آقای رییسی! مرحمت فرموده ما را مس کنید

به گزارش جهان صنعت نیوز: توقع تفریح و سرگرمی و سفر و آنچه در استانداردهای یک زندگی طبقه متوسط  جای می‌گیرد هم که چند سالی است از ایران پر کشیده و رفته است. روند افزایش قیمت‌ها و پروسه سقوط به زیر خط فقر البته برایمان تازگی ندارد، چنانکه براساس آخرین گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، درآمد سرانه ایرانی‌ها از سال ۹۰ تا ۹۹ بیش از ۳۴ درصد کاهش را تجربه کرده است و آمارها و اطلاعات حتی رسمی نشان می‌دهند  از هر چهار ایرانی یک نفر فقیر محسوب می‌شود. آنچه در این چند ماه گذشته تجربه کرده و زیسته‌ایم اما واقعا فرق دارد. روزنامه‌ها و رسانه‌های دولت هر روز از کنترل تورم و بهبود اوضاع و حتی روزهای بهتری که در پیش است می‌نویسند اما آنچه شهروندان  با گوشت و پوست و استخوان‌ حس می‌کنند  گرانی است و گرانی و گرانی! قرار بود دولت رییسی و همفکرانش در مجلس انقلابی به اوضاع اقتصاد سامان دهند و آن وضعیتی که به قول خودشان ناشی از گره زدن اقتصاد به مذاکره و سیاست خارجی بود را بهبود بخشند. به عبارت ساده‌تر قرار بود کاری کنند که این یک لقمه نان و اجاره خانه ساده‌تر به دست مردم برسد.  حالا اما اوضاع طوری شده که اکثریت قابل اعتنایی از شهروندان ایرانی اگر دستشان به رییسی برسد لابد خواهند گفت  آقای رییسی از طلا شدن پشیمان گشته‌ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید. بهتر است یادآوری کنیم، این حرف را فقط منتقدان دولت هم نمی‌زنند. مثلا آنکه می‌گوید با این حساب مردم باید به جای هر غذایی  جو دم کنند و بخورند، محمدحسن آصفری نماینده اصولگرا و عضو جبهه پایداری مجلس است. یا یک سیاستمدار دیگر  که از ترمز بریدن قیمت‌ها انتقاد می‌کند، سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز است. مثال بسیار است اما همین دو مورد کافی است تا بدانیم از سنتی‌ترین تا رادیکال‌ترین طیف جریان سیاسی همسو با دولت و مجلس هم منتقد وضع موجود است. دنبال مقصریابی نیستیم چون اینکه چرا گرانی‌ها ایجاد شد و کی بیشتر شد و چه کسی کمتر توانست آن را مهار کند، یا حتی اینکه کدام گروه‌ها و افراد در این وضعیت سود داشته و از سرعت گرفتن روند افزایش قیمت‌ها استقبال کرده‌اند و… بحث مفصلی می‌طلبد. آنچه در این گزارش می‌گوییم و بررسی می‌کنیم این است که دولت رییسی چطور باید از پس این اوضاع برآید؟ ادامه این رویه چه تبعاتی برای دولت سیزدهم دارد؟ مهم‌تر اینکه مردم تا کی و تا کجا تاب تحمل این اوضاع را دارند و در یک نگاه واقع‌بینانه اگر صبرشان سر برسد، چه خواهد شد؟


رفع تحریم معجزه نمی‌کند

شاید برخی دل به این خوش کرده باشند که فرداروزی توافق می‌شود و تحریم‌ها لغو و دولت مستقر هم ضمن اینکه مدال افتخار باز کردن این گره از کار سیاست خارجی را به سینه دارد، در پیشبرد امور و اداره کشور مسیر هموارتری خواهد یافت. برخی اما معتقدند که از این خبرها هم نیست. نه اینکه توافق نشود، بلکه می‌گویند به فرض توافق و رفع تحریم هم مشکلات موجود به سادگی حل نخواهد شد و خلاصه اینکه نباید به امید معجزه بود.

عزت‌الله یوسفیان‌ملا، نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصولگرا از جمله کارشناسانی است که همین دیدگاه را دارد. او در گفت‌وگو با «جهان صنعت» از منطبق نبودن سیاست‌ها و شعارهای دولت و مجلس انتقاد کرده، می‌گوید: «اگر کالاهای لاکچری و لوکس گران می‌شد، می‌گفتیم که مصرف‌کننده آن یک قشر خاص است و آنها هم مشکل خاصی ندارند اما الان شاهد افزایش کالاهایی هستیم که قوت غالب مردم است، مثلا فطریه مردم بر اساس برنج و گندم تعیین می‌شود. در تاریخ سابقه نداشت که قیمت برنج از قیمت آنچه کنارش می‌آید گران‌تر شود و مثلا مرغ نزدیک ۵۰ هزار تومان و برنج حدود ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان بشود! تازه بحث حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی هم مطرح است و احتمالا نان هم گران خواهد شد.»

او با تاکید بر اینکه «ادامه این وضعیت دیگر قابل قبول نیست» می‌گوید: «شما از هر مدیر سالمی که در خطه شمال خدمت کرده باشد، بپرسید می‌گوید که ساخت و ساز بی‌رویه در کنار دریا مساله جدی این منطقه است. الان دولت در این زمینه خوب کار می‌کند اما اصلا کسی به این توجه نمی‌کند چون مردم در برنج و نان و قوت غالب خود مشکل دارند. شرایط همین الان هم از نقطه تحمل مردم گذشته است. کسی که برنج درجه یک می‌خرید، دیگر برنج درجه سه می‌خرد. مردم بیش از این نمی‌توانند تحمل کنند لذا امیدواریم که یک حرکت ضربتی کنند. به خصوص که دولت شعار می‌داد که ما چیزی را به تحریم متصل نکرده‌ایم.»

این نماینده ادوار در پاسخ به اینکه دولت چطور باید از پس این چالش برآید، می‌گوید: «دولت ابزار لازم را دارد. مساله این است که دولت نباید مشکلی بر مشکلات خود اضافه کند. مثلا حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، طرح بنزینی جدید و… مواردی است که بر مشکلات دولت می‌افزاید. ما هنوز نتوانسته‌ایم مشکل یارانه را حل کنیم. الان ۴۵ هزار و پانصد تومان پول یک سفر اسنپ تازه اگر بارانی نباشد، می‌شود اما برای دولت مبلغ کلانی است. این وضعیت یعنی دولت و مجلس پیش‌بینی‌های لازم را نکرده‌اند که به اینجا رسیده‌ایم.»

او در پاسخ به اینکه آیا توافق احتمالی و رفع تحریمی می‌تواند تا حدی از مشکلات فعلی بکاهد؟ می‌گوید: «در روزهایی که بهترین وضعیت اجرای برجام بود و شرکت‌های خارجی در حال آمدن بودند و آقای روحانی پز می‌داد که همه چیز خوب است نیز رییس کل بانک مرکزی می‌گفت که سوئیفت باز است اما بانک‌های جهانی با ما کار نمی‌کنند. الان چه می‌خواهد بشود که ما امیدوار باشیم؟! فرض کنیم دلار پنج هزار تومان هم کمتر شود، اتفاقی نمی‌افتد، معجزه‌ای نخواهد شد. ما در بهترین شرایط اجرای برجام هم شکل و شمایل خوبی در اقتصاد و داد و ستد خارجی نداشتیم.»

یوسفیان‌ملا تاکید می‌کند: «مشکل این است که دولت تا یک مشکل را رفع نکرده، سراغ یک مساله دیگر می‌رود. مثلا همین طرح بنزینی که گفتند، مشکل را اضافه می‌کند و دولت نباید این کارها را انجام دهد. ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنند حتما تبعاتی دارد. دقت کنید که مدیریت در بحث برنج و قوت غالب خیلی سرراست است و با یک میزان مشخص واردات می‌شد، مساله را حل کرد اما نکردند، آن وقت انتظار داشته باشیم چه چیزی را مدیریت کنند! مساله مهم این است که دولت نباید در این شرایط یک مساله جدید به مشکلات کشور اضافه کند.»

درهای کشور را باز کنیم

برخی دیگر از کارشناسان اما کاملا برخلاف یوسفیان‌ملا اندیشیده و معتقدند که تا در سیاست خارجی گشایشی ایجاد نشود، وضعیت همین است. مهدی آیتی فعال سیاسی اصلاح‌طلب از جمله همین افراد است و فکر می‌کند که برای رفع مشکلات فعلی و حل این وضعیت بحرانی باید اقدامات جدی کرد. او در گفت‌وگو با «جهان صنعت» ضمن اشاره به اینکه «کمبود امکانات و مایحتاج عمومی مردم به دنبال خود نارضایتی عمومی خواهد داشت» می‌گوید: «این وضعیت اصلا به صلاح دولت و مسوولان نیست لذا حتما باید برای قیمت‌های افسارگسیخته که هر روز بیدار می‌شویم، بالاتر از دیروز رفته است، فکری کنند.»

وی در توضیح اینکه دولت چطور باید شرایط تورمی و معیشتی موجود را مدیریت کند نیز می‌گوید: «ما در قیمت‌گذاری راهی نداریم غیر از اینکه یا به اصل عرضه و تقاضا در نظام بازار اتکا کنیم و یا وضعیت را فوق‌العاده اعلام کرده و کوپن چاپ کنیم. الان در شرایطی هستیم که به گفته برخی از سیاستمداران و دولتمردان شبیه جنگ است. جنگ اقتصادی هم از جنگ نظامی سخت‌تر است چون در محاصره کامل روابط اقتصادی و پولی بانکی کشورهای دنیا هستیم و نمی‌توانیم نفت بفروشیم و… یعنی وضعیت غیرعادی است. در این شرایط باید برای تامین مایحتاج مردم کوپن چاپ کرد. البته منظور لزوما چاپ کاغذی نیست. ممکن است، دیجیتال باشد یا با استفاده از کارت ملی سهمیه‌بندی انجام شود. اگر نخواهیم سهمیه‌بندی کنیم و بگوییم عرضه و تقاضا حاکم باشد، وضعیت تفاوت دارد. در این صورت باید آنقدر اجناس مورد نیاز مردم را به بازار تزریق کنیم که تعادل ایجاد شود. طبیعتا وقتی که نمی‌‎توانیم، وضعیت همین می‌شود که شاهدیم و دولت روی هر کالایی که دست بگذارد و بخواهد کنترل کند، یک کالای دیگر گران می‌شود. دولت یک روز گوشت، یک روز تخم مرغ، یک روز هم نان را کنترل می‌کند اما این وضعیت به هیچ وجه قابل مدیریت نیست و نمی‌توان هزاران کالای موجود در بازار را کنترل کرد.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه تاکید می‌کند: «مشکل ما اصلا در داخل کشور نیست. آنهایی که می‌گویند مساله ما، مساله مدیریتی است و به دولت قبل ایراد می‌گرفتند، وقتی به عرصه آمدند، دیدند که نمی‌توان مدیریت کرد. آقایان قالیباف و رییسی می‌گفتند که مشکل مدیریت است اما بعد خودشان نتوانستند جلوی تورم، بیکاری و… را بگیرند. دلیلش هم این است که مساله اصلی ما مساله سیاست خارجی است. ما تا زمانی که با دنیا صلح و آشتی نکنیم و درهای کشور باز نشود، مشکلات ما حل نخواهد شد. روابط پولی و بانکی، فروش نفت، صادرات و واردات و… تماما بستگی به این دارد که پیام صلح و دوستی و آشتی به دنیا بدهیم. امروز حتی کشورهای همسایه و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هیچ‌یک با ما دوست واقعی نیستند، چه برسد به کشورهای اروپایی و دورتر. مشکل معیشتی ، اقتصادی، گرانی و تورم و… همه در سیاست خارجی خلاصه می‌شود و تا آن را حل نکنیم، این مشکلات موجود را خواهیم داشت.»

وی در پاسخ به اینکه با این اوضاع اگر در وین هم به توافقی نرسیم، دولت چطور می‌تواند مسائل معیشتی موجود را حل کرده و تورم را کاهش دهد؟ می‌گوید: «ما به خاطر غرب‌ستیزی که داریم ناچار هستیم که به دامن شرق برویم و برای ادامه بقا و زندگی خود راهی غیر از قرارداد بستن با چین و روسیه و… نداریم. تا وقتی که غرب‌ستیزی می‌کنیم، راهی غیر از این نداریم. مشکلات هم شاید به طور نسبی رفع شود اما هرگز موجب دوستی ما با دنیا و برقراری تبادلات با دنیا نمی‌شود. تنها راه‌حل واقعی، دوستی با دنیا و باز کردن درهای کشور است.»

همان‌طور که روشن است هر یک از سیاسیون با توجه به گرایش سیاسی و رویکردهای فکری خود برای دولت نسخه‌ای پیچیده و معتقدند که به طریقی باید از ادامه وضعیت موجود ممانعت کرد. آنچه همه درباره آن اتفاق‌نظر دارند اما این است که دست روی دست گذاشتن، دستور دادن و یا چند شعار و حرف زیبا مبنی براینکه همه چیز خوب است و بهتر می‌شود و اقتصاد هم به سایر مسائل گره نخورده، فایده ندارد. دلیلش هم واضح است؛ آستانه تحمل مردم به وضوح کاهش یافته و آرام آرام شاهد تبعات این اوضاع هستیم. برای همین هشدارها درباره ادامه این اوضاع افزایش یافته است.

اعتراضات آتی

امان‌الله قرایی‌مقدم، استاد جامعه‌‎شناس در گفت‌وگوی خود با «جهان‌صنعت» از همین بابت هشدار می‌دهد. او با برشمردن تبعات ادامه تورم و گرانی می‌گوید: «این تورم و گرانی اثرات بسیاری دارد. نه فقط اثرات اقتصادی، بلکه اثرات سیاسی. یعنی موجب ایجاد بحران و نارضایتی است و در آینده شاید اغتشاش و آشوب هم ایجاد کند. ضمن اینکه اثرات روحی و روانی دارد. این وضعیت امنیت غذایی مردم را که از نظر آبراهام مزلو و فردریک هرزبرگ از جمله نیازهای اولیه و عامل حفظ سلامتی افراد است، به خطر می‌اندازد. این وضعیت به افزایش آسیب‌های اجتماعی مثل دزدی و … حتی طلاق و… منجر می‌شود چون اقتصاد، زیربنا و اصل است. وقتی اقتصاد با مشکل مواجه شود که الان شده و خود آقایان نیز به آن اذعان دارند، مشکلات بسیار دیگری هم ایجاد خواهد شد.»

او می‌افزاید: «امروز دیگر مساله تغذیه مردم است نه موضوعاتی که بتوان از کنار آن گذشت و گفت اگر نبود هم نبود، مثلا خرید ماشین و… . امروز مشکلات اقتصادی باعث افزایش جرایم و آسیب‌های اجتماعی شده است. سرخوردگی در جامعه ایجاد شده و این، تبعات زیادی دارد مثلا روی آوردن به مواد مخدر و هرزگی و… همه اینها ناشی از افزایش فقر و مشکلات اقتصادی است. اقتصاد، اثرات فرهنگی دارد. اثرات سیاسی آن اما از همه خطرناک‌تر است. اقتصاد، اصل است. باید حواس‌مان باشد که عامل انقلاب روسیه فقر بود. شکاف طبقاتی باعث آن انقلاب اقتصادی شد. انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ هم همین طور بود. شکی نیست که یک پایه از وقوع انقلابات در تمام دنیا اقتصاد است. البته خودآگاهی هم اثر داشته اما مساله این است که وقتی اقتصاد وضعیت خوبی نداشته باشد و مردم در تامین معیشت خود مشکل داشته باشند، درمی‌یابند که ناروایی در جامعه وجود دارد و باید به دنبال تغییر بود، در نتیجه انقلابات شکل می‌گیرد. بنابراین گرانی و تورم و تامین معیشت با حقوق حداقلی مشکل‌زا است.»

قرائی‌مقدم می‌گوید: «یک کارگر با حقوق حداقلی وقتی یک کیلو  برنج ۱۰۰ هزار تومان، گوشت نزدیک ۲۰۰ هزار تومان و سایر موارد خوراکی همین طور باشد، زندگی کند، دست از جان می‌شوید و دیگر برایش زندگی معنا ندارد چون معیشت آنها که نیاز اساسی است، به خطر افتاده است.  در نتیجه زمینه بروز اعتراضات، اغتشاشات و دگرگونی ایجاد می‌شود.»

شرط بلاغ

آنچه در این گزارش گفتیم اعم از هشدارها و توصیه‌ها و راهکارها همه شرط بلاغ بود که دولت محترم خودش می‌داند پند گیرد یا ملال. امید ما اما به این است که این هشدارها را جدی گرفته، همه ظرفیت‌ها و توان خود را هم به کار گیرند و قبل از آنکه دیر شود، به داد این مردم برسند.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانسیاسی
شناسه : 246743
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا