تغییرات رفاه در دهه ۹۰
سعید مسگری*برای بررسی میزان موفقیت سیاستها و برنامههای اقتصادی یک کشور راههای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها بررسی میزان رفاه در جامعه است. تاکنون چندین شاخص برای بررسی سطح رفاه طراحی شده که یکی از قدیمیترین و متداولترین آنها، درآمد سرانه است. درآمد سرانه از تقسیم کل تولید ناخالص داخلی کشور بر جمعیت آن به دست میآید. کشورهایی که تورم بالا دارند از تولید ناخالص به قیمت ثابت استفاده میشود که اثر تورم از آن حذف شده است. در واقع درآمد سرانه به قیمتهای ثابت با فرض عدم وجود تورم وضعیت درآمد را نشان میدهد.
البته این شاخص به معنای میزان درآمد متوسط مردم نیست و نباید آن را با درآمد متوسط افراد اشتباه گرفت بلکه تنها شاخصی است برای اینکه مشخص شود سهم هر شخص از کیکی که در کل اقتصاد تولید میشود چقدر است. اگر کل ارزش افزودهای که در اقتصاد ایجاد میشود را یک کیک در نظر بگیریم و فرض کنیم این ارزشافزوده ناشی از تورم و رشد قیمتها نیست میتوانیم آن را به طور مساوی بین همه تقسیم کنیم. هر چه این سهم بیشتر شود رفاه جامعه نیز بیشتر خواهد شد.
حال ببینیم درآمد سرانه در چند دهه اخیر چگونه تغییر کرده است. اگرچه درآمد سرانه به قیمتهای ثابت در دهه ۶۰ به دلیل جنگ تحمیلی و رشد اقتصادی نامناسب، وضعیت مطلوبی نداشت و در اکثر سالها رشد اندک یا حتی منفی را تجربه کرد اما پس از پایان جنگ روند آن تغییر کرد. در دهههای ۷۰ و ۸۰ به جز سالهای معدودی درآمد سرانه رشد خوبی داشت بهطوری که میانگین رشد آن از پایان جنگ تا ابتدای دهه ۹۰ حدود ۶/۲۱ درصد بوده است.
اما در دهه ۹۰ روند درآمد سرانه تغییر محسوسی کرد و رشد آن محدود و حتی در دو سال منفی شد بهطوری که میانگین رشد درآمد سرانه در هشت سال اخیر معادل ۹/۱۰ درصد بوده که تقریبا نصف میانگین بلندمدت آن است.
بنابراین روند بهبود وضعیت رفاه مردم در دهه ۹۰ دچار افت قابلتوجهی شد و نهتنها در اکثر سالها کمتر از گذشته بهبود یافته بلکه در دو سال نیز دچار کاهش شده است. با توجه به آنکه برای امسال و سال آینده رشد منفی و در خوشبینانهترین حالت، کمتر از دو درصد برآورد میشود در ادامه دهه ۹۰ نیز وضعیت درآمد سرانه بدتر خواهد شد و میانگین رشد آن در این دهه کمتر از نصف میانگین بلندمدت خواهد شد.
یکی از دلایل نارضایتی بخشی از جامعه از شرایط اقتصادی در سالهای اخیر مربوط به روند فوق است. این شاخص به خوبی نشان میدهد چرا وضعیت معیشتی بخشی از جامعه در چند سال اخیر دچار مشکل شده و میزان نارضایتیها رو به افزایش نهاده است.
با توجه به روند شاخص میتوان گفت کاهش رفاه مردم تنها ناشی از وضعیت نامطلوب اقتصاد ایران در یکی دو سال اخیر نیست بلکه انباشتی است از روند دهه اخیر.جالب آنکه میزان رشد جمعیت در سالهای دهه ۹۰ نیز کاهش شدیدی را تجربه کرده و این به معنای رشد آهستهتر مخرج کسر درآمد سرانه است.
در واقع اگر جمعیت ایران با روندی همچون میانگین بلندمدت آن رشد میکرد رشد درآمد سرانه در دهه ۹۰ کاهش بیشتری مییافت. بنابراین کاهش رشد جمعیت در این دهه، کمی به بهبود درآمد سرانه کمک کرده وگرنه وضعیت رفاه جامعه از سطح فعلی نیز کاهش مییافت.دلایل کاهش رشد درآمد سرانه مشخص است و نیاز به توضیح و تفصیل چندانی ندارد.
وقتی شاهد کاهش شدید سرمایهگذاری در اقتصاد و به دنبال آن کاهش شدید رشد اقتصادی هستیم طبیعی است که وضعیت درآمد سرانه نیز نامطلوب باشد. اگرچه رشد اقتصادی به معنای توسعه اقتصادی نیست و لزوما به توسعه منجر نمیشود اما شرط لازم آن است.
بدون رشد اقتصادی پایدار و بالا امکان توسعه اقتصادی و بهبود رفاه جامعه وجود ندارد.همانطور که در یادداشتهای ابتدایی از سلسله یادداشتهای بررسی دهه ۹۰ بیان شد وضعیت رشد اقتصادی در دهه ۹۰ بسیار نامطلوب بوده و حتی از عملکرد ضعیف بلندمدت خود نیز فاصله گرفته است.
این رشد پایین اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر وضعیت اقتصاد کلان گذاشته و معیشت مردم را دچار مشکل کرده است. برای بهبود رفاه و کاهش نارضایتیها در جامعه چارهای نداریم جز آنکه برای تحقق رشد اقتصادی بالا و پایدار تلاش کنیم. برای این منظور ابتدا باید موانع اصلی کاهش رشد اقتصادی در دهه ۹۰ را شناسایی و برای برطرف کردن آنها اقدام کرد.
رشد اقتصادی محصول ساختار نهادی کشور است و رشد بالا بدون اصلاحات گسترده ساختاری و نهادی ممکن نیست. اگرچه این اصلاحات پرهزینه و زمانبر است اما باید آن را آغاز و به مرور عملیاتی کرد. اکنون دیگر فرصت آزمون و خطا و تکرار راهکارهای گذشته نیست بلکه باید با عزمی راسخ و فراگیر اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد. حال که نفت در حال حذف شدن از بودجه است بهترین زمان برای انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد است و نباید این فرصت را از دست داد.کوتاه سخن آنکه وضعیت معیشتی مردم با مسکنهای موقتی و بستههای حمایتی بهبود نخواهد یافت و بهجای این راهکارها باید به فکر افزایش رفاه جامعه از طریق رشد اقتصادی بالا و کمنوسان در نتیجه اصلاحات ساختاری و نهادی در اقتصاد ایران بود.
* تحلیلگر اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :