سایه اسرائیل بر کاخ سفید؛پایان راه گفتگو با تهران؟

از بین رفتن امید به مذاکره و همراهی بیش از حد آمریکا با اقدامات نظامی اسرائیل، ممکن است ایالات متحده را به جنگی ناخواسته و پرهزینه با ایران بکشاند.
جهان صنعت نیوز، کریس چیویوس، تحلیلگر ارشد مؤسسه کارنگی، با مرور تحولات اخیر در مناسبات ایران و آمریکا، بهویژه در دوران ترامپ، تأکید میکند که تخریب مسیر دیپلماتیک و نفوذ بیشازحد اسرائیل بر سیاست آمریکا، ممکن است ایالات متحده را درگیر منازعهای عمیقتر با ایران کند. او معتقد است حملات هدفمند توان نابودی کامل برنامه هستهای ایران را ندارند و این رویکرد صرفاً موجب تقویت تمایل تهران به دستیابی به سلاح هستهای میشود.
دونالد ترامپ در حال از دست دادن کنترل بر سیاست خارجی آمریکا است
ایران و آمریکا این هفتهها در یک چهارراه قرار گرفتهاند. در یکی از مسیرها، مذاکراتی دشوار ولی دارای منفعت برای هر دو کشور وجود داشت. اما در مسیر دیگر، جنگی طولانی و ویرانگر انتظار میکشید.
در سال ۲۰۱۸، ترامپ مسیر دیپلماسی را مسدود کرد و توافق هستهای (برنامهی جامع اقدام مشترک) با ایران را پاره کرد. اما از آغاز دورۀ دوم ریاست جمهوری خود، بهطرز غافلگیرکنندهای آماده مذاکرات با تهران جلوه کرد.
با این حال، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، تصمیم جنگ را گرفت و ترامپ، علیرغم شک و تردید اولیه، بهسرعت همراه او شد. درحالیکه ترامپ طبق نظرات برخی تحلیلگران—بیشتر از هر رئیسجمهور آمریکا طی دههها—میتوانست نقش مهارگر مقابل اسرائیل ایفا کند، اما اینبار خلاف آن را انتخاب کرد.
پس از ورود به کاخ سفید، ترامپ هدف درستی را دنبال کرد: نشاندن ایران پای میز مذاکرات در ازای کاهش تحریمها و توقف برنامهی تسلیحات هستهای. این توافق میتوانست منافع متقابل، از کاهش خطر تسلط ایران بر کلاهک هستهای گرفته تا بهبود بازار انرژی جهانی و امکان کاهش نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، را تضمین کند. همچنین روابط آمریکا با ایران بهتر میشد و این موضوع میتوانست پیچیدگیهای پیوند روبهرشد ایران با روسیه و چین را افزایش دهد.
اما دولت اسرائیل نسبت به این سیاست بیمیل بود و در نتیجه مسیر مذاکراتی ترامپ را خراب کرد. اسرائیل مدعی است که ایران تنها چند روز از دستیابی به بمب هستهای فاصله داشت، ولی این ادعا چندان قابلباور نیست؛ چرا که کارشناسان اطلاعاتی آمریکا برای سالها بر این باور بودند که تولید اورانیوم غنیشده و سپس ساخت بمب، ماهها تا سالها زمان میبرد. اگر این زمانبندی در روزهای اخیر تغییر کرده بود، قطعاً آمریکا هم بهطور رسمی در کنار اسرائیل میایستاد.
حملهها برنامه هستهای ایران را متوقف نمیکند. آسیب واقعی است و عملیات نظامی ادامه دارد، اما توان اسرائیل تنها در نابودی بخشهایی از برنامه ایران محدود است. نابود کردن تأسیسات غنیسازی نطنز عقبگردی جدیست، ولی این مراکز قابلسازماندهی دوبارهاند. حذف دانشمندان هستهای نیز ضربه است، اما دانش آنها با گذر زمان جایگزین میشود. تاریخ نشان داده که حملات هدفمند رهبران در کوتاهمدت اثرگذارند، اما در بلندمدت کارایی خود را از دست میدهند. حتی اگر آمریکا نیز به این حملات بپیوندد، چنین برنامهای قادر به نابودی کامل برنامه تسلیحات هستهای ایران نخواهد بود—چیزی شبیه به تکرار اشتباه جنگ عراق ۲۰۰۳، اما در مقیاسی بزرگتر.
برنامه هستهای ایران بنابراین به شکلهایی از بین نمیرود. اما امید به مذاکرات نیز آسیب شدیدی دیده است. نتیجه این وضعیت، بدترین حالت ممکن برای هر دو طرف است: ایران انتقامجو و مصمم برای دستیابی به سلاح هستهای، و از بخت گفتگو دستخالی خارج شده است.
مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا—بهدرستی—کوشیده تا ایالاتمتحده را از حمله اسرائیل دور نگه دارد. ترامپ، در عین حال، که ابتدا تلاش کرده بود اسرائیل را مهار کند و گفته بود حمله به ایران اکنون موقتاً ممنوع است، اکنون سعی دارد از آن بهعنوان اهرمی برای جلب موافقت تهران با توافق خود استفاده کند. این نوع همراهی نزدیک با اسرائیل احتمالاً آمریکا را عمیقتر وارد منازعه خواهد کرد و آن را در معرض واکنشهای ایران قرار خواهد داد.
از نظر تاکتیکی نیز این استراتژی موفقیتآمیز نیست. تهران نمیتواند آشکارا تحت فشار قرار بگیرند.
اقدام اسرائیل نمونهی دیگری است از اینکه شرکای ایالاتمتحده در موقعیتهای استراتژیک، پیشدستی کرده و ابتکار عمل را از ترامپ گرفتهاند. این حملات همزمان با تصمیم رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، برای حمله با پهپاد به عمق خاک روسیه انجام شد؛ دقیقا زمانی که آمریکا در تلاش برای مذاکره آتشبس با مسکو بود.
با تمرکز شدید دولت ترامپ روی چالشهای داخلی و آشفتگیهایی که ایجاد کرده، و همچنین سردرگمی مشخص در اهداف سیاست خارجی وی، احتمالاً دیگر بازیگران بینالمللی نیز همین مسیر را دنبال خواهند کرد. اگر این دولت نتواند نظم و تمرکز لازم را برای کنترل سیاست خارجیاش بازیابد، آمریکا در معرض کشیده شدن به منازعات بیشتر قرار میگیرد—و ایندرحالیست که این درگیریها به نفع مردم آمریکا نخواهد بود.
یادداشت کریس چیویوس پژوهشگر ارشد و مدیر برنامه حکومت و دولت آمریکا در موسسه کارنگی
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :