اتاق‌های دربسته مانعی برای ورود سردی هوا نیست

علیرضا کوشکی‌جهرمی * نقش حمایت و امنیت روانی ایجاد شده توسط مدیران سازمان‌ها و مسوولان جامعه در شکل‌گیری رفتار کارکنان و اعضای یک جامعه چگونه است؟ مقاله پیش‌رو به این موضوع مهم می‌پردازد.

«حمایت ادراکی» یکی از مفاهیم مهم و اثرگذار حوزه مدیریت به ویژه مدیریت منابع انسانی است که از دو بعد «حق و تکلیف» به موضوع چگونگی ارتقای مدیریت افراد می‌پردازد به این معنا که اگر در یک سازمان کارفرما و در یک جامعه متولیان تکالیف خود را به بهترین شکل انجام دهند، کارکنان و اعضای جامعه نیز حقوق کارمندی، کارگری و شهروندی را به بهترین شکل ممکن ادا خواهند کرد، در واقع «حمایت ادراکی» به تعهد مسوولان یک سیستم در مقابل اعضای آن سیستم اشاره دارد و اذعان می‌کند هر چقدر این تعهد و وظیفه‌شناسی بالاتر باشد، افراد تلاش بیشتری در راستای منافع جامعه و سیستم از خود نشان خواهند داد بنابراین ریشه نابسامانی‌های اعضای یک سیستم را در عدم ادای تکلیف مسوولان آن سیستم می‌داند.

برای درک بهتر موضوع با یک مثال ساده به آن خواهیم پرداخت:

به نظر شما دمای ۲۴ درجه اتاق در فصل زمستان و تابستان آیا با هم فرقی دارد؟

پاسخ به این سوال یادآور معمای قدیمی «یک کیلو آهن سنگین‌تر است یا یک کیلو پنبه؟» است در حالی که همه می‌دانیم هر دو سنگینی برابری دارند و جرم اجسام فارغ از حجم اشغالی و چگالی آنها محاسبه می‌شود. مشابه مثال بالا، دمای ۲۴ درجه نیز به خودی خود ربطی به فصل سرما و گرما ندارد و در هر شرایطی یک عدد ثابت است اما در عمل رفتار انسان‌ها تناقضاتی جدی با اصول علمی گفته شده دارد. به مثال زیر دقت فرمایید:

عموما در بسیاری از ساختمان‌ها دمای هوا روی عدد ثابتی (مثلا ۲۴ درجه) تنظیم می‌شود و سیستم تهویه مطبوع در هوای گرم تابستان، وظیفه خنک‌سازی و در هوای سرد زمستان وظیفه گرم‌کنندگی را بر‌عهده دارد و اینکه در هر شرایطی دمای داخل ۲۴ درجه ثابت می‌ماند. اما در این لحظه رفتار آدم‌ها بسیار جالب می‌شود:

با گرم شدن هوا و در فصل تابستان افراد با لباس کم و خنک در این محیط مطبوع ۲۴ درجه حاضر می‌شوند و لذت می‌برند و در زمستان با لباس‌های گرم و کاپشن در محیط درجه ۲۴ احساس راحتی می‌کنند و گاه ساعت‌ها نیز بدون هیچ تعامل و تماسی با بیرون این وضعیت پوشش ادامه می‌یابد.

شاید یکی از مهم‌ترین دلایل برخوردهای متفاوت انسان‌ها به لحاظ انتخاب نحوه پوشش راحت در دمای ۲۴ درجه اتاق، امید و ناامیدی ناخودآگاه درون انسان‌ها باشد با این توضیح که در تابستان امید و اعتماد به هوای گرم بیرون باعث استفاده از پوشش حداقلی و خنک در دمای ۲۴ درجه ساختمان می‌شود. افراد می‌دانند که در بیرون از اتاق هوای گرم و مطبوعی منتظر آنهاست و در زمستان چون امید و اعتمادی به هوای بیرون ندارند، به لباس‌های ضخیم و پوشش گرم در دمای ۲۴ درجه ساختمان پناه می‌آورند.

این امید و ناامیدی که بسیاری اوقات ناخودآگاه هستند و نتیجه آن می‌شود پوشیدن لباس‌های گرم در دمای ۲۴ درجه چه ربطی به مسائل سازمان و جامعه دارد؟

زمانی که کارکنان سازمان یا افراد یک جامعه حمایت از طرف متولیان را درک کنند، نه‌تنها به خود کمک می‌کنند تا امیدوارانه مسیر پیشرفت را دنبال کنند بلکه بدون هیچ‌گونه چشمداشتی به دیگران نیز کمک کرده و فضای شاد و توام با رضایت بسیار بالایی شکل خواهد گرفت و حتی منافع خود را فدای منفعت جمع می‌کنند. در نقطه مقابل زمانی که این حمایت ضعیف شمرده شود و رفاه در حد پایین و شرایط پراسترس حاکم شود، فرآیند‌های روانی ناخوشایندی شروع به شکل‌گیری و ریشه‌دوانی در جامعه خواهد کرد. مطالعات بسیاری نشان می‌دهد که حمایت در زمینه توسعه اخلاقی در جامعه نیز نقش مهمی ایفا می‌کند و عدم آن منجر به شکل‌گیری رفتارهای غیراخلاقی می‌شود.

هوای گرم اشاره به «حمایت ادراک‌شده» از سوی افراد دارد و هوای سرد اشاره به «عدم حمایت». در فضای فقدان احساس حمایت، اعضای یک جامعه با وجود دمای مناسب ۲۴ درجه (شرایط نسبتا مناسب زندگی) بدون هیچ دلیل به دنبال پوشیدن لباس اضافی هستند و نتیجه آن افزایش حرص و طمع بدون دلیل خواهد بود.

تفاوت رفتارها در محیط‌های گرم (محیط‌هایی با حمایت و اطمینان بالا از سوی مدیران) و محیط‌های سرد (محیط‌هایی فاقد حمایت و اطمینان):

در محیط‌های گرم

آرامش در بین افراد وجود دارد، بخشش و کمک به دیگران به وفور یافت می‌شود، تواضع به عنوان بخشی از فرهنگ سازمان است. فاصله‌های طبقاتی آزاردهنده کمتر و رقابت سالم در همه عرصه‌ها برای توسعه جامعه وجود خواهد داشت.

در محیط‌های سرد

دروغگویی رواج دارد، تلاش برای خوب جلوه دادن رفتارهای بد آزار می‌دهد، صدا‌های بلند جای کلام نافذ و حرف حساب را می‌گیرند، منفعت شخصی بر منفعت جامعه تقدم می‌یابد، تخریب و انتقاد مخرب جای حسن رفتار را می‌گیرد، عوام‌فریبی و چاپلوسی رایج می‌شود، جلسات رسمی سازمانی تبدیل به محفلی برای ضربه فنی کردن رقبا می‌شوند، نیازمندی به عوامل نظارتی و کنترلی معنادار ارتقا پیدا می‌کند و با کمترین احساس کمبودی، افراد با طمع بالا به ذخیره و انباشت رو آورده و تبدیل به انباردارانی حرفه‌ای می‌شوند.

نکته پایانی

بر همه مدیران و مسوولان فرض است تا با همتی مضاعف، محیط گرم را در جامعه فراهم کنند تا افراد بتوانند با احساس امنیت و حمایت، از یک زندگی عادی بهره‌مند شوند و هر چه از این شرایط فاصله بگیریم، رفتارهایی مانند کمبود روغن ناشی از درخواست بیش از اندازه مصرف‌کنندگان، کمبود خودرو ناشی از تقاضاهای کاذب، افزایش قیمت سکه به دلیل عدم تعادل عرضه و تقاضا، کمبود ماسک ناشی از احتکار سودجویان و… اجتناب‌ناپذیر است.

* عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 149065
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا