لزوم حمایت مالی از ورزش زنان

لیلی نظامی * با بررسی ورزش زنان در هر کشوری می‌توان فهمید زنان آن کشور در چه جایگاهی قرار دارند. انگیزه نوشتن این سطور این خبر بود: «نارسینا امسال در لیگ برتر بسکتبال به دلیل عدم وجود اسپانسر شرکت نمی‌کند.» ندا عسکرنیا نامی آشنا در عرصه ورزش بانوان است. کسی است که خود بازیکنی را در تیم مهام تهران شروع کرد. با خاتمه دوران بازیکنی به مربی‌گری تیم تیام روی آورد و همزمان دوره‌های داوری را شرکت کرد و مدتی نیز در لیگ‌های تهران سوت زد. هر کس او را می‌شناسد می‌داند که اهل زد و بند و باند بازی و لابی‌گری نیست؛ به دانش روز متکی است و تمام تلاشش بر این پایه است که بتواند جوانان این مرز و بوم را در عرصه ورزش بسکتبال به جایی برساند که لیاقتش را دارند. از شاگردانش شنیدم که نه‌تنها در خصوص ورزش که در حیطه تحصیلی نیز مشوق آنان بوده و از این حیث با آنها سخت‌گیرانه برخورد می‌کند. رعایت اخلاق ورزشی نیز دارای جایگاه مهمی در چارچوب فکری این مربی باسابقه‌دار است. او سال‌هاست که تیم‌داری کرده و با بضاعت مالی اندک خود و بازیکنانش به کرات تیم‌های دسته دو را به لیگ یک آورده است. با مروری بر بازی‌های سوپر لیگ سال گذشته به جرات می‌توان گفت حضور عسکرنیا و آوردن یک بازیکن آمریکایی به نام شوماری هریس توسط وی و به تکاپو افتادن سایر تیم‌ها برای رویارویی با این تیم و جذب بازیکنان خارجی دیگر علاوه بر نیمکت‌های پر و پیمان‌شان، لیگی جذاب و به دلالت تمامی صاحب‌نظران ورزش بسکتبال بانوان بهترین لیگ در تاریخ بسکتبال بانوان بعد از انقلاب را به وجود آورد. در حالی که انتظار داشتیم امسال نیز شاهد رقابت‌های زیبای این تیم استخوان‌دار لیگ باشیم متاسفانه شنیده شد به دلیل عدم حمایت اسپانسر پیشین و فقدان اسپانسر جدید، از ارائه تیم به لیگ برتر ناکام مانده است.

پاسخ به چرایی عدم اسپانسری بخش خصوصی در یک کلام خلاصه می‌شود به اینکه بازگشت سرمایه برای آنها وجود ندارد. چون بازی بانوان پخش مستقیم ندارد و نتیجتا تبلیغات بازخورد مالی مناسبی نخواهد داشت. پرسش این است تا کی می‌توان به این وضع ادامه داد و متولیان ورزش بانوان چرا این قدر بی‌تفاوت از کنار توانمندی‌های بانوان ورزشکار کشور می‌خواهند عبور کنند. امثال عسکرنیا در هر کجای دنیا که بودند به هر شکل و نحوی از وی حمایت می‌کردند؛ مربی جوان پرتلاشی که قصد دارد تیم‌داری کند جوانان را در مسیری متعالی قرار داده و باعث افتخارآفرینی برای خود و جامعه شان شود.

صورت مساله این است که نابرابری جنسیتی در عرصه ورزش ما بیداد می‌کند. آمریکایی که امروز در المپیک رتبه اول را آورد و بخش زیادی از مدال‌های آن نتیجه پیروزی زنان ورزشکارش بوده است، در ۱۰۰ سال گذشته از نابرابری جنسیتی در عرصه ورزش برخوردار بود با تلاش جامعه مدنی عدم تبعیض بین زن و مرد در برنامه‌های ورزشی‌شان تنظیم و برقرار شد. نتیجه این شد که می‌بینیم. دیدگاه حداقلی به ورزش بانوان و نگاه جنس دومی به نیمی از جامعه، پیامدهای منفی دارد. مدیریت جدید وزارت ورزش باید طرحی دگر بیندازد. نوع نگاه باید عوض شود. فعلا که بخش خصوصی حامی ورزش بانوان نیست پس باید چه کرد؛ دست روی دست گذاشت و هیچ سیاست توسعه‌گرانه‌ای در عرصه ورزش بانوان پیش نگرفت. نتیجه المپیک توکیو در همین ورزش بسکتبال را در نظر بگیرید. با وجود حمایت‌های فراوان وزارت ورزش و فدراسیون بسکتبال و بخش خصوصی از لیگ بسکتبال مردان نتوانستند حتی به یک هشتم نهایی راه پیدا کنند. منظور این نیست که مدیریت در ورزش مردان ایده‌آل است. خیر؛ فقط غرض بیان این مطلب است که اگر همین امکاناتی که در ورزش مردان است به زنان داده می‌شد در بدترین حالت همین نتیجه‌ای حاصل می‌شد که آنان در توکیو کسب کردند. بی‌شک برای ساخت یک جامعه توسعه محور زیرساخت‌های ورزشی در حوزه ورزش زنان از اهمیت سترگی برخوردار است. ساختار حکومتی اگر واقعا دیدگاه توسعه محور دارد نباید زنان جامعه را نادیده بگیرد. باید سیاستی پیش گرفت که فرصت‌ها و امکانات مالی بالمناصفه بین زنان و مردان تقسیم شود. به نظر می‌رسد عمده‌ترین مانع توسعه‌نیافتگی در ورزش زنان بیش از هر چیز، عدم اراده موثر حاکمیتی برای پیشرفت ورزش زنان است. نگاهی به ادوار گذشته موید این واقعیت است که زنان در وزارت ورزش از جایگاه مناسبی برخوردار نبودند و نیستند؛ نرخ مشارکت زنان بسیار پایین است. برای پیشبرد ورزش زنان افزایش تعداد زنانی که سابقه و تحصیلات ورزشی دارند درمراکز تصمیم‌گیری ورزشی از ملزومات این هدف است.

وزارت ورزش اگر حمایت همه‌جانبه‌ای از ورزش زنان بکند پخش مسابقاتی که با پوشش اسلامی صورت می‌گیرد نظیر بسکتبال، والیبال، فوتبال، فوتسال و دیگر زنان را نیز از تلویزیون امکان‌پذیر کند. در این صورت بدون اینکه نیاز به اقدام خاصی باشد رسانه‌های خبری تمایل بیشتری برای پوشش این مسابقات خواهند داشت. از دیگر سو بخش خصوصی نیز رغبت بیشتری برای سرمایه‌گذاری در ورزش زنان از خود نشان خواهد داد. امثال عسکرنیاها نیز که عمر خود را در ورزش سپری کردند و دغدغه شان ارتقای بسکتبال این مرز وبوم بوده است، قادر خواهند بود تیم‌داری کنند و دانش خود را به نسل‌های جوان منتقل کنند. جای تیم خوب نارسینا و مربی زحمتکش آن امسال در لیگ بسکتبال خالی خواهد بود.

* کارشناس تربیت بدنی

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 210672
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا