اربعین و ریاضیات عشق در کربلا

علی شعبانی * اریک فروم، عشق را به عشق مادرانه و عشق پدرانه تفکیک می‌کند. عشق مادرانه یک‌طرفه و سراسر محبت است. لاتقنطوا من رحمت‌الله. عشق پدرانه تابع کنش و واکنش است. با محبت افزون و بی‌مهری، موجب خشم و قهر محبوب می‌گردد. لان شکرتم لازیدنکم و لان کفرتم ان عقابی لشدید.

در نگاه زینب (س ع)، کربلا صحنه تبلور زیبایی بود. ما رأیت الا جمیلا. زیبایی، عشق در رابطه ریاضی است، یعنی آنچه در تعادل و توازن x وy‌ها به هستی ماهیت می‌بخشد. فطرت بشر نماد زیبایی است و گرایش و کشش به آن دارد. شهریار در یکی از اشعار  مشهورش در مورد حسین (ع) می‌گوید:

«شمر گوید گوش کردم تا دم آخر چه گوید با خدای خود حسین

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین»

ریاضیات عشق، خود را برای معشوق خواستن است. در منطق ریاضی، جوهره عشق، دوست داشتن معشوق برای معشوق است. هر آنچه معشوق کند عین حسن است. نگرش تجاری و هزینه- فایده، آن را از ماهیتش دور می‌کند. مولوی:

«عاشقم بر قهر و بر مهرش به جد

ای عجب من عاشق این هر دو ضد»

منطق، ابزار درست فکر کردن است. ریاضی یعنی تفکر هوشمند. ویژگی تفکر خلاق و هوشمند، عقلانی فکر کردن و عقلانی عمل کردن است. عقلانی عمل کردن در منطق ریاضی، تنها درست عمل کردن یا تشخیص و تسجیل درست نیست بلکه سنجش پیامدهای آن- حساب و‌ کتاب‌های بعدی ماجرا- نیز هست.

جهان بر مبنای منطق ریاضی کار می‌کند. ریاضیات، علم حساب و کتاب دنیای زودگذر و سود و فایده آنی نیست. ریاضیات علم عقلانیت و عقلایی اندیشیدن است. عقلانیت دو دو تا چهارتا می‌کند اما، تفکر عقلایی به درستی این معادله می‌نگرد. زندگی خوب است اما نه با ذلت! حیات با ذلت، جز ننگ و خواری نیست.

منطق ریاضی، اعتدال است. منطق کربلا اعتدال بود. منطق ریاضی نرم‌افزار است نهضت کربلا جنبشی نرم‌افزاری بود. منطق ریاضی  همزیستی و تعامل است، منطق کربلا پرهیز از جنگ و اقبال به تعامل بود. پیام حسین (ع) در آغاز نهضت، دعوت داوطلبانه به فداکاری بود: «هر کس می‌خواهد خون قلب خود را در راه ما نثار کند، پس با ما همراه شود». در میدان جنگ تاکیدش بر آزادگی انسان به ماهو انسان بود: «اگر دین ندارید، آزاده باشید.» و در مواجهه واقعی با زندگی و مرگ، برداشتن بیعت و آزاد گذاردن یاران در انتخاب، عالی‌ترین موهبت انسانی بود. چراغ‌ها و شمع‌ها را خاموش کرد تا افراد بی‌معذوریت بین ماندن و رفتن انتخاب کنند.

راهپیمایی اربعین، که اینک در راه تبدیل شدن به رفتار فراگیر فراملیتی، فراقومیتی، فرادینی و فرامذهبی است، تبلور رابطه ریاضی پدیده‌های عشق و حقیقت است. در ریاضی رابطه پدیده‌ها آنچنانکه باید باشد است، نه چنانکه هست. ریاضیات انتزاعی‌تر از گرایش‌های رفتارگرایانه است. فطرت ریاضی تبدیل کشش‌های انقیادگرایانه جسم و ذهن به آبی مستعد شکل‌پذیری در ظرف زمان است. عشق کربلا، مادرانه است. مولوی:

«در جهان دو بانگ می‌آید به ضد

تا کدامین را تو باشی مستعد

آن  یکی  بانگش  نشور  اتقیا

وان دگر  بانگش فریب اشقیا».

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 218614
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا