آقای دولت! صدای ما را می‌شنوید؟

محمدرضا سعدی، مدیرمسوول روزنامه جهان صنعت

حفظ ارزش پول ملی یکی از مهم‌ترین وظایف دولت‌هاست و نوسان و کاهش آن آثاری برجای می‌گذارد که شاید تا مدت‌ها تبعات آن قابل جبران نباشد. مرور اتفاقات دو دهه گذشته حاکی از آن است که در تمامی دولت‌ها، همواره اقتصاد ایران شوک‌های ارزی را تجربه کرده که نشان‌دهنده سعی و خطای بی‌پایان دولتمردان در حوزه سیاستگذاری ارزی و تکرار یک اشتباه همیشگی است.در واقع بعد از آن دورانی که ارز برای مدت کوتاهی تک نرخی شد، بازار ارز روی خوش ندیده است و هر سال افزایش نرخ ارز و متقابلا کاهش ارزش پول ملی باعث شده که رفاه مردم کمتر و کمتر شود.

روزنامه جهان‌صنعت براساس وظیفه میهن‌پرستانه خود بارها نسبت‌به سیاست‌های اشتباه و آزمون‌وخطای دولتمردان هشدار داده و راهکارهای خروج از این شرایط را چندین‌بار به نقد کارشناسی گذاشته است، اما متاسفانه دولت‌ها همواره راه خود را رفته‌اند و نتیجه سیاست‌های آنها امروز ناامیدی نسبت به آینده معیشتی است.

نگاهی به کارنامه دولت‌های دو دهه گذشته نشان می‌دهد که دقیقا از همان ناحیه‌ای که به کرات خطای سیاستگذاری رخ داده، تصمیم‌های نادرست اخذ می‌شود و ماحصل کار تحمیل فشار بر سفره‌های مردم است. نزدیک‌ترین خطای سیاستگذاری در زمینه حفظ ارزش پول ملی به دلار ۲۸۵۰۰تومان بازمی‌گردد که همانند سال ۱۳۹۷ و ماجرای دلار ۴۲۰۰تومانی باوجود هشدار کارشناسان مبنی‌بر خطای قیمت‌گذاری دستوری، دولت راه اشتباه را در پیش گرفت و نتیجه آن، جهش‌های قیمتی بود که در مقطعی دیگر قابل کنترل نبود؛ موضوعی که نشان می‌دهد دولت سیزدهم هم در سیاستگذاری ارزی، به مثابه اسلاف خود عمل کرده است یعنی کنترل بیش از حد و بعد به حال خود رها کردن بازار که در هر دو مورد، خطای سیاستگذار باعث تحمیل تورم‌های شدید و فقیرتر شدن مردم شده است.

متاسفانه دولت‌ها به جای آنکه از تجربه‌های گذشته درس بگیرند یا توصیه‌های کارشناسان را سرلوحه کار خود قرار دهند، در هر دوره‌ای تنها به توصیه‌های تیم اقتصادی خود عمل کرده‌اند، این در حالی است که اداره اقتصاد را نمی‌توان به یک تفکر خاص اقتصادی سپرد و انتظار معجزه داشت. علاوه‌بر آن، حتی توصیه‌های کارشناسی رسانه‌ها که نقش نقد دلسوزانه را دارند، گاها از روی دشمنی و عناد خطاب می‌شود.

دولتمردان به جای برگزیدن راه تعامل با رسانه‌ها و کارشناسان، راه تقابل را در پیش می‌گیرند و کار را به دادگاه و شکایت می‌کشانند، این در حالی است که رسانه صدای مردم است و تذکر به رسانه همانند آن است که به آن بخش منتقد سیاست‌های دولت برچسب دشمن زده شود!

امروز و در شرایط کنونی که جهش ارز گویی غیرقابل کنترل شده، بازگشت به خردجمعی یک ضرورت است؛ مهم‌تر از آن عمل کردن به توصیه‌های مقام معظم رهبری است که بارها ثبات اقتصادی، بهبود معیشت مردم، کاهش نرخ تورم و حمایت از بخش‌خصوصی را مورد تاکید قرار داده‌اند.

می‌توان به تحقیق گفت که افسارگسیختگی دلار و شرایط کنونی تعمدی است. عبور از نرخ ۶۵هزار تومان و هدف قراردادن عددهای بالاتر آن هم درست در روزهای ابتدایی سال که نه بودجه جدید به اجرا گذاشته شده و کشور در حالت نیمه تعطیل بوده، اتفاق عجیبی است که نشان از بی‌تدبیری و به حال خود رها شدن اقتصاد است.

جالب اینجاست که در میان بهت و حیرت همگان هیچ‌کدام از دولتمردان حاضر نیستند به افکار عمومی توضیحی بدهند یا حتی وعده‌ای که شاید امیدی را در دل‌ها زنده کند.

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 417351
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا