جنگ قدرت در پنتاگون
![دونالد ترامپ](https://jahansanatnews.ir/wp-content/uploads/2025/02/دونالد-ترامپ-1.jpg)
اکونومیست در سرمقاله این هفته خود با عنوان «جنگ بر سر پنتاگون» به برنامههای دونالد ترامپ برای واگذاری پنتاگون به وزارت بهرهوری دولتی ایلان ماسک پرداخته است.
جهان صنعت نیوز – اکونومیست در سرمقاله نسخه جهانی این هفته خود با عنوان «جنگ بر سر پنتاگون» به برنامههای دونالد ترامپ برای پنتاگون پرداخت. ترامپ اخیراً اعلام کرد که پنتاگون هدف وزارت بهرهوری دولتی ایلان ماسک خواهد شد. این کار نمیتواند مهمتر از این باشد. از زمانی که اتحاد جماهیر شوروی اسپوتنیک را به فضا فرستاد و یگانهای عظیم تانک را در اوج جنگ سرد ساخت، آسیبپذیریهای نظامی آمریکا اینچنین آشکار نبوده است. در میدانهای جنگ اوکراین، طراحان پهپاد از آمریکا پیشی گرفتهاند؛ در دریاها و آسمانهای اطراف چین، آمریکا در حال از دست دادن توانایی خود برای بازدارندگی در برابر محاصره یا حمله به تایوان است. اضطراب پنتاگون به قدمت «مجتمع نظامی-صنعتی» است و سخت است که فکر کنیم این دولت در جایی که دیگران شکست خوردهاند، موفق خواهد شد. اما امید این است که موفق شود. امنیت آمریکا به آن وابسته است.
پنتاگون در آمادهباش برای یک تغییر بزرگ
در پنتاگون، بدون شک، همه در حالت آمادهباش هستند. در ۹ فوریه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرد که پنتاگون بهزودی هدف وزارت بهرهوری دولتی ایلان ماسک (DOGE) قرار خواهد گرفت. ترامپ با متهم کردن پنتاگون به «صدها میلیارد دلار کلاهبرداری و سوءاستفاده»، قصد دارد شورشیان خود را که تازه از حذف کمکهای خارجی فارغ شدهاند، به این نهاد بفرستد. مأموریت آنها نمیتواند مهمتر و البته پرخطرتر از این باشد.
دلیلش این است که نیروهای مسلح آمریکا با یک مشکل واقعی روبهرو هستند. از زمان پرتاب اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد یگانهای عظیم تانک در اوج جنگ سرد، آسیبپذیریهای نظامی آمریکا تا این حد آشکار نبوده است. در میدانهای نبرد اوکراین، طراحان پهپادهای نظامی از آمریکا پیشی گرفتهاند؛ در دریاها و آسمانهای اطراف چین، آمریکا در حال از دست دادن توانایی خود برای بازدارندگی در برابر محاصره یا حمله به تایوان است.
سیاست خارجی ترامپ و آزمون پنتاگون
مخاطرات بهویژه به این دلیل بیشتر است که پنتاگون جایی است که ایدئولوژی MAGA (عظمت دوباره آمریکا) با واقعیت روبهرو میشود. سیاست خارجی ترامپ مبتنی بر معاملات است: او این هفته گفت که مذاکرات با روسیه درباره آینده اوکراین را آغاز کرده است. اما این سیاست بر این ایده استوار است که صلح از طریق قدرت به دست میآید و این فقط زمانی ممکن است که نیروهای آمریکا تهدیدی جدی ایجاد کنند. اما اگر DOGE در پنتاگون سرکشی کند چه؟ اگر ماسک باعث هرجومرج یا فساد در روند تأمین تجهیزات شود، پیامدهای آن برای امنیت آمریکا فاجعهبار خواهد بود.
تکنولوژی نظامی آمریکا: عقبمانده در رقابت؟
مشکلات در تلاش برای تبدیل فناوری به مزیت نظامی کاملاً مشهود است. پهپادهای اوکراین هر چند هفته بهروزرسانی میشوند، سرعتی که فراتر از فرآیند بودجهریزی پنتاگون است که سالها طول میکشد. سیستمهای جنگ الکترونیکی آمریکایی و اروپایی دو تا سه برابر گرانتر از نمونههای اوکراینی هستند اما بهسرعت منسوخ میشوند. بسیاری از پهپادهای بزرگ آمریکایی در اوکراین بیفایده بودهاند و نمونههای جدیدتر آنها از مدلهای اوکراینی گرانتر هستند.
مشکل دیگر این است که صنعت دفاعی آمریکا به انحصار درآمده است. در پایان جنگ سرد، این کشور ۵۱ پیمانکار اصلی داشت و فقط ۶ درصد از هزینههای دفاعی به شرکتهای متخصص در دفاع اختصاص داشت. امروز تنها پنج پیمانکار بزرگ، ۸۶ درصد از بودجه پنتاگون را جذب میکنند. وزارت دفاع، بهدلیل نگرانی از حذف پیمانکاران بیشتر، رویکردی مبتنی بر اجتناب از ریسک اتخاذ کرده است. قراردادها معمولاً بهصورت «هزینه بهعلاوه» بسته میشوند که تأخیر و هزینههای اضافی را تشویق میکند. نبود بهرهوری ناشی از این روند، توضیح میدهد که چرا ساخت کشتیهای جنگی در آمریکا بسیار گرانتر از ژاپن یا کرهجنوبی است.
بحران بودجه و درگیریهای کنگره
پشت این وضعیت، کابوس بودجهها قرار دارد. تأخیرهای دو ساله با درگیریهای کنگره تشدید میشود. سیاستمداران با اعمال نفوذ، پایان دادن به برنامهها را وتو کرده و پولها را هدر میدهند. آنها آنقدر بر کنترل هزینهها حساس هستند که بدون مجوز کنگره، پنتاگون بهطور معمول نمیتواند بیش از ۱۵ میلیون دلار از یک بخش بودجه به بخش دیگری منتقل کند—مبلغی که حتی برای خرید چهار موشک پاتریوت هم کافی نیست. زمانی که پنتاگون در آگوست ۲۰۲۳ پیشنهاد داد فقط ۰.۵ درصد از بودجه دفاعی برای خرید هزاران پهپاد تحت طرح «Replicator» اختصاص یابد، کسب موافقت مستلزم تقریباً ۴۰ جلسه کنگره بود.
اضطراب پنتاگون به قدمت «مجتمع نظامی-صنعتی» است. وزرای دفاع پیشین، از جمله باب گیتس و اش کارتر فقید، در مقایسه با پیت هگست، جانشین جدید و بهوضوح فاقد صلاحیت، مانند فیلسوفان پادشاه به نظر میرسیدند. با این حال، بوروکراسی دفاعی همیشه برتری داشته است.
چرا این بار شرایط متفاوت است؟
دو دلیل وجود دارد که این لحظه ممکن است متفاوت باشد. یکی این است که زمان مناسبی است. نهتنها تهدید علیه امنیت آمریکا واضحتر شده، بلکه نسل جدیدی از شرکتهای فناوری نظامی، از جمله Anduril، Palantir و Shield AI، در حال فشار آوردن برای ورود به پنتاگون هستند. در واقع، Palantir اکنون ارزش بیشتری نسبت به هر یک از پنج پیمانکار اصلی دارد.
دلیل بحثبرانگیزتر دیگر این است که ماسک مشتاق است تا تغییرات عمدهای ایجاد کند، اشتیاقی که تا حدی از تجربه او در جاهای دیگر ناشی میشود. در دهه ۲۰۱۰، ناسا برای رهایی از ننگ پرداخت هزینه پرواز به ایستگاه فضایی بینالمللی با فضاپیماهای روسی، قراردادهایی با قیمت ثابت برای ارائه چنین خدماتی به مناقصه گذاشت. بوئینگ فضاپیمای استارلاینر را پیشنهاد کرد؛ ماسک و اسپیسایکس، کپسول کرو دراگون را با هزینهای بسیار کمتر ارائه دادند. کرو دراگون موفقیت بزرگی بود. استارلاینر هنوز هیچ مأموریت موفقی انجام نداده است و بوئینگ مجبور به جذب میلیاردها دلار هزینه مازاد شده است.
آیا ماسک میتواند هزینهها را کاهش دهد؟
از ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۰، هزینه رساندن یک کیلوگرم به مدار حدود ۱۲ هزار دلار بود؛ موشکهای اسپیسایکس این هزینه را تاکنون ده برابر کاهش دادهاند و وعده کاهش بیشتر دادهاند. Helsing، تنها استارتآپ دفاعی اروپا، رویکردی چابک به توسعه دارد و دائماً سیستمهای خود را با دادههای خطوط مقدم بهروزرسانی میکند.
وظیفه ماسک بزرگ و پیچیده است. سلاحهای آمریکایی به هوش مصنوعی بیشتر، خودمختاری و هزینههای کمتر نیاز دارند. در صورت امکان، باید از قطعات ارزان و آماده بازار که بر اساس پیشرفتهای فناوری مصرفکننده ساخته شدهاند، استفاده شود. پنتاگون باید رقابت و ریسکپذیری را تقویت کند، حتی اگر بداند برخی طرحها شکست خواهند خورد. یک دهه پیش، کارتر واحدی برای نوآوری ایجاد کرد، اما اغلب بهعنوان تهدیدی تلقی میشد. پنتاگون به واحدهای بیشتری از این نوع نیاز دارد. همچنین باید به فرماندهان رزمی که اغلب در میان هیاهوی سیاسی نادیده گرفته میشوند، گوش دهد. سختترین کار این است که ترامپ جمهوریخواهان کنگره را متقاعد کند که به پنتاگون آزادی بیشتری برای هزینه کردن و نوآوری بدهند.
آینده پنتاگون در دستان ماسک و ترامپ
اصلاح پنتاگون بسیار سختتر از سایر بخشهای دولت است. آمریکا نمیتواند بر آمادهسازی برای جنگ در سال ۲۰۳۵ تمرکز کند، اگر این امر مستلزم کاهش دفاع امروزی باشد. این کشور نمیتواند بهراحتی زیردریاییهای چند میلیارد دلاری و اسکادرانهای بمبافکن را با انبوهی از پهپادها جایگزین کند، زیرا برای نمایش قدرت در آن سوی جهان همچنان به پلتفرمهای بزرگ نیاز خواهد داشت. در عوض، آمریکا به وزارت دفاعی نیاز دارد که بتواند اقتصاد سیستمهای عظیم را متحول کرده و همزمان گسترش سیستمهای نوین را تسریع بخشد.
ماسک و رئیسش (ترامپ) دچار تضاد هستند. اگر ترامپ بر اخراج ژنرالها بهدلیل «بیدار» یا «بیوفا» بودن اصرار داشته باشد، پنتاگون را دچار اختلال خواهد کرد. اگر ماسک و همتایانش در فناوری نظامی از کمپین DOGE برای تخریب یا افزایش قدرت و ثروت خود استفاده کنند، آن را فاسد خواهند کرد. این وسوسهها باعث میشود باور به موفقیت این دولت در جایی که دیگران شکست خوردهاند، دشوار باشد. اما امید این است که آنها موفق شوند. امنیت آمریکا به آن بستگی دارد.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :