یمن در آستانه تحولات تازه؛ فشارهای خارجی و آرایش جدید قدرت

شدت گرفتن حملات و تحرکات میدانی در یمن، نشانه تلاش بازیگران خارجی برای محدودسازی قدرت انصارالله و تغییر ساختار سیاسی کشور است.
فاطمه عباسی-جهان صنعت نیوز: در هفتههای اخیر، یمن بار دیگر مرکز توجهات بینالمللی شده است. شدت گرفتن حملات هوایی و تحرکات میدانی در این کشور، نشانهای از تلاش آمریکا، بریتانیا و رژیم صهیونیستی برای محدودسازی قدرت جنبش انصارالله و بازطراحی ساختار سیاسی این کشور است. کارشناسان معتقدند این تحولات میتواند مسیر صلح و ثبات یمن را تحت تأثیر قرار دهد و قطببندیهای جدیدی در داخل کشور ایجاد کند. تحولات اخیر، بازتابی از رقابتهای منطقهای و فرامنطقهای است و آینده سیاسی و امنیتی یمن را در هالهای از ابهام قرار داده است.
قطببندی تازه در جامعه یمن
دکتر حسن هانیزاده، کارشناس مسائل یمن، توضیح میدهد که شرایط فعلی یمن بسیار پیچیده است. به گفته او «آمریکا، بریتانیا و رژیم صهیونیستی برنامهریزی گستردهای برای ضربهزدن به جنبشهای مبارز یمنی از جمله انصارالله انجام دادهاند. حملات اخیر از جنوب به شمال و به پایگاههای انصارالله، بخشی از یک طرح دقیق منطقهای و بینالمللی است که هدف آن خلع سلاح انصارالله و انتقال حاکمیت شمال یمن به نیروهای وابسته به آمریکا و اسرائیل است.»
این کارشناس اضافه میکند که تحرکات اخیر باعث ایجاد قطببندی جدیدی در جامعه یمن شده است: بخشی از مردم و قبایل در کنار انصارالله، ارتش یمن و حوثیها قرار دارند، در حالی که بخش دیگر وابسته به آمریکا و کشورهای منطقه در حال آمادهسازی برای حملات گستردهتر هستند. به گفته هانیزاده، این وضعیت میتواند فضای داخلی یمن را به چالش بکشد و پیچیدگی تصمیمگیری در سطح سیاست داخلی و منطقهای را افزایش دهد.
قدرت دفاعی و ریشههای اجتماعی انصارالله
در خصوص احتمال تضعیف یا سقوط انصارالله، هانیزاده توضیح میدهد: «انصارالله یک جنبش گسترده با ریشههای عمیق اجتماعی است و در دل مردم جای دارد. نقش آنها در کمک به مردم غزه و مشارکت در عملیاتهای اخیر نشاندهنده توان دفاعی و بازدارندگی آنهاست.»
وی افزود: «حتی در جنگ هفتسالهای که عربستان علیه مردم یمن تحمیل کرد، انصارالله توانست معادله میدانی را به نفع خود تغییر دهد و با وجود همه تلاشها، از قدرت و موقعیت خود محافظت میکند. ریشهکنی انصارالله بسیار دشوار است و تلاش برای حذف این جنبش نه تنها موفق نخواهد بود، بلکه بحرانهای جدیدی در سطح داخلی و منطقهای ایجاد خواهد کرد.»
چشمانداز صلح و نقش بازیگران خارجی
هانیزاده درباره چشمانداز بازگشت یمن به مسیر صلح میگوید: «این چشمانداز به رفتار عربستان، امارات و دیگر بازیگران بینالمللی بستگی دارد. اگر گفتوگوهای منطقهای و بینالمللی به نتیجه برسند، امکان ایجاد صلح وجود دارد، اما باید توجه داشت که انصارالله دارای آرمانها و الگوهایی است که برگرفته از حمایت ملت یمن از مردم فلسطین و غزه است. هرگونه حمله علیه این جنبش ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و تنشها را در سطح منطقه افزایش دهد.»
او تأکید میکند که موفقیت صلح تنها با همکاری طیفهای مختلف داخلی و پذیرش جایگاه انصارالله امکانپذیر است. به گفته هانیزاده، اگر بازیگران منطقهای همچنان بر حذف انصارالله تمرکز کنند، احتمال افزایش خشونت و بیثباتی بیشتر خواهد شد.
آینده ساختار قدرت در یمن
با وجود چند جبهه فعال در یمن، پرسش اساسی این است که آیا امکان بازگشت کشور به یک دولت واحد وجود دارد یا یمن باید با ساختارهای چندپارچه کنار بیاید. هانیزاده معتقد است: «یمن به دلیل ساختار قبیلهای و تنوع سیاسی، نیازمند همکاری همه گروههای سیاسی است. انصارالله به عنوان بزرگترین تشکل سیاسی کشور، تجربه بالایی در مدیریت افکار عمومی و اداره کشور دارد و میتواند نقش کلیدی در ایجاد یک دولت وحدت ملی ایفا کند. با این حال، مداخلات کشورهای منطقه و برخی کشورهای عربی که مخالف یمن یکپارچه هستند، مانع ایجاد وفاق داخلی میشود.» او توضیح میدهد که ساختار قبیلهای یمن و نقش مهم قبایل در سیاست داخلی این کشور، اهمیت مشارکت همه طیفها و جریانها را برای تشکیل یک دولت ملی و پایدار دوچندان میکند.
رویکرد عربستان؛ از جنگ فرسایشی تا پذیرش نسبی
هانیزاده درباره نقش عربستان در بحران یمن میگوید: «عربستان سعودی با هزینه یک جنگ هفتساله تحمیلی بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار صرف کرده است، اما نتیجه نگرفته است. در گذشته، رویکرد عربستان کاملاً تخریبی بود، اما امروز سیاست محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، تغییر کرده و تلاش میکند با انصارالله کنار بیاید و جایگاه آنها را به رسمیت بشناسد.»
به گفته او، این تغییر سیاست نشان میدهد که عربستان به دنبال راهحلی است که بتواند از تنشها کاسته و همزمان موقعیت خود را در منطقه تثبیت کند.
امارات درپی دامن زدن به تنش
هانیزاده درباره نقش امارات متحده عربی میگوید که ابوظبی با تکیه بر توان مالی خود تلاش میکند شرایط سیاسی و امنیتی در منطقه را تغییر دهد. به گفته او، امارات با هدف کاهش نفوذ ایران در یمن و دیگر کشورها، در جریانهای سیاسی مختلف دخالت میکند و سعی دارد معادلات منطقهای را به نفع خود و همپیمانانش تغییر دهد.
این کارشناس اضافه میکند که علیرغم جایگاه نسبتا محدود سیاسی امارات، قدرت مالی و منابع اقتصادی این کشور به آن اجازه میدهد تا در تصمیمگیریهای داخلی و منطقهای، از جمله در یمن، سوریه و سودان، نقش فعال و مؤثری ایفا کند. به گفته هانیزاده، امارات با حمایت از گروههای جداییطلب و نیروهای همسو، تلاش میکند تا توازن قدرت در کشورهای منطقه را تغییر دهد و حضور ایران و نفوذ جنبشهای همسو با محور مقاومت را محدود کند.
هانیزاده تأکید میکند که این مداخلات ابوظبی، به ویژه در یمن، باعث پیچیدگی ساختار قدرت و تضعیف امکان ایجاد وفاق داخلی میشود، زیرا گروههای مورد حمایت امارات در جنوب یمن و جبهههای مختلف، با نیروهای داخلی در تقابل مستقیم هستند.
جبهههای دیگر و ابتکار عمل انصارالله
در کنار انصارالله، چند جریان و گروه دیگر در یمن فعال هستند که هر یک با حمایت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای عمل میکنند. نیروهای جداییطلب جنوب یمن که مورد حمایت امارات هستند، تلاش میکنند کنترل مناطقی از جنوب کشور را در دست بگیرند. همچنین طرفداران منصور هادی، رئیس جمهور پیشین مخلوع، و جبهه نجات ملی که با پشتیبانی آمریکا و اسرائیل فعالیت میکنند، در تلاشند جایگاه سیاسی و نظامی خود را تثبیت کنند.
هانیزاده در این باره میگوید: «اکثر این گروهها یا شکست خوردهاند یا در تقابل و درگیری مستقیم با یکدیگر هستند، در حالی که ابتکار عمل میدانی همچنان در اختیار انصارالله باقی مانده است. این مسئله نتیجه تجربه میدانی چند دههای این جنبش در مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی است.»
او تأکید میکند که توانایی انصارالله در مهندسی افکار عمومی، مدیریت نیروهای داخلی و بهرهگیری از تجربه نظامی، آنها را به بازیگری اصلی و تعیینکننده در صحنه یمن تبدیل کرده است. به گفته هانیزاده، این تجربه باعث شده که تلاشهای گروههای حامی خارجی برای تغییر موازنه قدرت داخلی، به ویژه در شمال یمن، به نتیجه قابل توجهی منجر نشود و اغلب تنها تنشها و بحرانهای جدیدی ایجاد کند.
همچنین هانیزاده اشاره میکند که حضور این گروهها و حمایت خارجی از آنها، نه تنها پیچیدگی صحنه سیاسی یمن را افزایش داده، بلکه زمینههای اختلاف و رقابت میدانی را نیز تقویت کرده است. با این وجود، تجربه انصارالله در هماهنگی میان نیروهای خود، مدیریت قبایل و بهرهگیری از توان دفاعی محدود اما مؤثر باعث شده که این جنبش همچنان نقش اصلی و تعیینکننده را در معادلات داخلی و امنیتی کشور حفظ کند.
یمن در نقطه حساس تاریخی
با افزایش فشارهای خارجی و تحرکات داخلی، یمن در آستانه مرحلهای حساس قرار دارد. کارشناسان معتقدند آینده کشور به نحوه رفتار بازیگران خارجی و میزان آمادگی گروههای داخلی برای گفتوگو بستگی دارد. انصارالله همچنان بازیگر اصلی ساختار قدرت است و هرگونه تلاش برای حذف آن نه تنها موفق نخواهد بود، بلکه بحرانهای جدیدی در داخل و سطح منطقه ایجاد خواهد کرد. در عین حال، تشکیل یک دولت وحدت ملی در یمن محتمل است، مشروط بر اینکه همه طرفها، از جمله انصارالله و بازیگران منطقهای، بتوانند مصالحه و همکاری را در اولویت قرار دهند. این شرایط نشان میدهد که یمن همچنان محور پیچیدهای از تنشها و فرصتها در خاورمیانه باقی خواهد ماند و آینده این کشور به تعامل و مصالحه داخلی و منطقهای وابسته است.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :
