دولت بحران کرونا را درک نکرده است
عبدالله ناصری * مردم هم این فرهنگ را باور داشتند و دولت هم قاطعانه برخورد میکرد. بیماری کرونا مثل جنگ تحمیلی یک امر اجتماعی است. در آن دوره جنگ بیش از آنکه امری نظامی باشد یک امر اجتماعی قلمداد میشد. به همین دلیل مسوولان تا زمانی که جنگ را امری اجتماعی میدانستند موفق بودند هر چند در ماههای آخر فرماندهان نظامی جنگ را فقط پدیده نظامی دیدند و این نوع نگاه باعث شد در نهایت قطعنامه را بپذیریم. اما بیماری کرونا نیز قبل از آنکه امری پزشکی و بهداشتی باشد امری اجتماعی است و این را آقای روحانی و تیم ایشان درک نکردند و هر وقت هم خواستند تصمیمی بگیرند متاسفانه تصمیم واحدی در مورد شهرهای مختلف کشور گرفتند. ما مناطق مختلفی داریم؛ مناطق قرمز، زرد و نارنجی. هر کدام از این مناطق و استانها نسخه مستقلی دارند.
ستاد کرونا نمیتواند نسخهای را که برای ایلام و مازندران یا تهران میپیچد برای هرمزگان هم اعمال کند. هر کدام از این استانها مختصات خودشان را دارند. دنیا نشان داده که هر کشوری که قرنطینه را جدی گرفته و با برنامه و پشتیبانی مالی و معیشتی حرکت کرده در مبارزه با بیماری کرونا موفق است. اگر آقای روحانی این روندی که تا به حال داشته را ادامه دهد و هر روز یک تصمیم بگیرد باید گفت حالاحالاها کرونا مهمانمان خواهد بود. اینکه مسوولان عوامفریبانه تمام مطالبات را روی دوش مردم میگذارند یک خط انحرافی است.
اکنون شاهدیم که در کشورهای سرمایهدار و بزرگی مثل آمریکا و انگلیس حکومتها برای تامین خسارات مردم پول کنار گذاشتهاند. اینکه مردم به صورت خودجوش از طریق صندوقهای خیریه کمک کنند وظیفه انساندوستانه و اخلاقیشان است و به دولت ارتباطی ندارد. مردم در این رابطه مانند نماز خواندن مختار هستند و میتوانند کمک کنند یا حتی لزومی به این اقدام نبینند اما دولت محترم و حکومت موظف است منابع مورد نیاز مردم را تامین کند. همچنان که کارمندان دولت اگر شش ماه هم در خانه بمانند حقوقشان را میگیرند دولت باید تمام ضررهای بخش غیردولتی را نیز جبران کند. آقای روحانی متاسفانه مساله را یا خیلی ساده گرفته یا اینکه دچار توهم است. پیشنهاد مشخص من این است که اگر آقای روحانی واقعا نمیتواند نسخه علمی جهانی و پذیرفتهشده برای این بلای اجتماعی را عملی کند بهترین موقعیت است که استعفا دهد.
حاکمیت باید بداند تا اعتماد اجتماعی تضمین نشود دولت اگر هم پولی داشته باشد نمیتواند کار جدی در خصوص شکست کرونا بکند بنابراین در جهت جذب اعتماد ملت باید فعالیت جدی شود. البته این اقدام صرفا وظیفه آقای روحانی نیست بلکه کار حکومت است. به عنوان مثال رفع فیلتر، رفع حصر، عفو عمومی همه زندانیان سیاسی، زمینه ایجاد کردن برای آشتی ملی و حل مناقشات منطقهای و بینالمللی نمونههایی از کارهایی است که میتواند اعتماد مردم را جلب کند بنابراین وقتی دولت پذیرفت که کرونا امری اجتماعی است باید از منظر اجتماعی نگاه کند و برای حل آن وارد شود. بنابراین با اوضاع فعلی باید تاکید داشت که این نسخههایی که آقای روحانی و حاکمان جمهوری اسلامی برای مردم میپیچند هیچ نتیجهای نخواهد داشت.
مردم ایران در این شرایط حق دارند به دولت اعتماد نکنند چون هنوز سادهترین مساله یعنی آمار کرونا در کشور مبهم است و همه این را میدانند که آمار وزارت بهداشت واقعی نیست.
اما در مبارزه با کرونا باید به تجربه دیگر کشورها استناد کرد. اینکه در اخبار آمد که شیوع کرونا در ایتالیا بالاست علتش آن است که خلق و خوی فرهنگی مردمان این کشور شبیه ایرانیهاست. ایتالیا تنها کشور اروپایی است که مردمش اهل گردش و خوشنشینیاند بنابراین این ملاحظات بهداشتی را رعایت نکردند و متناسب با خلق و خویشان عمل کردند. دولت هم مجبور شد کار جدی کند تا بتواند شرایط را مدیریت کند. در مقابل مردم کشوری مثل آلمان چنین روحیاتی ندارند. زندگیشان کاملا هستهای، فنی و خانوادگی است بنابراین با هم رفتوآمد زیادی نداشتند و این بیماری هم مهار شد.
* کارشناس مسائل سیاسی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :