نامه اعتراضی کارکنان صنعت نفت؛ فکر می‌کردیم وزیر عدالت‌گستر آمده اما …

به گزارش سرویس نفت و پتروشیمی «جهان صنعت نیوز»؛ جمعی از کارکنان وزارت نفت در نامه ای سرگشاده به جواد اوجی نسبت به مشکلات خود گلایه کردند و نسبت به ادامه روند موجود هشدار دادند که در ادامه متن این نامه را می‌خوانید.

جناب آقای مهندس اوجی وزیر محترم نفت

سلام علیکم. اجازه دهید این مکتوب را بی‌تکلف آغاز کنیم. بنا به رسوم و آداب اداری می‌بایست حلول ماه مبارک رمضان را به جناب وزیر تبریک عرض کنیم، اما چه کنیم که به دلمان نمی‌نشیند! ماه رمضان سمبل بندگی خداوندی است که روزه را نازل و واجب فرمود تا در طول یک ماه بندگانش عادت و تمرین کنند نان دسترنج و حلال خود را نخورند چه برسد به نان و حق دیگران را. جناب وزیر به زعم ما، حقوق زیادی از ما به گردن شما و دیگر مسئولین است که تاکنون ادا نکرده‌اید و ظاهرا در مسیر ادای آن نیستید، پس چه جای تبریک این ماه گرامی به شماست ؟! ۲۹ اسفند نیز یادآور ملی شدن صنعت نفت در گذشته‌ای نه چندان دور و به نفع مردم ایران زمین بوده است اما صد افسوس که شرکت ملی نفت ایران در این روزگار، حداقل برای کارکنانش بیشتر میلی شده است و آن نیز جای تبریک به ما و شما ندارد!

همین چند سال پیش بود که از شادی در پوست خود نمی گنجیدیم که وزیر نفتی قرار است بر سر کار آید که لابد همچون شعارهای آن زمان، عدالت گستر است و قرار است کاری کند کارستان و لابد بر خلاف وزیر قبلی که تا توانست به کارکنان این صنعت ضربه زد تفاوت جناحی ـ ماهوی دارد و ارزشی است. وزیر قبلی تمام سطوح رفاهی کارکنان را به قهقرا برد. از یک طرف استخدام را و بهینه کردن چارت سازمانی ادارات را ممنوع می فرمود و همزمان در اتاق پشتی، نمایندگان مانده از مجلس و آشنایان را بدون انجام آزمون و مقدمات استخدام می کرد و گاه به رَمّالی، در تعطیلات آخر هفته سه ترفیع سازمانی به فواصل یک روز از کیسه خلیفه به آنان عطا می فرمود! او صندوق بازنشستگی کارکنان را شخم زد و چه ریخت و پاش ها که از اموال کارکنان صنعت نکرد. آن بزرگوار حتی تحمل نگه‌داشت فروشگاه‌های نفت را مثل فروشگاه دیگر سازمان ها نداشت و البته همزمان شرکت‌های عجیب و غریب در بلاد کفر با هزینه های سرسام‌آور ارزی و بی‌حساب و کتاب تأسیس می فرمود و بعدها خبر افتادن تشت رسوایی ورشکستگی آن شرکت‌ها از گوشه و کنار درز می کرد، سپردیمش به خدا. پس دلمان به شما خوش شد. به هم گفتیم اوجی خوش می‌آید. او سمبل عدالت‌پروری سید محرومان در وزارت فخیمه نفت است. او از ماست و گوشت و خونش از ابتدا و از بدو استخدام تا به آخر و بر خالف وزرای تا آن زمان ، در صنعت روئیده است. او درد و مشکلات کارکنان را می فهمد و می داند، او عملیات را حس کرده و بوی نفت را نه از بخاری علاء‌الدین بلکه در مناطق عملیاتی استشمام کرده است، اما افسوس که بزودی امیدمان ناامید شد! حداقل، ۶ ماه تمام است کارکنان زیرمجموعه شما، معترض به وضع موجود و طالب استیفای حقوق مسلم و قانونی خودند که بر اساس آن قوانین حقوقی، از بدو استخدام دل در گرو قرارداد با شرکت داده و دهه ها از عمرشان را پای این قرارداد ماندند، حقوقی چون حذف سقف ظالمانه دستمزد و سقف حق سنوات بازنشستگی، اجرای کامل ماده ۱۰ مصوب مجلس آن هم بعد از فرمایش و سفارش مقام معظم رهبری، کاهش مالیات ها و اصلاح کف دریافتی سازمان شما که از خیلی از سازمان های دیگر کمتر است، حتی با وجود اشتغال آنان به مأموریت اقماری در مناطق عملیاتی! حتما اخبار اخیر دریافتی های کارکنان شرکت های سرهم‌بندی کننده سایپا و ایران خودرو را شنیده اید که علیرغم ادعای زیان ده بودن به اعتراف چندین باره مسئولینشان ، متوسط دریافتی کارگران و متخصصانشان حوالی ۸۰ میلیون ناقابل میچرخد (بدون دریافت تسهیلات جنبی همچون اختصاص سالیانه خودروی محصول شرکت) و همزمان به همت بعضی از نمایندگان پیشین و پسین و بعضی از مسئولین تنگ نظر کشور و به یاری وزیر پیشین و شاید قصور حضرتعالی، دریافتی همین ماه منتهی به سفره هفت سین کارکنان اقماری و نجومی بگیر شما با بیش از ۳۰ سال سابقه و مدرک کارشناسی ارشد و شاغل در منطقه عملیاتی آن هم بصورت اقماری با کسر مالیات و وام ۳۰ میلیون ثبت شد و حتی پرداخت بن کارت رفاهی تارا هم از آنان دریغ شد! دردمندتر اینکه، در طول این ۶ ماه، جنابعالی حاضر شدید جهت بازدید تکراری از نمایشگاه نفت و گاز به اهواز پایتخت صنعت نفت ایران تشریف فرما شوید و انبوهی آهن و فولاد و ابزار بی جان از نزدیک مشاهده فرمایید اما کمی آن طرف تر، دریغِ بازدید از منابع انسانی شما و شنیدن صدا و درد آنان که حکم فرزندان دردمندتان را دارند! به همین سیاق، معاونت منابع انسانی وزارت فخیمه که قرار است بنا به عنوان سمت، منابع انسانی سازمان را رهبری کنند نه ریاست، در مُشَرف شدنشان به شهر اهواز، با هزار خواهش و تمنا، تنها حاضر شدند زمانی کوتاه، در فضای باز با منابع تحت امر خود، دیداری فرمایشی داشته باشند؛ این همه تبعیض و جفا چرا و به کدامین گناه؟ حضرتعالی و معاونانتان در طول دوره وزارتتان به عنوان متولی، چگونه حرمت این امامزاده را پاس داشتید؟ چه کسی در این وزارت نفت عریض و طویل وظیفه داشت همزمان با تجمع آرام و مطالبه گری بحق کارکنان، با شجاعت تمام سینه ستبر کرده و در مقابل نمایندگان در صحن مجلس و یا وزرا و رییس جمهور در کابینه از حقوق کارکنانش دفاع نماید و حماسه ای خلق کند از وزیری بی مانند ولو با برکناری یا استعفای پر افتخار؟ مسئولین روابط عمومی وزارت در کدامین پستو خفته اند که تنها در مناسبت ها دوربین به دست نباشند تا کسانی چون جناب قاضی زاده هاشمی به خود اجازه دهند در سیمای ملی با وجود جَو مسمومی که برعلیه کارکنان نفت در کشور وجود دارد، وزارت نفت را به سخره گیرند و کارکنانش را نجومی بگیر معرفی نموده و وانمود نمایند که درآمد عظیمی از تولید نفت به جیب کارکنانش سرازیر می شود یا در پاسخ جناب وزیر آموزش و پرورش سابق و نماینده فعلی که به شوخی یا جدی، پیشنهاد ادغام وزارت نفت و آموزش و پرورش را فرمودند ساکت و منفعل بمانند! چند برنامه سیما برای معرفی ارزش ها و خدمات کارکنان عملیاتی نفت رزرو گردید؟ چند نفر از مردم ما و نمایندگان قانون گذار و مسئولین کشور که کارمندان شما را نجومی بگیر می شناسند کمترین اطلاعی از زنجیره طولانی و هزینه بر اما درآمدزای اکتشاف، حفاری، تولید، فراورش تا پخش یا صادرات نفت و گاز دارند؟ شاید در این وسط، آنان گناهی ندارند و بنا به آن عبارت معروف، از کوتاهی ماست که دیوار بلند است؟ ای کاش علاوه بر حضور در تلویزیون و دادن هشدار زمستان سخت اروپا از سر دلسوزی به اروپاییان و برحذر داشتن دولت های اروپایی از ظلم به مردم مستضعف اروپا، به مسئولین کشور خودتان هم هشدار می دادید که قدر این رزمندگان و کارشناسان بی بدیل جبهه تولید نفت و گاز کشور را بدانند و هر چه زودتر با برداشتن سقف حقوق محصول کمونیسم اروپای شرقی در قرن پیش، کمتر به آنان ظلم قانونی کنند چرا که نفت و گاز جاری در لوله ها که به سمت منازل و صنایع و باک خودروهای شما و شهروندانتان پیوسته سرازیر است هر لحظه با عرق جبین اینان آغشته و هر ساله با خون چندین تن از ایشان رنگین می گردد و تلاش نکردن و یا دست از کار کشیدن آنان ، زمستانی به مراتب سخت تر از زمستان اروپا در پی دارد! کاش آن زمان که خود یا معاونان یا مدیرعامالنتان در حال افتتاح کردن هستید قدری از آن افتخار را هم با کارکنان عملیاتی صنعت نفت و گاز به اشتراک می گذاشتید و توضیح میدادید تا مردم و مسئولین ناآگاه ما بدانند که اکتشاف و تولید نفت و گاز با بخشنامه و دستور وزیر و رییس جمهور ساری و جاری نمی گردد بلکه تنها با تلاش و هشیاری پیوسته مردانی صورت می گیرد که در همین زمان که مردم ما در حال تدارک سفره هفت سین یا سفره افطاری خانواده اند، آنان در حال عزیمت به مناطق عملیاتیند تا ضمن ۱۴ روز دور از خانواده بودن در دریا یا خشکی، فارغ از شور سال نو و سفره افطاری و هفت سین، به جنگ انواع خطرات رفته و شریان های اقتصاد و انرژی کشور را در تعطیلات سراسری، همچنان باز نگاه دارند و غفلت هر کدام از آنان در انجام وظایف خود علاوه بر تهدید جانی خود و اطرافیان، صدها هزار تا میلیون ها دلار خسارت به کشور در پی دارد و از این بابت کشور و مسئولین و مردم بدان ها بدهکارند نه از آنان طلبکار! اما بجای تشکر و قدردانی، به واسطه کوتاهی شما و وزرای قبلی و کج فهمی عوام و منفعت طلبی بعضی از نمایندگان هوچی گر مجلس محترم که خود نجومی حقوق می گرفتند، به نجومی بگیر متهم و انگشتنمای کارکنان مظلوم آموزش و پرورش و عوام شدند! کاش به آنان می گفتید ای مسئولین فرهیخته، نخبگان ، ای منتخبین کشور و ملت، هر ساله صدها نفر از این متخصصین کشورتان که انگشت اتهام نجومی بگیر به سمتشان گرفته اید در کمال ناامیدی و علیرغم میل خود در حال مهاجرت کاری از یک کشور نفتی به کشورهای نفتی رقیبند حتی به عراق از جنگ برآمده. اینکه هر ساله تعدادی متخصص نجومی بگیر و کارگر صاحب خانواده در اثر انفجاری ناخواسته یا به استشمام گازی سمی، به دردناک ترین صورت ممکن، خانواده و صنعت را ترک می کنند. نه تنها نگفتید و نکردید بلکه متخصصین دلسوز و ناصحانتان را خلع سمت کردید. در اعتراضات شهریور ماه ،۱۴۰۱ از پشت قاب پنجره دفتر وزیر، شاهد کتک خوردن و دستگیری کارکنانتان شدید (در حالی که رعایت حرمت امامزاده به متولی آن است!)، مأموران حراستتان را به قصد تهدید و منع از تجمع و اعتراض آرام و مطالبه گری بحق در محیط کار و سازمان، به میان کارکنانتان گسیل داشتید. مدیر عاملان شما نیز از تهدید کارکنان با شرافت خود به معرفی آنان به هیأت بدوی حتی برای گرفتن عکسی همراه با پلاکارد در محیط سازمان و نه کف خیابان دریغ نورزیدند مبادا که میز خدمت به خطر افتد!

جناب آقای وزیر بگذریم از گفتن این همه دردها و رنج های تمام نشدنی، اما لازم است مستحضر باشید خیلی از ما کارکنان دیگر طاقتمان تمام شده و بیش از این تحمل وعده امروز و فردای شما یا دیگران را نداریم. چیزی به بازنشستگی و شاید انتهای عمر خیلی از ما باقی نمانده است. ما دهه هایی از عمرمان را از جوانی به امید داشتن آسایش نسبی خود و خانواده در سال های پیری و بازنشستگی تا فرا رسیدن زمان فراغت از این همه رنج دنیا، به دور از خانواده سپری کرده و می کنیم. با انواع درد و آلام، انواع محرومیت و سختی در مناطق عملیاتی، زخم زبان و متلک نجومی بگیر از طرف آشنا و کاسب محل که خود ثروتش به آسمان میزند ساختیم و می سوزیم. بیش از ۷ سال است که سقف ظالمانه حقوق و سقف سنوات بازنشستگیِ فرارویمان را تحمل کرده‌ایم و هر ماه عده‌ای دیگر با سابقه کمتر به این جمع مفلوک می پیوندند، با گرفتن سمت سازمانی یا اضافه حقوق یا ارزشیابی سالیانه که همه قانونی و مصوب بوده اند و خود جنابعالی هم گرفته اید. پس لطفا چند ابهام لاینحل را برای ما تبیین فرمایید: اینکه پس از ۳۰ سال سابقه کار با وجود این سقف حقوق و سقف سنوات بازنشستگی به چه امیدی باید کار و اینگونه زندگی کنیم را نمی دانیم؛ اینکه متخصصین جوانمان با وجود حقوق اندک خود و وجود هیولایی به نام سقف دستمزد که قطعا در آینده نزدیک در این مسیر به آنان حمله ور خواهد شد با چه انگیزهای باید در این مسیر، دو دهه دیگر عمرشان را سپری کرده و ادامه کار دهند را نمی دانیم؛ لطفا شما برایمان تبیین فرمایید. این دور باطل را تا کی قصد ادامه دارید و تا کی شما و دیگر مسئولین کشور می خواهید با روح و روان و جسم خسته ما بازی کنید را نمی دانیم؛ شعار توسعه میادین جدید و افزایش برداشت با تکیه بر توان داخلی و همزمان بی انگیزه کردن توان داخلی را چگونه می خواهید به منصه ظهور برسانید نمی دانیم. هدف تان از تفکیک سقف مناطق مختلف عملیاتی توسط شما در حالی که هدف قانونگذار از اعمال ظالمانه سقف حقوق، پرداخت یکسان دستمزد بدون در نظر گرفتن سمت، نوع کار و جغرافیا و شرایط محیط کاری است را نمی دانیم؛ مقاصد سیاسی پشت پرده آنان از این ظلم آشکار و ظاهرا قانونی را نمی دانیم؛ تنها یک حدس می زنیم که هدف اصلی آنان ، ایجاد چالشی عظیم برای نظام، نابودی و بدنبال آن خصوصی ساختن صنعت ملی نفت و تقسیم غنیمت بین از ما بهتران حتی شاید از نوع خارجیش باشد و احتمالا شروع این روند با تحریک کارکنان صنعت نفت به هر طریق ممکن و ناامیدی سرمایه انسانی صنعت برنامه ریزی شده است و با فرض صحت این گمانه باز هم نمی دانیم جنابعالی که هم خانواده نفتید بالاخره شریک و دوست قافله سقف بگیران هستید یا نه؟! اما در کنار این همه ندانستن ها به یقین می دانیم که با این روش، نه تنها عدالت صوری در پرداخت، که بهانه اولیه اعمال سقف حقوق بود حتی در خود وزارت اجرا نشده بلکه قلب عدالت، قلب ما و قلب صنعت را نشانه گرفته اند و غافل از اینکه الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم. این را به یقین می دانیم که تمام راه های قانونی، سازمانی و شهروندی برای رسیدن به حق مسلم خود را طی کرده و بارها تمام مسئولین اعم از دبیر محترم شورای امنیت ملی، شورای محترم نگهبان قانون اساسی، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی و بویژه تعدادی از نمایندگان محترم و دلسوز را نسبت به این ظلم عظیم و خطر تهدید کننده کیان صنعت نفت و گاز کشور، آگاه و برحذر نموده ایم بلکه شاید عاقلی چاره کار و این سنگ کند. به یقین می دانیم چاره کار قطعا به اِن شالءالله و ماشاءالله گفتن مسئولین و دادن وعده سر خرمن و یا تهدید و مانور توسط نیروهای حراستی و زدن و بستن و خلع سمت و دستگیری نیست! ما باری که وظیفه بود بر دوش شما و معاونان شما، از دوشتان برداشتیم؛ تا آنجا که جناب آقای دکتر شریعتی به عنوان رییس محترم کمیته تحقیق و تفحص حقوق های نجومی در یک جلسه حضوری با همکارانمان، با شجاعت تمام و علیرغم مواضع قبلی خود اظهار داشتند: «هدف ما از گذاشتن سقف به هیچ وجه کارکنان زحمتکش عملیاتی نبوده اند» و به زعم ایشان مسئولین وزارت در مورد تبیین وظایف و مشکلات موجود در مناطق عملیاتی کوتاهی کرده اند!!! نتیجه نهایی ایستادگی و تلاش و روشنگری افراد زیادی از ما علیرغم خشم فرو خورده، علیرغم این همه جفا و البته در نهایتِ صبوری، تصویب حذف سقف توسط مجلس محترم و ارجاع آن به شورای حقوق و دستمزد و حضرتعالی بود. حال بقیه کار با شما و نوبت جنباندن ریش از شما بزرگوار است! قدم آخر را شما بردارید تا قصور و کوتاهیتان نسبت به کارکنان در طول این مدت را جبران کنید. ما در این وانفسای دربدری و تنهایی و احساس بی صاحبی، تا این لحظه، به خود اجازه برپایی تجمعات در خیابان و جلو وزارت و مجلس را نداده ایم مبادا که دستمایه سوءاستفاده دشمنان نظام و رهبری گردد، اما سکوت و تحمل درد و حقارت تا کی و با چه بهایی؟ پس مستحضر باشید و زمانش رسیده که مسئولین بی توجه را مستحضر فرمایید تا پای جانمان هم که شده دست از تلاش برای استیفای حقوق کامل خود که در این ۷ سال پایمال شد برنخواهیم داشت. به قول معروف آب از سرمان گذشته است و بعضی از همکارانمان چنان تحت فشار روانیند که اظهار خودسوزی در جلو وزراتخانه یا واحدهای عملیاتی کرده اند! آیا براستی این را می خواهید و می خواهند؟ می خواهید کار را بدانجا رسانید که کارکنانی تحت فشار روانی دست به اقدامی زنند که راه برگشت و جبرانی نباشد و خوراک تبلیغاتی دشمنان نظام و رهبری گردد؟ از کارمند عالی رتبه ای که در سازمان رییس واحد و در خانواده به شرکت نفتی و عملیاتی و نجومی بگیر معروف است اما در تأمین معیشت عادی خود و فرزندان ازدواج کرده و بیکارش مانده، چه توقعی جز ابتلا به روان گسیختگی دارید؟ اینها همه در حالی است که ما به دیو افسارگسیخته تورم موجود اشاره نکرده ایم چون مورد ابتلای مشترک جامعه ماست. ما را در این مقال با آن کاری نیست، چون مطالبه ما از شما در این زمان، صرفا مطالبه گری صنفی است نه سیاسی یا اقتصادی! در همین راستا، همچنین لازم است از طرف ما به وزیر محترم تعاون هم راجع به بحث ادغام صندوق بازنشستگی با دیگر صندوق های دیگر بازنشستگی اعم از ورشکسته یا دایر، با عنوان هماهنگ کردن صندوق ها یا هر عنوان دیگری که تحت لوای آن دارایی خصوصی و مسلم کارکنان به یغمای قانونی رود هشدار دهید مبادا ایشان و دیگر یارانشان، بوی کباب را از سمت اشتباه شنیده باشند! این صندوق و صاحبان و اعضای آن، علیرغم جفای سال ها به آن صندوق، تاکنون از پس اداره صندوق برآمده و همچنان بر خواهند آمد. هر گاه خواستیم خود جهت تعاون دست به دامان ایشان خواهیم شد. در این وانفسای وجود مطالبات تلنبار شده ما از وزارت نفت، به قیمومیت و خیر وزارت محترم تعاون امید نیست شر مرسانند!

جناب آقای مهندس اوجی، گفتنی ها را عرض نمودیم اگر به تلخی، عفو فرمایید چرا که بیداری پس از تلخی قهوه مفیدتر است تا رخوت کام شیرین ناشی از شربت! امید داریم در آستانه سال نو که فعلا خزان خانواده نفت است قول مساعد دهید که سال آینده را از شروع آن، به استیفا و ادای کامل کلیه حقوق قانونی و تلنبار شده ما بپردازید بویژه با برداشتن کامل سقف از دریافتی قانونی ما در شورای حقوق و دستمزد. شمیم یاد مرحوم دکتر اقبال پس از دهه ها، هنوز در خاطر ما و شما هست و خواهد ماند و توفیقِ داشتن منش آن بزرگوار یعنی «بزرگداشت کارکنان صنعت» آرزوی ما برای شما است تا اِن شاءالله برکات و حظ این ماه الهی نصیب شما گردد.

کارکنان صنعت نفت ایران

۱۴۰۲/۱۲/۲۸

نفت و پتروشیمی
شناسه : 415772
لینک کوتاه :

1 دیدگاه

  1. سلام. ضمن تایید مطالب، با توجه به تورم افسار بریده، بنده با بیش از سی و شش سال سابقه ، با مدرک کارشناسی ارشد ( دکترا در کارت حقوق) ، فکر می کنم که تصمیم گیرندگان این مسائل هدفشان به زیر خط فقر بردن کارکنان نفت هست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا