فقدان شیوه‌نامه احیای صنایع‌دستی

به گزارش جهان صنعت نیوز:  مساله احیای صنایع‌دستی فراموش شده و برگرداندن آنها به چرخه اقتصادی همواره از سوی دوستداران هنر و فرهنگ ایران پیگیری شده است. باوجود تمام پیگیری‌ها و تلاش‌های دوستداران هنرهای سنتی ایرانی اما اقدامات جسته و گریخته وزارت میراث فرهنگی و اجرا نشدن یک برنامه جامعه و مدون، مانع احیای صنایع‌دستی اصیل و ریشه‌دار ایرانی شده است.

برای بررسی بیشتر این موضوع پای صحبت‌های حجت مرادخانی پژوهشگر و کنشگر حوزه صنایع‌دستی و مدرس دانشگاه نشستیم. وی معتقد است که برای احیای صنایع‌دستی در معرض فراموشی ایجاد یک شیوه‌نامه و یا استاندارد مشخص برای احیای امری ضروری است که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.

در این گزارش سعی می‌کنیم ضمن بررسی وضعیت هنرهای سنتی در حال فراموشی، ساز و کارها و راهکارهایی که برای احیای این هنرهای سنتی می‌بایست مورد توجه قرار گیرد را بررسی کنیم.

* وضعیت صنایع‌دستی در حال فراموشی

آن‌طور که ویدا توحدی مدیرکل دفتر آموزش و ترویج صنایع‌دستی به «جهان‌صنعت» گفته براساس آخرین آمار موجود در سال گذشته ۱۹رشته صنایع‌دستی به شکل جدی با مشکل در معرض فراموشی قرار گرفتن مواجه هستند.

 از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به گره‌چینی چوب آذربایجان‌شرقی، پیکرتراشی چوبی آذربایجان‌غربی، جاجیم‌بافی استان ایلام، گلیم ماشته استان کهگیلویه‌وبویراحمد و جاجیم پنبه‌ای زنجان اشاره داشت.

 باوجود آنکه هم از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و هم از سوی فعالان و کنشگران در حوزه هنرهای سنتی اقداماتی برای احیای این رشته‌ها صورت گرفته، ولی بدون شک احیای این هنرهای ریشه‌دار ایرانی نیازمند برنامه‌ای مشخص و استاندارد است.

واقعیت این است که وضعیت صنایع‌دستی در کشور مساعد نیست و از کاشان گرفته تا کرمانشاه هنرهای سنتی با خطر فراموشی دست به گریبان هستند.

در همین رابطه چندی پیش محمود تولایی رییس اتاق بازرگانی کاشان ضمن ابراز تاسف از وضعیت ‌نامناسب صنایع‌دستی کاشان گفت: «آنچه که ما در موزه‌های دنیا به آن افتخار می‌کنیم همین صنایع‌دستی است و متاسفانه در این زمینه کوتاهی کردیم به نحوی که برخی از آنان از بین رفته و برخی دیگر نیز در شرف فراموشی است.»

پیش‌تر نیز معاون صنایع‌دستی و گردشگری اسبق استان کرمانشاه ضمن تاکید براین نکته که هیچ کدام  از انواع صنایع دستی به طور صد درصد فراموش نشده است گفته بود: «رشته‌هایی مانند بافتنی‌‌های عشایری، قفل‌سازی، لگام اسب، ابزار و یراق‌سازی در معرض فراموشی قرار گرفته‌‌اند.»

باتوجه به خطر فراموش شدن هنرهای سنتی از وزارت میراث فرهنگی انتظار می‌رود که اقدامات مشخصی را برای حفظ هنرهای سنتی اصیل ایرانی به کار گیرد.

از سوی دیگر باید توجه داشت که در معرض فراموشی قرار گرفتن برخی از انواع صنایع‌دستی، دلایل خاص خود را دارد که تا آنها شناسایی نشوند، هر نوع اقدام جهت احیا ناموفق خواهد بود. در چنین شرایطی حتی اگر اقدامی در زمینه احیا نیز صورت گیرد از آنجایی که علل و شرایطی که موجب فراموش شدن مطرح بوده همچنان وجود دارد احیای صورت‌گرفته نیز مقطعی و ناکارآمد خواهد بود.

باتوجه به نکات مطرح‌شده باید در نظر داشت که احیای هنرهای سنتی در معرض فراموشی قرار گرفته کاری بسیار دشوار بوده و نیازمند صرف زمان و هزینه است. لذا ساخت چند نمونه از یک هنر سنتی در کارگاه و نمایش آن به هیچ وجه به معنای احیای آن هنر سنتی نیست.

* لزوم ایجاد استاندارد احیا

یکی از نقدهایی که به سازوکار فعلی وزارت میراث فرهنگی در زمینه احیای صنایع‌دستی در معرض فراموشی وجود دارد نبود ساز و کار مشخص برای احیا است.

حجت‌الله مرادخانی مدرس دانشگاه و کنشگر صنایع‌دستی ضمن تاکید بر لزوم ایجاد استاندارد برای احیای هنرهای سنتی به «جهان صنعت» گفت: «در خصوص احیا آنچه که مسلم است این امر مقوله‌ای نیست که با ایجاد یک یا دو کارگاه بتوان مدعی احیا شد. احیا استانداردی دارد و نیاز به سازوکارها و افرادی دارد که تمام این‌ها می‌بایست تامین شود. به نظر من در حال حاضر در بحث احیا بهترین کاری که می‌شود کرد ایجاد یک شیوه‌نامه و استاندارد احیا است که باید تعریف شود و در حال حاضر یک چنین چیزی نداریم.»

وی ضمن اشاره به اقدامات پراکنده صورت گرفته برای احیای صنایع‌دستی در معرض فراموشی ابراز داشت:  «اینکه در یک روستا صرفا یک نفر را پیدا کنیم که توانایی ساخت یک هنر سنتی را دارد به این معنی نیست که آن هنر سنتی احیا شده است. در چنین شرایطی اگر این استادکار به مسافرت برود و یا دچار بیماری شود کار تولید آن هنر سنتی متوقف می‌شود. بنابراین باید گفت استاندارد مشخصی برای احیای صنایع‌دستی تعریف نشده است.»

مرادخانی ادامه داد: «اینکه هر روز شنیده می‌شود یک هنر سنتی احیا شده است درست نیست و احیا اصول و استانداردهای مشخصی دارد. آنچه که امروز به آن نیاز داریم تدوین یک شیوه‌نامه اصولی برای احیای صنایع‌دستی در معرض فراموشی است.»

این پژوهشگر و کنشگر حوزه صنایع‌دستی ضمن اشاره به تفاوت اقبال عمومی به جنبه‌های مختلف هنر در طول تاریخ خاطرنشان ساخت: «اصولا یک نکته‌ای که در خصوص هنرهای فراموش شده وجود دارد، ذات این هنر-صنعت (صنایع‌دستی) به دلیل درهم‌تنیدگی آن با حیات انسان در تمام ادوار گذشته بوده است. در طول زمان برخی از رشته‌ها کمرنگ شده و برخی از رشته‌ها خلق ‌شده و پررنگ شده است. این‌ها مواردی بوده که همواره وجود داشته و نباید نسبت به این قضیه خیلی حساس شویم.»

وی در خاتمه متذکر شد: «البته اگر این موضوع (فراموش شدن انواع صنایع‌دستی) خیلی فراگیر باشد در حکم زنگ هشداری است و می‌بایست به آن دقت کرد.»

* اهمیت توجه به شاخصه‌های بومی

در پایان باید در نظر داشت که نجات و احیای صنایع‌دستی در معرض فراموشی قرار گرفته صرفا از طریق بازسازی و نمونه‌سازی قابل انجام نیست.

توجه به اقلیمی که صنایع‌دستی از آنجا برخاسته و نیز نظر به زیبایی‌شناسی‌های بومی و مباحث فرهنگی و سلایق مردم از جمله نکاتی است که می‌باید در احیای هنرهای سنتی طرف توجه قرار گیرد.

براین اساس احیای صنایع‌دستی در شهرها و استان‌های مختلف بسته به اقلیم و ویژگی‌های هر منطقه شرایط متفاوتی را می‌طلبد.

 با این همه وجود یک شیوه‌نامه و استاندارد مشخص برای مشخص بودن اصول و سازوکارهای کلی و اصولی احیا امری حیاتی است که نباید از آن غفلت شود.

اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهخواندنی
شناسه : 272571
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا