آن سوی امیدبخش مدیران نالایق

دکتر علیرضا کوشکی‌جهرمی * مدیران ناشایست و سمی از راه‌های بیشماری به کارمندان و سازمان آسیب می‌رسانند، به عنوان مثال با کاهش روحیه، کاهش رفاه و شادی در محیط کار و افزایش تعارضات کار و خانواده. برآوردها حاکی از آن است که مدیران بد، هر سال مقدار بسیار زیادی هزینه برای بهره‌وری از دست رفته، جابه‌جایی کارمندان و دعاوی بالا می‌آورند. برخی تحقیقات نشان داده است که رفتارهای رهبران بر عملکرد کارکنان تا پایین‌ترین سطوح سازمانی تاثیر معنادار دارد اما مطمئنا همه به یک میزان تحت تاثیر قرار نخواهند گرفت.

مساله بسیار مهم از الان آغاز می‌شود: در دیدگاه عموم افرادی که در طول سابقه کاری خود توسط مدیران نالایق و ناشایست، مورد خشونت‌های رفتاری و برخوردهای تند قرار گرفته‌اند، زمانی که این افراد به جایگاه مدیریت و قدرت رسیدند، آینه تمام‌نما حتی با انعکاسی قدرتمندتر از رفتار مدیران اسبق خود هستند. به خاطر همین موضوع سازمان‌هایی که دارای فرهنگ انسان‌دوستانه بالا هستند زمان استخدام به این موضوع توجه داشته و تلاش می‌کنند افرادی که در سوابق خود تجربه کار با این مدیران را داشته‌اند، با دقت بیشتری بررسی کنند.

برای بررسی صحت این مطلب شدیدا رایج به نظریه‌ها و بررسی‌های علمی پناه آورده شد:

برای شروع، تحقیقات با رویکرد فردی بسیار راهگشاست. به طور مثال، آلبرت بنادورا روانشناس معروف، «نظریه اجتماعی شناختی» و به تعبیری دیگر «یادگیری اجتماعی» را برای توضیح چگونگی آموختن انسان‌ها از رفتار دیگران، از جمله رفتارهای ناشایست را معرفی می‌کند که بر اساس این نظریه افراد به واسطه الگو‌‌پذیری از مدیران ناشایست، یاد می‌گیرند که چگونه ناشایست باشند.

مطالعات بنادورا و همکارانش با پژوهش‌های دیگری که در حوزه الگوبرداری از رفتار تهاجمی یا غیرتهاجمی کودکان در مهدکودک‌ها انجام شد نیز مورد حمایت بیشتر قرار گرفت. کودکانی که یک شخص بزرگسالی را به عنوان «الگو» تماشا می‌کردند که با چکش به جان عروسک‌ها افتاده، عروسک‌ها را پرتاب می‌کند و به آنها لگد می‌زند ۱۳ مرتبه بیشتر نسبت به کودکانی که بزرگسالان الگوی آنها، آرام با اسباب‌بازی‌ها رفتار می‌کردند، از خود عکس‌العمل‌های خشونت‌آمیز نشان دادند.

پس تا اینجا حرف عوام در مورد کارکنانی که تجربه کار با مدیران خشن را داشته‌اند، خود در آینده خشن رفتار خواهند کرد، تایید می‌شود.

اما مطالعات دیگر حاکی است بسیاری از افراد رفتار مشاهده‌شده را الگو قرار نمی‌دهند. به عنوان مثال برخی تحقیقات نشان می‌دهد که کودکان بالغ با داشتن والدین بدرفتار می‌توانند به شکلی متفاوت رفتار کنند و خود رفتار بدی نداشته باشند.

این مجموعه یافته‌های متناقض نشان می‌دهد که مطالعات بعدی می‌تواند حقایق را آشکارتر سازد که آیا از کارکنان با مدیران ناشایست توقع رفتارهای ناشایست بیشتر می‌رود؟

چندین پژوهش در این خصوص انجام شد.

 در یک آزمایش از ۲۸۸ شرکت‌کننده خواسته شد به عنوان کارمند در یک کافی‌شاپ ایفای نقش کنند. به آنها گفته شد برنامه کافه این است که به پیشنهادات خوب کارمندان (همان آزمایش‌شوندگان) که در راستای افزایش فروش و مشتری باشد پاداش تعلق گیرد. در زمان اجرای این آزمایش مدیر کافی‌شاپ نسبت به برخی از شرکت‌کنندگان، عصبانی شد و ایده آنها را در مقابل دیگران کوچک کرد و رفتارهای توهین‌آمیز غالب شد و در مورد برخی دیگر، مدیر به راحتی ایده آنها را به مدیریت بالاتر منتقل کرد و تقدیر هم انجام شد.

سپس به شرکت‌کنندگان مرحله قبل فرصتی داده شد تا به عنوان مدیر کافی‌شاپ، سبک رهبری خود را به نمایش بگذارند: در این سناریو، یکی از زیردستان آنها برای آنها ایمیلی ارسال کرد و پیشنهادی برای بهتر کردن کافه ارائه داد. اما پیشنهاد ارائه شده مملو از اشتباه و ایرادات نگارشی بود.

سوال مهم این بود: آیا شرکت‌کننده‌ای که به عنوان سرپرست عمل می‌کند، از نیت خیر کارمند قدردانی خواهد کرد یا اجرای ضعیف را شرم‌آور خوانده و برخورد تند رخ خواهد داد؟

پس از رمزگشایی پاسخ‌های شرکت‌کنندگان، متوجه شدند افرادی که رفتار نامناسب را تجربه کرده‌اند رفتارهای اخلاقی بیشتر و رهبری انسان‌دوستانه بیشتری نسبت به افرادی که با آنها بدرفتاری نشده بود، نشان دادند. به عبارت دیگر مورد مدیریت قرار گرفتن توسط یک مدیر بداخلاق و با رفتار ناشایست، شرکت‌کنندگان را با درجه اخلاق بهتر نسبت به شرکت‌کنندگانی که به هیچ‌وجه توسط یک مدیر مورد بدرفتاری قرار نگرفته‌اند، نشان می‌دهد. پژوهش‌های دیگری که بین ۵۰۰ کارمند هندی در صنایع و حوزه‌های مختلف نیز انجام شد موید این موضوع بود.

سخن پایانی

مطمئنا هدف این نوشتار توصیه به قرار گرفتن در معرض رفتارهای ناشایست، جهت توسعه رفتارهای شایسته و اخلاقیات نیست. نکته اول این است که در استخدام و انتصاب افراد، کسانی که سابقه شرایط سخت را دارند می‌توانند گزینه‌های بهتری باشند.

نکته امیدوار‌کننده دوم این است که به گمان عموم برخی رفتارهای نازیبا و ناشایست که توسط برخی مدیران در سازمان‌ها و شرکت‌ها جاری است، نسل بعدی که این شرایط را درک کرده‌اند، به احتمال بسیار زیاد رفتارهای بدتر و وخیم‌تری از خود نشان خواهند داد اما پژوهش‌های انجام شده بسیار امیدبخش است.

نکته سوم این است که طبق اصل و قانون طبیعی بدی‌ها پایدار نخواهد بود. گویا رفتار انسان‌ها نیز ناخودآگاه از این قانون طبیعی پیروی می‌کند.

 

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 136407
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا