به سوی یک اتحاد ژئوپلیتیکی آسیایی

کیهان برزگر *

 تحریم‌های غرب علیه روسیه پس از تهاجم این کشور به اوکراین، می‌تواند با نزدیک ساختن روسیه به آسیا، منجر به ایجاد یک ائتلاف ژئوپلیتیکی آسیایی شود. در چنین شرایطی یک نظم جهانی جدید دوقطبی شکل خواهد گرفت که یک سوی آن جهان غیرغربی و سوی دیگرش جهان غرب خواهند بود.

در واقع جنگ اوکراین، نتیجه یک درگیری ژئوپلیتیک قدیمی‌تر در ساختار قدرت جهانی است که همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز و به تسلط لیبرال دموکراسی غربی منجر شد. پیش از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، تحولاتی مانند گسترش ناتو به اروپای شرقی (پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱)، درگیری‌ها در خاورمیانه و بحران منطقه‌ای پس از بهار عربی را شاهد بودیم که همگی اهمیت و نقش ژئوپلیتیک در سطح جهانی را برجسته‌تر کرده بودند. با این حال جنگ اوکراین یک نقطه عطف محسوب می‌شود. چرا که برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم، مساله مربوط به درگیری‌های ارضی را مطرح کرده و فلسفه صلح اروپا (مبتنی بر برتری غرب در نظام جهانی) را به چالش کشیده است.

در این رابطه شاهد هستیم، یک ابرقدرت هسته‌ای به یک کشور مستقل حمله می‌کند و غرب به ویژه بازوی نظامی آن که ناتو باشد، از لحاظ استراتژیک برای واکنش به این موضوع سردرگم می‌شود. هر چند که جنگ اوکراین یک همگرایی قدرتمند میان کشورهای اروپایی و روابط فراآتلانتیکی ایجاد کرده، اما مشکل اصلی این است که چنین وحدتی تا چه زمانی می‌تواند ادامه داشته باشد؟ لذا می‌توان گفت که موضوع اعمال تحریم‌ها علیه روسیه، چه از نظر عملی و چه از منظر احساسی، می‌تواند در نهایت موجب واگرایی و جدایی میان جهان غرب شود. البته در این میان هر چند جریان اصلی رسانه‌ای غرب دائما و آگاهانه بر ناتوانی روسیه برای پیروزی در اوکراین مانور داده و تاکید می‌کنند، اما واقعیت این است که نمی‌توان قدرت ژئوپلیتیکی و اقتصادی روس‌ها جهت مقاومت در برابر تحریم را نادیده گرفت. همچنین روسیه در ایجاد ائتلاف با جهان غربی جهت بقای خودش مهارت داشته و قادر به ایفای این نقش سنتی خود نیز هست.

نکته قابل توجه این است که اکنون اکثر کشورهای آسیایی و آفریقایی از تحریم‌های غرب علیه روسیه حمایت نمی‌کنند. به همین دلیل است بحث تحریم و به انزوا کشاندن روسیه به عنوان یک ابر قدرت هسته‌ای، انرژی و نیز تولیدکننده برخی کالاهای اساسی بسیار چالش‌برانگیز خواهد بود.

نشانه‌های تغییر ژئوپلیتیک

در واقع اکنون نشانه‌های این تغییر ژئوپلیتیکی را می‌توان در تغییر جهت مولفه‌های اصلی روابط بین‌المللی به سمت روندهای اقتصادی، سیاسی و نظام فعلی جهانی درک کرد. از منظر اقتصادی، بلوک‌های اقتصادی نوظهور مانند بریکس با اهدافی مانند سرعت بخشیدن به دلارزدایی و شکل‌گیری مکانیسم‌های ملی جهت نقل‌و‌انتقالات مالی در حال تقویت هستند. در سطح منطقه‌ای نیز الگوی واردات و صادرات انرژی روسیه به اروپا به سمت خلیج‌فارس و جنوب شرقی آسیا در حال تغییر است. در همین رابطه شاهد هستیم سرمایه خارجی روسیه به سمت دوبی و استانبول سرازیر شده است. از سوی دیگر زنجیره‌های تامین منطقه‌ای کالا به تدریج در حال جایگزین شدن با زنجیره‌های تامین جهانی غرب است. علاوه بر این الگوهای گردشگری و مهاجرت هم در سطح منطقه‌ای و جهانی در حال تغییر و دگرگونی است.  همچنین امروز شاهد هستیم که تمایل کشورها مبتنی بر تقویت منابع قدرت ملی از طریق افزایش روابط دوجانبه و چندجانبه با همسایگان خود در منطقه افزایش یافته است؛ امری که مستقیما به امنیت آنها مرتبط می‌شود.

بنابراین تمامی این موارد حاکی از یک دگرگونی ژئوپلیتیکی در سطح جهانی است. جایی که نظم جهانی بیشتر بر چندجانبه‌گرایی منطقه‌ای متمرکز شده تا از رشد اقتصادی و امنیت ملی کشورها حفاظت کند. از منظر سیاسی هم، موضوع چگونگی مواجهه با روسیه سبب جدایی میان اروپای شرقی و غربی است. در واقع به واسطه پیوستگی جغرافیایی و پیشینه تاریخی حضور شوروی در اروپای شرقی، کشورهای این منطقه بیشتر در معرض تهدیدات روسیه قرار دارند؛ در نتیجه واکنش سخت‌تری برای محاصره و مهار روسیه نشان می‌دهند. از سوی دیگر اما، کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده که بیشتر بر منافع خود تاکید دارند، به دنبال سازش نسبتا سریع با روسیه در جنگ اوکراین هستند. در اینجا قدرت تسلیحاتی آمریکا منافع استراتژیک این کشور را حفظ می‌کند. یعنی علاوه بر تقویت وحدت داخلی در ناتو، تقویت روابط فراآتلانتیکی و نیز تضمین وابستگی اروپا به انرژی آمریکا را تداوم می‌بخشد. چنین وضعیتی در تحولات ژئوپلیتیکی فرصتی است برای بسیاری از قدرت‌های نوظهور جهانی و منطقه‌ای مانند، چین، ایران، هند، برزیل، ترکیه، آرژانتین، آفریقای جنوبی و غیره که به منافع خود فارغ از نظم جهانی غربی تنوع ببخشند. حتی این مساله برای متحدان منطقه‌ای محافظه‌کار غرب مانند عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس نیز صدق می‌کند.

مفاهیم بازدارندگی و تضمین امنیتی بازتعریف می‌شوند

واقعیت این است که غرب از نظر نظامی هیچ علاقه‌ای به رویارویی با روسیه به عنوان یک ابرقدرت هسته‌ای ندارد؛ چراکه چنین برخوردی می‌تواند منجر به جنگ جهانی سوم شود. در اینجاست که شاهد هستیم، جنگ اوکراین مفاهیمی مانند تضمین امنیتی و بازدارندگی نظامی را بازتعریف کرده است. در حال حاضر کشورهای اروپایی در استراتژی دفاعی خود به این مفاهیم اهمیت بیشتری می‌دهند. در واقع بازدارندگی نظامی و مقابله با تهدیدات امنیتی در پرتو معادلات ژئوپلیتیکی برای همه کشورها امری ثابت است. به همین دلیل است که فلسفه اولیه تاسیس ناتو پس از پایان جنگ جهانی دوم، حفاظت از اقتصادهای در حال شکوفایی غرب در برابر بلوک شرق در طول جنگ سرد بود.

جنگ اوکراین همچنین الگوی پیشروی نظامی و محدودیت‌های استراتژیک قدرت‌های بزرگ مانند روسیه را برای پیروزی سریع در میدان جنگ تغییر داده است. بنابراین از نظر کنترل تسلیحات، جنگ اوکراین نشان داد که امکان استفاده از سلاح هسته‌ای حتی به صورت تاکتیکی محدود است.  این در حالی است که بهره‌مندی از ابزارهای جدید مانند شبکه و فناوری‌های ماهواره‌ای، هواپیماهای بدون سرنشین، جنگ سایبری، جنگ نیابتی، هوش مصنوعی و سایر اهرم‌ها شکل جدیدی به خود گرفته است.

در اینجا لازم است خاطرنشان شود که موقعیت‌های ژئوپلیتیکی درگیری‌ها و دوران پس از مناقشه بر نتیجه جنگ‌ها، موقعیت‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی قدرت‌های بزرگ تاثیرگذار است. به همین دلیل تلاش غرب برای منزوی ساختن روسیه از طریق تحریم‌ها و فشارهای سیاسی، منجر به اتحاد ژئوپلیتیکی آسیایی میان روسیه، چین، ایران، هند، کشورهای آسیای مرکزی و حتی ترکیه خواهد شد. منطق پشت این اتحاد بر زنجیره‌های تامین منطقه‌ای کالا، دیپلماسی ترانزیتی و تشکیل کریدورهای اقتصادی جدید متمرکز است که مناطق محصور در خشکی اوراسیا را به خلیج‌فارس و جنوب آسیا متصل می‌کند.

چین برنده اصلی رویارویی ژئوپلیتیکی

در این رابطه رویارویی ژئوپلیتیکی جدید، چین برنده اصلی خواهد بود. زیرا سرمایه جهانی، جریان انرژی، مبادله کالا و نیروی کار به سمت شرق را با سرعت بیشتری جذب کرده و در نتیجه متعاقبا جایگاه ایالات متحده را در نظم جهانی تضعیف می‌کند. از منظر رئالیستی، چین برای تقویت موقعیت خود به روسیه در سیاست جهانی نیاز دارد. این کشور با طرح‌هایی نظیر یک جاده- یک کمربند (BRI) و کریدور شمال جنوب (INSTC) که روسیه را از طریق آذربایجان و ایران به هند متصل می‌کند، اهمیت اقتصادی و سیاسی بیشتری در سیاست جهانی پیدا خواهد کرد.

در این راستا، نشست اخیر سازمان همکاری‌های شانگهای که در تاریخ ۱۵ و ۱۶ سپتامبر سال جاری در ازبکستان برگزار شد، ظهور یک اتحاد ژئوپلیتیکی را بیش از پیش تقویت کرد. در واقع مفهوم موفقیت سازمان شانگهای ارتقای همکاری‌های چندجانبه از طریق تضمین امنیت منطقه‌ای بود. روسیه تلاش کرد از طریق نشست این سازمان برای رهایی از انزوای تحمیل شده از سوی غرب استفاده کرده و به همسایگان و متحدان نزدیک خود به ویژه چین این پیام را مخابره کند که سازمان همکاری‌های شانگهای می‌تواند به عنوان ابزاری جهت تغییر نظم بین‌المللی که در اختیار غرب است، عمل کند. از سوی دیگر شاهد بودیم که نوع مواجهه چین در این نشست دوگانه بود. این کشور در حالی از انتظارات ژئوپلیتیکی روسیه حمایت می‌کرد که همزمان تلاش داشت تا حمایت خود را از چنین دنیای جدید غیرغربی متعادل کند. به این دلیل که چینی‌ها تبادلات اقتصادی گسترده‌ای با کشورهای غربی دارند.

سازمان همکاری‌های شانگهای برای چین کارکردهای ژئوپلیتیکی و فناوری دارد. با چنین ابزاری چین می‌تواند، ضمن ایمن‌سازی محیط پیرامونی خود، از منافع خود از طریق افزایش روابط اقتصادی دوجانبه و چندجانبه با کشورهای عضو پیمان شانگهای نیز محافظت کند. با چنین رویکردی، چین می‌تواند ضمن تقویت زنجیره‌های تامین منطقه‌ای کالا در مناطق اوراسیا، جنوب و غرب آسیا، از وحدت و مزیت این مناطق به نفع خود در نظم جهانی غیرغربی بهره‌مند شود. در این راستا، روسیه، چین و همچنین سایر اعضای شانگهای به ایران، هند و ترکیه برای تکمیل و ارتقای موقعیت ژئوپلیتیک خود جهت اتصال به آسیای جنوبی و غربی نیاز دارند.

ایران محلی برای دور زدن تحریم‌های روسیه

نکته جالب اینجاست که به واسطه جنگ اوکراین، ایران در حال تبدیل شدن به محلی جهت دور زدن تحریم‌های روسیه، مبادله انرژی در آسیا و حمایت نظامی و فناوری است. ایران همچنین در حال صادرات برخی از کالاها و محصولات مانند توربین‌های گازی به روسیه است. به همین دلیل کشورهای اروپایی که قبلا به پروژه یک کمربند- یک جاده (راه ابریشم) چین با دیده‌ای مثبت می‌نگریستند، امروز از آن به عنوان یک طرح توسعه‌طلبانه و مضر برای منافع غرب یاد می‌کنند.

در این شرایط است که بحث ژئوپلیتیک به موازات عناصر فناوری و اقتصاد در نظم جهانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این رابطه هند از طریق کریدور شمال- جنوب جهت باز کردن دروازه تجاری جدید مبادله و انتقال کالا از جنوب آسیا به شمال روسیه از طریق ایران و قفقاز سود خواهد برد. روابط و سیاست خارجی هند به گونه‌ای طراحی شده که این کشور را با موقعیت‌های ژئوپلیتیکی جدید هماهنگ می‌کند. هندی‌ها به خوبی از ائتلاف روسیه، چین و ایران آگاه هستند. از این رو صادرات نفت روسیه به هند با قیمت پایین در حال افزایش بوده و به رشد اقتصادی این کشور که در حال تبدیل شدن به قطب انتقال انرژی و کالا در جنوب و شرق آسیاست، کمک می‌کند.

سیاست استراتژیک ترکیه

از سوی دیگر با تحولات ژئوپلیتیکی ایجاد شده در خلال جنگ اوکراین، ترکیه نیز این فرصت را پیدا کرده که همزمان روابط خود را با روسیه و غرب متعادل کند. ترکیه هیچ علاقه‌ای به نشان دادن این موضوع که امتداد ایالات متحده آمریکا در جبهه جنوب شرقی است نداشته و به دنبال یک سیاست به اصطلاح استراتژیک خودمختار است. رجب طیب اردوغان رییس‌جمهوری این کشور، تنها رهبر ناتو است که با پوتین ارتباط داشته و مذاکره می‌کند. او بیشتر مایل است خود را به عنوان یک رهبر ضدغربی به مردم کشورش نشان دهد که این امر عمدتا با توجه به دیدگاه مردم ترکیه نسبت به آمریکا در انتخابات ریاست‌جمهوری و پارلمانی پیش رو به نفع اردوغان خواهد بود.

ترکیه در عین حالی که از اوکراین طرفداری می‌کند، همزمان روابط سنتی خود با روسیه را نیز افزایش می‌دهد. به این دلیل که ترکیه علاوه بر انرژی به گردشگران، فناوری هسته‌ای و حضور الیگارش‌های روسیه برای سرمایه‌گذاری در این کشور وابسته است. در همین رابطه شاهد هستیم که منطقه دریای سیاه پس از جنگ اوکراین به صورت مشترک میان ترکیه و روسیه اداره می‌شود.

از سوی دیگر روابط ژئوپلیتیکی و اقتصادی ترکیه با چین نیز در حال افزایش است. رشد اقتصادی چین برای ترکیه به عنوان یک فرصت اقتصادی و سرمایه‌گذاری تلقی می‌شود. این کشور همچنین واردات گاز از ایران را به مدت ۲۵ سال تمدید کرده است. علاوه بر این دو کشور فراتر از مبادلات تجاری سنتی خود در حال دستیابی به توافقاتی در حوزه نفوذ ژئوپلیتیکی در سوریه و عراق هستند.

در ژوئیه ۲۰۲۲ که اجلاس آستانه در تهران برگزار شد، ایران و روسیه، ترکیه را تحت فشار قرار دادند تا در خصوص مسائلی مانند پناهندگان سوری، موضوع کردها و نیروهای مخالف دولت سوریه به راه حل سیاسی متوصل شده و با دمشق در مسیر مصالحه قرار بگیرد.

بهره‌مندی ایران از مرکزیت جغرافیایی

در چنین شرایطی و با تحولات ژئوپلیتیکی صورت گرفته ایران نیز از مرکزیت جغرافیایی خود بهره برده و زیر سیستم‌های منطقه‌ای در اوراسیا، خلیج‌فارس و آسیای جنوبی را از طریق چین به یکدیگر متصل می‌کند. در واقع کالا و انرژی روسیه از طریق ایران قابل انتقال است. به همین دلیل اعمال تحریم‌ها علیه روسیه، برای نخستین‌بار روابط اقتصادی میان تهران و مسکو را به طور معناداری افزایش داده است. در این رابطه شرکت گازپروم روسیه تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری با شرکت ملی نفت ایران جهت سرمایه‌گذاری در بخش انرژی امضا کرده است. پیش از این ایران و چین نیز قرارداد همکاری اقتصادی به نام قرارداد مشارکت جامع ۲۵ ساله را امضا کرده بودند. ایجاد کریدور شمال- جنوب روند زنجیره تامین منطقه‌ای و انرژی میان روسیه، آذربایجان، ایران و هند را سرعت می‌بخشد. این امر برای ایران فرصتی را فراهم می‌کند تا دیپلماسی اقتصادی فعالی در همسایگی خود دنبال کرده و به بازارهای منطقه‌ای اوراسیا که محصور در خشکی هستند و نیز مسیرهای فرعی در عراق، لبنان و افغانستان دسترسی پیدا کند.  در واقع ایران می‌تواند به عنوان یک نقطه اتصال دریایی و خشکی از طریق دریای خزر و خلیج‌فارس از این اتحاد ژئوپلیتیکی آسیایی در حال ظهور استفاده کند.

نظم جهانی جدیدی در حال ظهور است

بنابراین می‌تواند گفت جنگ اوکراین و بازگشت ژئوپلیتیک به امور بین‌المللی، نظم جهانی را مورد بازتعریف قرار داده است. در این رابطه نظم جهانی جدیدی در حال ظهور است که در آن جهان غیرغربی در یک طرف و جهان غرب در طرف دیگر قرار دارند. به همین دلیل ظهور یک اتحاد ژئوپلیتیکی آسیایی کانون توجه رقابت ژئوپلیتیک جدید خواهد بود. در چنین شرایطی، منطق پیوستگی جغرافیایی و پیوند تاریخی، کشورهای جنوب یا به تعبیری بلوک جنوب جهانی را به سمت افزایش روابط با قدرت‌های غیرغربی جهان سوق می‌دهد، چرا که این بلوک به دنبال تعدیل اقتصادی، سیاسی و نظامی خود است. به همین دلیل در کشاکش میان قدرت‌های بزرگ، این قدرت‌های منطقه‌ای هستند که فرصت می‌یابند تا بر منافع ژئوپلیتیکی خود تاکید و نقش مستقلی را در نظم جهانی ایفا کنند. در واقع جنگ اوکراین کانون درگیری قدرت‌های بزرگ را از مناطق درگیری منطقه‌ای منحرف و زمینه را برای ظهور چندجانبه‌گرایی و همکاری منطقه‌ای فراهم کرده است.

* استاد علوم‌سیاسی و روابط بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 300762
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا