گرفتاران در برزخ تن

به گزارش جهان صنعت نیوز، از دیرباز همواره در سطح جامعه با افرادی روبه‌رو می‌شدیم که مشکلات جنسیتی داشتند. در چند سال اخیر، برخلاف گذشته که با افراد «تراجنس» و عمل تغییر جنسیتی برخورد تهاجمی می‌شد و افراد طرد یا تمسخر می‌شدند، برخورد مردم با افرادی که اصطلاحا ترنس اما در اصل «تراجنس» هستند، بسیار بهتر شده و از آنها در جامعه حمایت می‌شود، چراکه در بسیاری از موارد، جراحی آخرین راه علاج آنهاست. هرچند مشکلات اجتماعی‌شان، پیش و پس از عمل فرق چندانی نمی‌کند، اما اغلب آنها به این کار اصرار دارند، چون در این صورت خیالشان راحت‌تر است و تکلیف خود را می‌دانند.

در در این باره با دکتر «شهریار کهن‌ زاد» که دارای بورد تخصصی در جراحی کلیه و مجاری، تخصص ویژه در اورولوژی و تغییر‌دهنده جنسیت‌ها درباره تغییر جنسیت و بیماران تراجنس گفت‌وگو کردیم. بخش اول این گفتگو را در ادامه می‌بینید:

از سال ۱۹۹۸ که به ایران بازگشتم به یکباره درگیر درمان افرادی شدم که گرفتار در برزخ تن خود بودند. در این خصوص کتاب و مقاله‌های زیادی هم نوشتم. این‌گونه افراد دچار یک نوع ملال و آشفتگی در هویت جنسیت خود هستند. هویت جنسی سبب ادراک آن بودنی است که تجربه می‌کنیم. وقتی وارد این دنیا می‌شویم بودن را با خود آورده‌ایم، اما عمدتا در زمان بلوغ جنسی است که متوجه می‌شویم چه تصویری از خویش از نظر جنسی به درستی داریم.

شاید در این ۳۰ سال و اندی که درگیر این فضا هستم این را درک کرده‌ام، که ما یک تصویر از خویش داریم که به آن body self image (تصویر خود از بدن) می‌گویند. هر فردی زمانی که چشمان خود را می‌بندد تصویری از خود را می‌بیند. مشکل این گروه در نحوه تکوین و موجودیت این تصویر است.

این گروه از بیماران بین آن چیزی که در آینه می‌بینند با آنچه در تصویر ذهنی از بدن خود سراغ گرفته‌اند، تعارض آشکاری دارد. این تعارض متزاحم کم‌کم به بیزاری‌جویی‌های وخیم منتهی می‌شود. این گروه از افراد یک آشفتگی و ملال دردآوری را در آن چیزی که از خویش می‌شناسند در قیاس با آن چیزی که اجتماع از آنها سراغ می‌گیرد یا در تصاویر بیرونی که خودشان را می‌بینند، جست‌وجو می‌کنند.

در سال‌های اخیر در این مورد دو طبقه‌بندی وجود دارد؛ آن چیزی که در این طبقه‌بندی پیداست این است که حتما باید این تعارض در استفهام از خویش منجر به پریشانی و ملال در جنسیت باشد. اگر غیر ‌از این باشد از نظر پزشکی آنها جزو گروه عدم انطباق‌های جنسیتی قرار می‌گیرند.

تقسیم‌بندی افراد مهم است، زیرا گروه عدم انطباق‌های جنسیتی الزاما نیازمند جراحی نیستند، بلکه تنها گروهی که دچار ملال و آشفتگی از خویش هستند باید کاندیدای جراحی شوند و طبیعتا اعمال جراحی برای این افراد یک الزام است. اگر به جراحی تن ندهند یا از سر خطا انجام ندهند، همان‌هایی می‌شوند که نه‌تنها معضلی از اجتماع را حل نمی‌کنند، بلکه به یک آسیب اجتماعی تبدیل می‌شوند. پس این طبقه‌بندی به خصوص در پروسه‌ غربالگری‌های نوین حائز اهمیت است.

در همین طبقه‌بندی هر انسانی در بدو تولد یا مذکر است یا مونث. حال برخی افراد در دوران طفولیت رفتارهای متعارض با جنسیت خود بروز می‌دهند؛ یعنی پدر و مادرها در همان لحظه‌های ابتدایی متوجه می‌شوند که به‌طور مثال پسر ۷ ساله‌شان، مانند برادر بزرگتر خود با اسباب‌بازی‌های به اصطلاح پسرانه بازی نمی‌کند یا تمایلی به پوشیدن لباس‌های او ندارد. این افراد دچار علائم زودرس هستند، اما گروهی در مقابل آنها هستند که به صورت دیررس این تعارضات را بروز می‌دهند. یعنی در کودکی تمام این علامت‌ها در حد بسیار خفیفی بوده است یا اساسا وجود نداشته ولی بالاخره در دوره بلوغ‌شان امکان و مجال بروز پیدا می‌کنند. اتفاقا شناسایی آن حائز اهمیت زیادی است؛ به ویژه آنجا که تمایلات جنسی نمایان می‌شوند، در اثر این تعارض دچار افسردگی شده و همه آن چیزهایی که به عنوان پیامدهای این ماجرا و معضل می‌شناسند، می‌شوند. بدانیم که تمایل جنسی مقوله‌ای کاملا جدای از هویت جنسیتی است.

اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهویدئو
شناسه : 392296
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا