۴۰ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر مسکن
برآوردهای جدید از نسبت متوسط قیمت مسکن به درآمد سالانه خانوارها در تهران (متوسط قیمت مسکن در تهران ۵۰ میلیون تومان) نشان میدهد تهرانیها با احتساب نرخ فعلی پسانداز و در صورت رشد یکسان قیمت و درآمد ۱۰۹ سال طول میکشد تا بتوانند صاحب خانه شوند؛ احتمالی که بسیار بسیار بعید است.
به گزارش جهان صنعت نیوز: طبق آمارهای اعلام شده از سوی بانک مرکزی قیمت زمین در تهران ۴۰ برابر و قیمت واحد مسکونی ۲۰ برابر شده است. البته رشد دو برابری قیمت زمین در تهران به دلیل کمیاب بودن زمین در پایتخت است.
تنزل معیشت و اقتصاد خانوارها، رشد نرخ تورم عمومی کشور و جهش اجارهبها سه عامل مهمی هستند که در دور شدن خانوارها از دسترسی به یک خانه حداقلی سهم مهمی داشتهاند.
رسیدن مدت زمان انتظار مسکن به یک قرن جای تعجب ندارد
رشد قیمت مسکن در سال جاری اگر چه آرام و زیرپوستی رخ داد و زمان انتظار برای خرید مسکن را افزایش داد اما سوال این است که چرا دولت به رفتن چهار دهک اول خانوار به زیر خط فقر مسکن توجهی نمیکند.
گزارش اخیر بانک مرکزی و مرکز آمار نشان داد بازار مسکن نیز همانند سایر بخشها و کالاها ولو اینکه در رکود معاملاتی به سر ببرد رشد قیمت آن متوقف نشده و نخواهد شد. اما اگر بخواهیم واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم که آیا میتوان انتظار داشت تمام کالاها و محصولات به تبعیت از رشد نرخ تورم و ارز، افزایش قیمت را تجربه کنند اما مسکن تغییری نکند تا حدود زیادی به بیراهه رفتهایم.
کارشناسان اقتصاد مسکن بر این باور هستند که مدت زمان انتظار برای خانهدار شدن در تهران اگر به یک قرن رسیده است جای تعجب ندارد. با این فرض که زمان خانهدار شدن یک قرن باشد باید گفت یک خانه اولی که بخواهد با پسانداز و تسهیلات بانکی خانهدار شود باید تا ابد منتظر خانهدار شدن بماند.
سهم اجاره مسکن از درآمد سالانه خانوار در حال حاضر بزرگترین فاکتور هزینهای در سبد هزینههای خانوار در تهران و کشور است. اجاره خانه در کشور به طور میانگین یکسوم درآمد و در تهران دوسوم درآمد خانوارها را به خود اختصاص داده است. اما در بین ۳۱ استان، فقط وضعیت سه استان مطلوب برآورد میشود و شش استان وضعیت قرمز دارند.
۴۲ درصد خانوارها زیر خط «فقر مسکن»
در استان تهران سهم اجاره از کل هزینههای خانوار ۴۷ درصد و در شهر تهران این مقدار ۶۵ درصد است. وضعیت شاخص فقر مسکن نشان میدهد که چهار دهک اول خانوارها زیر خط «فقر مسکن» قرار دارند و جمعیت خانوارهای زیر خط فقر مسکن در کشور به ۴۲ درصد رسیده است.
سوال این است که اگر خانوارهای ایرانی زیر خط فقر مسکن قرار گرفتهاند و این عدد به ۴۲ درصد رسیده میتوان گفت که طرحهایی چون مسکن مهر و در آینده طرح نهضت ملی مسکن نتیجهبخش نبوده و نخواهد بود.
اما بررسی ۷۰سال تصمیمگیری و برنامهریزی دولتها در کشورهای مختلف جهان برای «تامین مسکن ارزان برای کمدرآمدها» نشان میدهد، سیاست «خانهسازی دولتی» بهعنوان اولین حرکت دولتها برای خانهدار شدن قشر وسیعی از جامعه- پس از جنگ جهانی دوم- در دستور کار قرار میگیرد، اما طولی نمیکشد که «دفتر اسکان بشر ملل متحد» در سال ۱۹۷۶ با عیان شدن ۴ نشانه شکست این سیاست، مُهر ابطال بر آن میزند.
پنج واقعیت هشدارآمیز خطاب به دولت
در این بررسی که توسط مرکز پژوهشهای مجلس انجام شده، یک تابلو حاوی پنج واقعیت هشدارآمیز خطاب به دولت درباره نحوه خانهدار کردن دهکهای کمدرآمد ارائه شده و همچنین با شناسایی تجربههای موفق تامین مسکن ملکی و اجارهای ارزان در چهار کشور مهم دنیا، ۱۰ نوع اقدام سیاستی که قابلیت اجرا در ایران را دارد، شرح داده شده است. این نسخه مشخص میکند، «مدل اجاره به شرط تملیک» و همچنین «پرداخت وام ویژه به خانهاولیها» در عمده مناطق جهان در دستور کار سیاستگذار مسکن قرار دارد.
برآوردهای جدید از نسبت متوسط قیمت مسکن به درآمد سالانه خانوارها در تهران (متوسط قیمت مسکن در تهران ۵۰ میلیون تومان) نیز نشان میدهد تهرانیها با احتساب نرخ فعلی پسانداز و در صورت رشد یکسان قیمت و درآمد ۱۰۹ سال طول میکشد تا بتوانند صاحب خانه شوند. این شاخص در اواخر دهه ۷۰ حدود ۱۲ سال بود. فاصله زمانی تا خرید مسکن در کشور نیز سنجش و با عرف جهانی مقایسه شده است.
نسبت قیمت مسکن به درآمد سالانه خانوارها
در ۱۰ سال گذشته و طبق آمارهای اعلام شده از سوی بانک مرکزی قیمت زمین در تهران ۴۰ برابر و قیمت واحد مسکونی ۲۰ برابر شده است.
حال این سوال مطرح است که آیا سیستم بانکی توانایی پرداخت تسهیلات و قدرتمند کردن خانوارها و بخش تقاضا را برای خانهدار کردن حداقل دهکهای میانی رو به پایین و خانهاولی را دارد؟
بررسیها و برآوردها با استناد به آمارهای رسمی مربوط به متوسط هزینه و درآمد سالانه خانوار، نرخ تورم عمومی و نوسانات قیمت مسکن و اجارهبها نشان میدهد هماکنون نهتنها طول دوره انتظار برای خرید مسکن در تهران با نرخ فعلی پسانداز به ۱۰۹ سال یا به گفته یوسفی نماینده مجلس به ۱۲۰ سال رسیده است که این مدت زمان علاوهبر تهران در کشور نیز بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است.
برای محاسبه دوره دسترسی خانوارها به مسکن، دو شاخص «زمان انتظار برای خرید مسکن» که نشاندهنده تعداد سالهایی است که فرد با پسانداز صددرصد درآمد خود بهصورت سالانه قادر به خرید مسکن خواهد بود و همچنین طول زمانی صاحبخانهشدن با پسانداز طبیعی معادل یکسوم درآمد سالانه خانوارها، ملاک قرار میگیرد و براساس آن طول دورهای که فرد برای دسترسی به مسکن باید منتظر بماند، محاسبه میشود.
براساس برآوردهای انجامشده متناسب با نسبت قیمت مسکن به درآمد سالانه خانوارها، هماکنون در صورتی که یک فرد صددرصد درآمد خود را در تهران برای خرید مسکن پسانداز کند، ظرف مدت ۲۲ سال قادر به خرید مسکن خواهد بود.
این در حالی است که با محاسبه یکسوم درآمد خانوارها بهعنوان پسانداز با هدف خرید مسکن این دوره به ۶۶ سال میرسد.
براساس گزارش مرکز آمار، در سال ۹۹ در مجموع ۲۳ درصد خانوارهای کشور مستاجر و ۶۸ درصد مالک بودهاند. سایر خانوارها در خانههای سازمانی سکونت داشته یا شرایط سکونت آنها به اشکال متفرقه دیگری ثبت شده است.
مقایسه این مقادیر با سال ۹۴ خالی از لطف نیست. در سال ۹۴ آمار خانوارهای مستاجر قدری بیشتر و خانوارهای مالک اندکی کمتر بوده است؛ طوری که ۶۶ درصد از خانوارها مالک و ۲۴ درصد مستاجر بودهاند. تعداد خانوارهای کل کشور در سال ۹۹ بنا بر اعلام مرکز آمار ۲۵ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار بوده است.
در ۱۰ سال گذشته قیمت زمین در تهران ۴۰ برابر و قیمت خانه ۲۰ برابر شده است
عضو هیاترییسه مجلس و کمیسیون عمران در پاسخ به این پرسش که کارشناسان معتقد هستند زمان خانهدار شدن نهتنها کاهش نداشته بلکه افزایش هم یافته است، میگوید: در ۱۰ سال گذشته و طبق آمارهای اعلام شده از سوی بانک مرکزی قیمت زمین در تهران ۴۰ برابر و قیمت واحد مسکونی ۲۰ برابر شده است. البته رشد دوبرابری قیمت زمین در تهران به دلیل کمیاب بودن زمین در تهران است.
مجتبی یوسفی افزود: این رشد قیمت مسکن و زمین باعث شده تا اگر سه دهک اول جامعه بخواهند اقدام به خریداری مسکن با این درآمدها و نرخ تورم کنند باید ۱۲۰ سال صبر کنند و یا به عبارتی میتوان گفت ۱۲۰ سال طول میکشد صاحب مسکن شوند.
مسکن ۳۰ درصد سبد هزینه خانوار را شامل میشود
از سوی دیگر برخی فعالان بازار مسکن و کارشناسان اقتصاد مسکن بر این باور هستند که برای بالا بردن قدرت خرید و کاهش زمان خانهدار شدن، دولت باید با استفاده از تسهیلات و دیگر راهکارها قدرت خرید متقاضیان واقعی را بالا ببرد.
موضوعی که اخیرا بذرپاش وزیر راهوشهرسازی با دادن فراخوان به بانکها و یادآوری کردن مخبر معاون اول رییسجمهور به بانکها که عقبماندگی پرداخت تسهیلات را جبران کنند، وارد فاز جدیدی از حمایت دولت برای بالا بردن قدرت خرید متقاضیان و کاهش زمان خانهدار شدن مردم کرد.
محمد مخبر معاون اول رییسجمهور در تازهترین اظهارنظر خود با اشاره به اینکه مسکن ۳۰ درصد سبد هزینه خانوار را شامل میشود، مشارکت بانکهای عامل و بانک مرکزی برای سرمایهگذاری در بخش مسکن را امری بسیار مهم عنوان و اعلام کرده است که بانکهای عامل باید با خلاقیت در روشهای بانکداری و نوآوری در تامین منابع مسکن و جذب نقدینگی، مشارکت و نقش جدیتری در تولید مسکن ایفا کنند.
کاهش شدید ثروت و قدرت خرید مردم
کارشناس اقتصاد مسکن معتقد است چهار دهک اول خانوارها زیر خط «فقر مسکن» قرار دارند و اگر میخواهیم زمان خانهدار شدن را کاهش دهیم باید ابتدا تورم را کنترل کنیم و اقتصاد را رونق دهیم.
او با بیان اینکه وضعیت شاخص فقر مسکن نشان میدهد که چهار دهک اول خانوارها زیر خط «فقر مسکن» قرار دارند و جمعیت خانوارهای زیر فقر مسکن در کشور به ۴۲ درصد رسیده است، افزود: در سال ۹۹ در مجموع ۲۳ درصد خانوارهای کشور مستاجر و ۶۸ درصد مالک بودهاند. سایر خانوارها در خانههای سازمانی سکونت داشته یا شرایط سکونت آنها به اشکال متفرقه دیگری ثبت شده است. جمعیت خانوارهای ایرانی که زیر خط فقر مسکن قرار گرفتهاند از سال ۹۹ تاکنون قطعا افزایش پیدا کرده است. پس تنزل معیشت و اقتصاد خانوارها، رشد نرخ تورم عمومی کشور و جهش اجارهبها سه عامل مهمی هستند که در دورشدن خانوارها از دسترسی به یک خانه حداقلی سهم مهمی داشتهاند.
به نظر میرسد اظهارات فردین یزدانی را باید تا حدود زیادی در افزایش زمان خانهدارشدن مردم پذیرفت چرا که وقتی تورم بخش مسکن همواره از تورم عمومی جلوتر بوده است (امسال هنوز تورم مسکن به تورم عمومی نرسیده است). این منجرشده افرادی که توانایی مشارکت در حوزه مسکن را ندارند با کاهش شدیدی در ثروت و قدرت خرید خود مواجه شوند.
آمار و ارقام؛ هشدارهایی جدی برای مسوولان
به طور متوسط نزدیک به ۳۱ درصد مردم در کشور و در تهران نزدیک به ۴۴ درصد مردم مستاجر هستند، بنابراین باید به سمت مسکن در استطاعت حرکت کنیم. منظور از مسکن در استطاعت دسترسی به مسکن شایسته است لذا باید متناسب با نیاز و توان هر خانوار ایرانی فضایی را فراهم کنیم که هر خانوار بتواند مسکن خودش را داشته باشد. هدف از مسکن در استطاعت فراهمسازی سرپناه ارزان برای طبقه کمدرآمد جامعه است که توان پرداخت آن را دارد و توسط دولت یا سازمانهای غیرانتفاعی احداث میشود. اگر این اقدام عاجل صورت نگیرد چهار دهک اول خانوار که زیر خط «فقر مسکن» هستند همچنان در این وضعیت باقی مانده و مدت زمان خانهدارشدن نیز نه تنها کاهش نیافته بلکه روز به روز افزایش خواهد یافت.
به نظر میرسد نیاز است تا مرکز پژوهشهای مجلس با گزارش جدیدی زمان دقیق انتظار برای خانهدارشدن را استخراج کرده و راهکارهای دقیقی به دولت و مجلس برای حل این بحران ارائه کند
اخبار برگزیدهمسکنلینک کوتاه :