نبرد آمریکایی و سکوت احزاب ایرانی
به گزارش جهان صنعت نیوز: دوقطبی بایدن- ترامپ در میان ایرانیان به قدری جدی بود که گمان میرفت برخی واقعا جزو کمپین انتخاباتی این دو نامزد هستند! در این هنگامه و غوغا اما احزاب سیاسیای بودند که سکوت پیشه کردند. اصلاحطلب و اصولگرا نداشت و صدا از هیچ حزبی درنیامد. این در حالی است که سیاسیون در هر دو جریان بارها و با اصرار در اینباره سخن گفتند. برخی از روی کار آمدن بایدن استقبال کرده و برخی دیگر اصرار داشتند فرقی ندارد چه کسی در آمریکا رییسجمهور میشود. فعالان سیاسی مورد اشاره هر یک عضو حزب و جریانی بودند اما هیچ اطلاعیه و اعلام موضع رسمی از سوی حزب متبوع آنان مشاهده نشد.
دلیل این سکوت و عدم شفافیت احزاب را در گفتوگو با فعالان سیاسی جویا شدیم. جالب آنکه اصولگرایان از اهمیت نداشتن مساله گفته و معتقدند دلیلی برای این همه جدی گرفتن ماجرا وجود نداشته است. اصلاحطلبان که به اهمیت داشتن و حساس بودن این انتخابات معترفند اما محافظهکاری کردهاند تا در نتیجه این مواضع و نظرات خود هزینهای متحمل نشوند.
هزینه احتمالی
اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی از جمله کسانی است که بین دلایل اصلاحطلبان و اصولگرایان برای سکوت تفکیک قائل میشود. او در گفتوگویی با «جهان صنعت نیوز» ضمن تاکید بر اینکه «در دو ماه گذشته تقریبا اکثر چهرههای احزاب سیاسی اعلام موضع کردند» گفت: «خود من در حزبی حضور دارم و آنچه اعلام موضع کرده و گفتیم که انتخابات آمریکا و اینکه چه کسی انتخاب میشود، بر ایران، اروپا و… اثرگذار خواهد بود اما اینکه چرا مواضع در سطح بالاتری مثل حزب بیان نشده است، دلایل مختلفی دارد.»
وی در تشریح دلایل سکوت احزاب سیاسی در قبال یک رویداد سیاسی مهم در سطح بینالمللی گفت: «توجه داشته باشید که در ماههای گذشته شاهد این بودیم که جمعی درباره یک رخداد تذکراتی دادند و بعد از آن در سختی قرار گرفتند. بر این اساس پیشبینی میشد اگر احزاب درباره انتخابات آمریکا نیز اظهارنظر حزبی کنند، ممکن است برخی برنتابند و هزینه آن مواجه شدن با برخوردهای دشوار باشد. بنابراین سکوت کردند.»
عدم اجماع اعضا
گرامیمقدم ادامه داد: «دلیل دوم نیز نبود اجماع کلی در میان همه اعضای احزاب بود. مثلا ممکن است برخی اعضای شورای مرکزی اعتماد ملی معتقد باشند اینکه چه کسی بر کرسی ریاست جمهور آمریکا تکیه میزند، بر فضای سیاسی ایران و انتخابات ما تاثیرگذار است و عدهای دیگر در همان حزب معتقد باشند که سیاستهای کلان در داخل تعیینکننده است و انتخابات آمریکا اثری ندارد. در حزب اتحاد ملت و سایر احزاب نیز همینطور است و اختلافنظرهای درونی سبب میشود احزاب در این خصوص اعلام نظر صریح نداشته باشند.»
احتمال پیشبینی غلط
گرامیمقدم در پاسخ به اینکه «دلیل سکوت احزاب اصولگرا که عموما مواضع آنان با هزینهای همراه نمیشود، چه بوده است؟» گفت: «یکی از دلایل برای عدم ورود آنها این بوده که پیشبینی درباره نتیجه این انتخابات مشکل بوده است. مثلا اگر میگفتند که روی کار آمدن دموکراتها موجب کاهش قیمت دلار میشود و بعد از روی کار آمدن آنها اتفاقی در کشور نمیافتاد و تغییری ایجاد نمیشد، برایشان هزینه داشت. دلیل مهمتر اما این است که آنها اساسا اعتقاد دارند. اینکه چه حزبی در آمریکا سرکار باشد، اهمیتی ندارد بنابراین ضرورتی برای ورود به این موضوع احساس نکرده و وارد نشدند.»
وی همچنین گفت: «احزاب اصولگرا البته دارای پشتوانه شدید حاکمیتی هستند و هر اظهارنظری هم که داشته باشند، در امنیت کامل هستند. مثلا دیدیم که بعد از رای آوردن بایدن و دموکراتها و ریزش قیمتها- به صورت روانی- در ایران بودیم، باز هم سکوت نکرده و با حمله به برجام- که آن هم خلاف مواضع قبلی خودشان که مدام دنبال اجرایی شدن برجام بودند، بود- سبب شدند که نرخ ارز دوباره بالا برود. یعنی برخی از آنها حتی به فکر منافع ملی هم نیستند و کسی هم با آنان کار ندارد. به نظر من اگر به فکر منافع ملی بودند حداقل در این چند ماه سکوت میکردند تا جابهجایی قدرت در آمریکا اثر خود را در وضعیت موجود کشور بگذارد؛ حتی اگر این اثرپذیری ناشی از یک جو روانی باشد.»
عدم ضرورت
امیررضا واعظیآشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی نیز در گفتوگو با «جهان صنعت نیوز» ضمن آنکه بیانات و اظهارات حول محور انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر فضای سیاسی ایران را غیرضروری دانست، گفت: «به نظر من این موضوع آنقدر اهمیت ندارد که احزاب سیاسی بخواهند درباره آن موضعگیری کنند. بیّن و مشخص است که اهداف و سرنوشت خود را داریم و آمریکاییها نیز مسائل و اهداف خود را دارند بنابراین اینکه موضوعات در کشور خود را به انتخابات آمریکا گره بزنیم درست و خوشایند نیست. دلیلی ندارد کشوری که داعیه استقلال دارد، زیر چتر هیچ قدرتی قرار نمیگیرد و قدرت بلامنازع خاورمیانه است حتی بحث برجام را به این گره بزند که چه کسی در آمریکا رییسجمهور میشود. واقعیت امر این است که سگ زرد برادر شغال است. مواضع بایدن نیز روشن است و دیدهایم که حتی در موضوع شهادت سردار قاسم سلیمانی چه موضع سخیفی داشت.»
وی افزود: «با این عده برخی فعالان سیاسی در مجموعه اصلاحطلب یا به تعبیر امروز معتدلین فکر میکند که میتوان با بایدن چانهزنی کرد.»
مصلحتاندیشی احزاب
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که چرا احزاب سیاسی در هیچیک از دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا به صورت صریح و شفاف نسبت به این رویداد سیاسی مهم در جهان که در ایران هم مورد توجه ویژه قرار دارد، نظر ندادهاند گفت: «باور من این است که برخی از احزاب مصلحتاندیشی میکنند یعنی با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری، برخی از احزاب سیاسی که قدری هم تندرو هستند یا تئوریسینهای سیاسی تندرو نگران شدهاند که اگر اظهارنظری کرده و خلاف آن واقع شود، کاندیدای مورد نظرشان در انتخابات با چالش مواجه شود. بنابراین احساس میکنند که بهتر است در این قمار ورود نکنند.»
وی تاکید کرد: «به عبارتی از یک سو اعلام موضع رسمی در این باره ضرورتی ندارد و از سوی دیگر احتمالا مصلحتاندیشیهایی در میان است.»
واعظیآشتیانی ادامه داد: «اعتقاد من این است که اظهارات صاحبنظران و فعالان سیاسی چه در نقد و چه در استقبال از نتیجه انتخابات آمریکا اثرگذار و مهم است زیرا اگرچه احزاب به صورت رسمی اعلام موضع نکردهاند اما از روی اظهارات اعضای احزاب میتوان نظر آنان را دریافت.»
ضعف احزاب
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا مصلحتاندیشی احزاب به خاطر ضعف احزاب در ایران بروز و ظهور پیدا میکند گفت: «مشکلی که وجود دارد و احزاب سیاسی فعال در ایران را قابل نقد میکند، این است که احزاب ما محتواساز نیستند. احزاب در ایران اما مدام همان حرفهای تکراری و روزمره مردم کوچه و بازار را میزنند و محتواسازی نمیکنند در حالی که محتواسازی میتوانند در تحلیلهای سیاسی موجود نقش مهمی داشته باشد. وقتی یک حزب سیاسی نظر خود را میگوید، این خود میتواند مورد نقد و بررسی قرار گیرد و سبب شود که سایر گروههای سیاسی درباره آن بحث کنند. وضع موجود اما نشان میدهد که ما در حوزه محتواسازی ضعیف هستیم و نتوانستیم از موضوعات جدیدی که میتواند در فضای سیاسی کشور اثربخشی داشته باشد، استفاده کنیم. همین هم سبب میشود که امروز من از نظر تحلیلی به این برسم که موضعگیری احزاب در این شرایط ضرورتی ندارد و عدم موضعگیری احزاب نیز ناشی از مصلحتاندیشی است.»
تاکتیک احزاب
واعظیآشتیانی با تایید اینکه وضعیت کنونی به منزله جا ماندن احزاب از افراد است، گفت: «به جای آنکه احزاب موضع رسمی خود و اعضایشان را بیان کنند، ما از موضعگیریهای اعضای یک حزب حدس میزنیم که رویکرد کلی آن چیست. ضمن اینکه گاهی هم این یک تاکتیک است و اعضای احزاب اظهارنظر میکنند و اگر با انتقاداتی مواجه شوند، میگویند این موضع حزب نبوده و نظر شخصی گوینده است. به نوعی احزاب بلاگردان دارند و هر وقت که نظر عضو آنان بازتاب مثبت داشته باشد، میگویند که نظر حزب بوده و هر وقت هم که بازتاب منفی داشته باشد مساله را از سر باز کرده و میگویند که نظر فرد گوینده بوده و به حزب ربطی ندارد.»
خلاصه کلام
بر این اساس باید به این نتیجه رسید که احزاب اصلاحطلب و اصولگرا دلایل مختلفی برای سکوت دارند. اصلاحطلبان از هزینههای احتمالی ترسیده و اصولگرایان از غلط از آب درآمدن پیشبینیهایشان. ضمن آنکه احزاب در هر دو جریان ترجیح میدهند عامدانه یا از سر ضعف، اظهارنظر و موضوعگیری را به اعضا سپرده و راه فراری برای خود باقی گذارند.
اخبار برگزیدهسیاسی
لینک کوتاه :