دست‌اندازی دولت به بورس با حذف سهامدار خرد

فردین آقابزرگی *

 رسالت اصلی سازمان بورس ایجاد شفافیت، کمک به افزایش نقدشوندگی و حرکت به سمت بازار کار است. در این بین یکی از وظایف تعریف‌شده سازمان بورس حمایت از منافع بلندمدت سهامداران به ویژه سهامداران خرد است. با این حال همواره منافع کلان تعدادی از بازیگران بازار سرمایه مانند دولت و نهادهایی که مستقیما یا به طور غیرمستقیم زیر نظر دولت هستند سایه سنگینی بر حوزه سیاستگذاری در بازار سرمایه دارد. از جمله این فشارها، مکلف کردن صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت برای خرید اوراق دولتی است. هم‌اکنون در ترکیب دارایی این صندوق‌ها تعیین شده که به صورت تکلیف قانونی چه میزان اوراق دولتی و چه میزان از  سایر اوراق خریداری شود.

در همین حال با وجود ریسک‌گریزی جامعه هدف در صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت، تحمیل و تکلیف شده است که این صندوق‌ها باید سهام هم خریداری کنند. هم‌اکنون میزان سرمایه‌گذاری صندوق‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه بالغ بر ۶۲۰ هزار میلیارد تومان است. از این رقم، ۴۷۰ هزار میلیارد تومان معادل ۷۵ درصد به صندوق‌های با درآمد ثابت تعلق دارد که طبق تکالیف سازمان بورس مکلفند بخشی از منابع را به خرید اوراق دولتی یا بدهی تخصیص دهند. اما از آنجا که این صندوق‌ها با خرید سهام متضرر شده‌اند یک بسته حمایتی در چارچوب عرضه‌های اولیه به آنها تخصیص داده شده است! در واقع این حمایت در مسیر اختلاف قیمت بین عرضه اولیه تا زمانی که قیمت به تعادل می‌رسد در اختیار صندوق‌های سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرد که به نام حمایت از سرمایه‌گذاری غیرمستقیم معرفی می‌شود.

 اما شأن آن چه بوده است؟ در واقع هدف اصلی از اتخاذ چنین سیاستی برای عرضه اولیه به اشخاص واجد شرایط این است که این شرکت‌ها را زیر چتر حمایتی قرار دهند و صندوق‌ها بزرگ‌تر شوند تا بتوانند اوراق بیشتری خریداری کنند و قرار است اوراق را از چه کسی بخرند؟ از دولت!

لذا تناقض‌هایی در بخشنامه‌ها و این سیاست مشاهده می‌شود بر این مبنا که اگر هدف، تشویق سرمایه‌گذاری غیرمستقیم است آیا یک سهامدار خرد که با سرمایه کمتر از یک میلیارد تومان در یک شرکت سبدگردان سبد اختصاصی ایجاد می‌کند، واجد شرایط نیست؟ آیا خود این سهامدار برای خرید و فروش تصمیم می‌گیرد؟ خیر!‌ در واقع سبدگردان حرفه‌ای برای سرمایه‌گذاری این سهامدار تصمیم می‌گیرد اما چرا عرضه اولیه به او تعلق نمی‌گیرد؟ نکته دیگر این است که روال عرضه‌های اولیه متاسفانه به این ترتیب رقم خورده و احتمالا مانند تغییرات در دیگر  ریزساختارهای معاملاتی نمی‌توان آن را تغییر داد و ممکن است عرضه‌های اولیه هم به همین سرنوشت دچار شوند.

عرضه‌های اولیه اکنون به این روال درآمده است که ابتدا اشخاص واجد شرایط یعنی صرفا صندو‌ق‌های سرمایه‌گذاری، سهام عرضه اولیه را بالاتر می‌گیرند که ممکن است در این فرآیند هر کدام یک میلیون یا دو میلیون سهم بگیرند. نکته اینکه قبلا این سهمیه به صورت قطره‌چکانی بود به این ترتیب که هر کدام از افراد حقیقی یا حقوقی ۲۰۰ یا ۵۰۰ سهم می‌گرفتند! حالا در راستای حفظ پایداری در سودآوری صندوق‌های سرمایه‌گذاری و برای آنکه بتوانند منابع بیشتری جذب کنند تا  اوراق بخرند، ‌این عرضه اولیه را تا ۹۰ روز در دست این اشخاص حقوقی نگاه می‌دارند. مکانیسم تغییرات قیمت بعد از رسیدن به نقطه تعادل تازه به اشخاص حرفه‌ای می‌رسد نه اشخاص عام! اشخاص حرفه‌ای چه کسانی هستند؟ سبدگردان‌ها، کارکنان و ارکان بورس! جالب اینکه این اشخاص با یک سال سابقه خدمت، حرفه‌ای محسوب می‌شوند که با آن موضوع تعارض منافع، تضاد واقعی و عینی دارد و دست آخر هم در نقطه تعادل به دست مردم و سهامدار خرد می‌رسد!

در واقع به رغم انتقادهایی که به روش عرضه‌های اولیه در گذشته وجود داشت اما در روش جدید جذابیت‌هایی که قبلا عرضه اولیه داشت از بین رفته است. قبلا صحبت از این بود که سهامدار خرد دست‌کم به این امر دلخوش است که  هر سال در دو عرضه اولیه مشارکت می‌کند که برایش به صورت تضمینی ۲۰ تا ۳۰ درصد سود دارد.  این تضمین سود اکنون به صندوق‌های سرمایه‌گذاری واگذار شده است. صندوق‌هایی که با وجود شکل ظاهری که باید هولدر آنها سهامدار خرد باشد، عمدتا منابعی را در اختیار گرفته و  بالغ بر ۷۵ درصد آن را در بانک‌ها سپرده‌گذاری کرده‌اند! در واقع صندوق‌های با درآمد ثابت بخش اعظم منابع خود را یا به صورت مستقیم یا غیرمستقیم یا ضربدری در بانک‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

لذا این روند با بحث حمایت از سرمایه‌گذاری غیرمستقیم،‌ منافات دارد. در اصول سرمایه‌گذاری صندوق ابزاری است در دست شرکت‌های مدیریت دارایی که به آنها سبدگردان می‌گوییم. مدیریت دارایی را سبدگردان انجام می‌دهد اما اینجا با این ساز و کار سبدگردان را به عنوان کسی معرفی می‌کنیم که قبلا سیگنال می‌فروخته و حالا به صورت رسمی همان کار را انجام می‌دهد! این برداشت درست نیست. اکنون این انتقاد وجود دارد که منافع سهامداران خردی که پرتفو و دارایی خود را به اشخاص متخصص، ‌مسوول و کسانی که دارای وقت کافی برای امر سرمایه‌گذاری هستند،‌ (سبدگردان‌ها) می‌سپارند از بین می‌رود. در واقع آنها از یک سری مزایایی که از قدیم هم در بازار سرمایه وجود داشته محروم می‌شوند.  اگرچه نسبت به روش‌های قبلی عرضه‌های اولیه هم انتقاداتی وجود داشته است اما اینکه اکنون این عرضه‌ها را اختصاصا به اشخاصی که تحت امر خرید اوراق در بازار سرمایه و اقتصاد هستند واگذار کنند کاملا با سیاست حمایت از سرمایه‌گذاری غیرمستقیم منافات دارد و به معنای محرومیت سهامدار خرد در راستای حفظ منافع سهامدار عمده و دولت برای فروش اوراق است.

* تحلیلگر بازار سرمایه

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 287169
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا