنابراین ضروری است همواره به اجزای تشکیلدهنده و عوامل موثر بر نقدینگی توجه ویژه شود.
در یادداشت قبلی به بررسی میزان رشد نقدینگی در دهه ۹۰ پرداختیم و اشاره شد که میانگین رشد نقدینگی در هشت سال اخیر چندان متفاوت با میانگین بلندمدت آن نبوده و همچون روند قبلی خود رشد کرده است. همچنین به این نکته اشاره شد که اجزای نقدینگی در دهه ۹۰ تغییر مهمی کرده و از سهم پول از نقدینگی کاسته شده و به سهم شبهپول افزوده شده است. حال در این یادداشت قصد داریم به بررسی عوامل موثر بر نقدینگی بپردازیم.
اساسا نقدینگی در اقتصاد از دو کانال ایجاد میشود؛ یا از طریق پایه پولی که همان پول پرقدرت شناخته میشود و یا از طریق ضریب فزاینده. پایه پولی برابر با منابع یا مصارف ترازنامه بانک مرکزی است و به زبان ساده پولی است که توسط بانک مرکزی خلق میشود. این شاخص از آن جهت بااهمیت است که قدرت خلق نقدینگی بالایی دارد و میتواند چند برابر خود (متناسب با ضریب فزاینده) نقدینگی در اقتصاد ایجاد کند. در واقع وقتی از خلق پول توسط بانک مرکزی و دولت صحبت میشود منظور همان افزایش پایه پولی است.
نگاهی به آمارهای سه دهه اخیر نشان میدهد میانگین بلندمدت رشد پایه پولی در اقتصاد ایران معادل ۶/۱۸ درصد بوده است یعنی پس از پایان جنگ تحمیلی تا دهه ۹۰ به طور میانگین سالانه ۶/۱۸ درصد پایه پولی رشد کرده است که میانگین بالایی محسوب میشود. در همین بازه زمانی میانگین ضریب فزاینده ۱۲/۳ بوده است یعنی در این سالها هر واحد پایه پولی، ۱۲/۳ واحد نقدینگی در اقتصاد ایجاد کرده است. بنابراین عامل اصلی رشد نقدینگی در اقتصاد ایران رشد پایه پولی بوده و بیشتر از این ناحیه نقدینگی در اقتصاد ایجاد شده است.
اما وضعیت پایه پولی در دهه ۹۰ اندکی تغییر کرده و میانگین رشد آن در این هشت سال به ۷/۱۷ درصد رسیده است. کاهش ۹/۰ واحد درصدی میانگین رشد پایه پولی در این سالها نشاندهنده کاهش رشدنقدینگی از ناحیه پایه پولی در سالهای اخیر است. البته این میزان کاهش نمیتواند به معنای تغییرات ساختاری و یا تغییرات خاص و قابل توجه در رویهها و سیاستهای اقتصادی باشد. اگرچه دولت یازدهم سالمسازی نقدینگی را در دستور کار خود قرار داد و تلاش کرد رشد نقدینگی از ناحیه پایه پولی را کاهش دهد اما آمارها نشان میدهد در این کار چندان موفق نبوده و همچنان رشد پایه پولی قابل توجه است.
برخلاف پایه پولی وضعیت ضریب فزاینده تغییر قابل توجهی در دهه ۹۰ کرده است به طوری که میانگین ضریب فزاینده در دهه ۹۰ به ۶ واحد رسیده است. این در حالی است که میانگین بلندمدت آن ۱۲/۳ بوده و میانگین ضریب فزاینده در دهه ۹۰ حدودا دو برابر میانگین بلندمدت خود شده است. بنابراین ضریب فزاینده تاثیر بسزایی در رشد نقدینگی در سالهای اخیر داشته و خلق پول در نظام بانکی نقش پررنگی در خلق نقدینگی در اقتصاد ایفا کرده است.
فارغ از میانگین، روند ضریب فزاینده در دهه ۹۰ نیز قابل تامل است. به جز سال ۱۳۹۷ در تمام سالهای دهه ۹۰ ضریب فزاینده روند صعودی نسبتا پرشتابی داشته و از ۳/۴ در سال ۱۳۸۹ به ۱۵/۷ در سال ۱۳۹۶ رسیده است. در سال ۱۳۹۷ نیز کاهش اندکی را تجربه کرده و به ۰۸/۷ رسیده است. با توجه به کاهش اندک رشد پایه پولی، ادامه روند افزایشی ضریب فزاینده میتواند به ادامه روند فعلی نقدینگی و یا حتی تشدید رشد آن در سالهای آتی منجر شود.
در اقتصاد ایران وقتی به دلایل رشد نقدینگی پرداخته میشود بیشتر رشد پایه پولی مورد نظر است و به خلق پول توسط بانک مرکزی و دولت توجه میشود اما غافل از آنکه در سالهای اخیر رشد ضریب فزاینده تبدیل به عامل مهمی در رشد نقدینگی شده است. برای کنترل رشد نقدینگی در اقتصاد ایران صرفا نباید رشد پایه پولی را مورد توجه قرار داد بلکه باید ضریب فزاینده را نیز کنترل کرد. بدون کنترل رشد ضریب فزاینده، امکان کنترل رشد نقدینگی در اقتصاد وجود ندارد.
بررسی روند پایه پولی و ضریب فزاینده در دهه ۹۰ موید ضرورت برخورد علمی و دقیق با متغیرها و سیاستهای پولی در کشور است. اکنون دیگر اهمیت کنترل رشد نقدینگی بر کسی پوشیده نیست و همگان بر ضرورت آن تاکید دارند. اما باید راهکارهای درست و منطقی برای آن در نظر گرفت و از توان علمی و کارشناسی کشور برای این منظور بهره برد. مباحث پولی نیاز به نگاه کارشناسی بسیار دقیقی دارد و با نگاههای سطحی و غیرکارشناسی نمیتوان راهکار مناسبی برای آن ارائه کرد.
*تحلیلگر اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :