حکمرانی ضدتوسعه

دکتر وحید محمودی، استاد دانشگاه تهران در یادداشتی به این موضوع پرداخته است که ایران نه تنها برنامه توسعه و هدف توسعه‌ای روشنی ندارد بلکه دچار هم‌برآیندی کثیری از بحران‌ها و ناترازی‌ها شده‌ است. این در حالی است که عربستان به دنبال ایجاد یک خاورمیانه جدید است و ایران جایگاهی در این خاورمیانه جدید ندارد.

اخیرا از زبان مهدی غضنفری رییس هیات عامل صندوق توسعه ملی کلیپی کوتاه منتشر شد با این مضمون که اگر شیوه اداره امور کشور یا به عبارتی حکمرانی کلان کشوری با همین دست‌فرمان جلو برود در آینده نه‌چندان دور عمله عرب‌ها می‌شویم.

اعداد و ارقام متغیرهای اقتصادی به قدر کفایت گویاست که در چشم‌انداز ۲۰ساله توسعه- که از عمر آن بیشتر از یک‌سال نمانده- از کشورهای حوزه منا- که عمدتا عرب هستند یا اگر بخواهیم تاریخی سخن بگوییم به زبان عربی سخن می‌گویند- عقب مانده‌ایم. اگر عقب‌تر برویم و به بازه زمانی ۵۰ساله نگاه کنیم، یعنی از سال ۱۳۵۱ که قیمت نفت به شدت افزایش پیدا کرد و ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس فرصت پیدا کردند از مواهب درآمد نفتی بهره‌مند شوند، ملاحظه خواهید کرد که میزان عقب‌ماندگی ما از قافله توسعه نسبت به کشورهای همجوار عربی فاحش بوده است. حجم اقتصاد کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس در این ۵۰ سال به طور متوسط بالای ۲۰۰ برابر شده، در حالی که حجم اقتصاد ایران ۱۴ برابر شده است. اگر از منظر شاخص درآمد سرانه و شاخص ترکیبی لگاتوم هم نگاه کنیم فاصله خیلی زیاد است.

از سوی دیگر، اگر به سخنان اخیر بن‌سلمان عنایت داشته باشیم، وی می‌گوید، باور دارم خاورمیانه اروپای جدید خواهد شد و اضافه می‌کند ۵ سال دیگر عربستان کشوری کاملا متفاوت خواهد بود، همچنین اشاره می‌کند که می‌خواهم قبل از اینکه از دنیا بروم خاورمیانه را در صدر ببینم. شوربختانه و البته قابل انتظار مبنی بر اینکه وقتی اسامی کشورهایی که خاورمیانه جدید را شکل می‌دهند و در آن مشارکت دارند اسمی از کشور ایران به زبان نمی‌آورد و تماما اسامی کشورهای عربی حوزه منا را نام می‌برد؛ کشوری که روزگاری از نظر درجه توسعه‌یافتگی و اعتبار و جایگاه بین‌المللی در صدر کشورهای خاورمیانه بود، اما در نقشه توسعه خاورمیانه جدید دیده نمی‌شود.

بن‌سلمان با رویکرد برنامه‌ریزی هسته‌ای(core planning) توسعه به دنبال تثبیت جایگاه عربستان ‌سعودی در صدر خاورمیانه جدید است. با تعریف کورپلن‌هایی چون ابرشهر آینده‌نگرانه «نئوم»، ساخت مزرعه‌ای پهناور با مساحتی معادل کشور بلژیک با هدف امنیت غذایی و کاهش دما، تقویت و حفظ جایگاه آرامکو به عنوان بزرگ‌ترین شرکت دنیا، تقویت شرکت سابیک به عنوان یکی از ۵ شرکت بزرگ پتروشیمی جهان، به‌طوری که اگر همه پتروشیمی‌های ایران را روی هم بریزیم به جایگاه و اندازه سابیک نمی‌رسد و دیگر کورپلن‌هایی نظیر ساخت مدرن‌ترین فرودگاه بین‌المللی و بهره‌مندی از سهم صنعت ترانزیت و کورپلن‌های مهم دیگر.

آنچه که بنده به عنوان یک معلم اقتصاد توسعه می‌بینم متاسفانه نه تنها برنامه توسعه و هدف توسعه‌ای روشنی در سطح ملی نداریم، بلکه دچار هم‌آیندی و هم‌برآیندی کثیری از بحران‌ها و ناترازی‌ها شده‌ایم که روزبه‌روز هم تعمیق پیدا می‌کنند و ما در مسیری بی‌برگشت به سرعت حرکت می‌کنیم. توسعه کریدورها بدون حضور ایران و حذف ایران از ظرفیت‌های ترانزیتی خاورمیانه و… پرواضح است مدل حکمرانی توسعه‌ای که خالق این بحران‌ها و ناترازی‌هاست حتی اگر هم بخواهد توان اصلاح آنها را ندارد. بنابراین متاسفانه تنها کشورهایی که در خاورمیانه جدید جایگاهی نخواهند داشت ایران و افغانستان هستند. کشوری که از قافله توسعه عقب بماند سقف درک و نگاه دولتمردان، اصحاب رسانه و بوروکرات‌هایش هم کوتاه می‌شود، آنقدر کوتاه که حتی نقد عالمانه و هشدار مشفقانه یک دولتمرد دلسوز و توسعه‌گر را هم بر نمی‌تابند.

دکتر وحید محمودی، استاد دانشگاه تهران

یادداشت
شناسه : 378052
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا