غول‌های نساجی ، خود وارد‌کننده پنبه هستند

در همین رابطه علیرضا حائری عضو هیات‌مدیره جامعه متخصصین نساجی ایران در گفت‌و‌گو با «جهان‌صنعت» توضیح می‌دهد: به واسطه اخبار متعددی که این روزها در دست انتشار است، اطلاع دقیقی از تعطیلی ۶۰ درصد کارخانجات نخ‌ریسی کشور ندارم، اما معتقدم از آنجا که واردات نخ به کشور به صورت رسمی دارای محدودیت و ممنوعیت شده، این امر در واقع به نفع این کارخانجات داخلی تمام شده است. این موضوع دقیقا مشابه ممنوعیت واردات پوشاک به کشور است که فعالان این صنعت از آن راضی به نظر می‌رسند؛ در حالی که نه به نفع مردم است و نه به نفع صنعت پوشاک. به این دلیل که موضوع ممنوعیت واردات پوشاک تنها به نفع تولیدکننده شده تا قادر باشد هر محصولی را با هر قیمتی به بازار عرضه کند، ولی از سوی مقابل صدای اعتراض مصرف‌کنندگان به دلیل گرانی روزافزون پوشاک بلند است.

در همین رابطه بیش از یک سال است که در مورد واردات نخ نیز محدودیت‌هایی اعمال شده است، به طوری که اکنون واردات نخ ممنوع نیست، ولی آزاد هم نیست. یعنی شما اگر قصد واردات نخ داشته باشید، ملزم به اخذ مجوز هستید که این مجوز هم به هر کسی داده نمی‌شود. نتیجه این شده که اکنون نخ پنبه در بازار با قیمتی بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار تومان فروخته می‌شود. این در حالی است که اکنون قیمت جهانی نخ پنبه سه دلار است. یعنی اگر بخواهیم با نرخ دلار ۳۰ هزار تومانی هم محاسبه کنیم، نخ پنبه با تمامی تشکیلات آن نهایتا ۱۰۰ هزار تومان قیمت دارد. در واقع محدودیت واردات سبب شده که اکنون باید نخ پنبه را کیلویی ۱۵۰ هزار تومان خریداری کنید؛ آن هم نه به صورتی که امروز پول را بپردازید و فردا بار را تحویل بگیرد، بلکه باید امروز پول را بدهید و نخ پنبه را یک ماه دیگر تحویل بگیرید.

وی با بیان اینکه دقیقا همین شرایط مانند پوشاک باز هم به نفع ریسنده‌ها رقم می‌خورد نه به نفع مصرف‌کننده، می‌افزاید: در واقع چرخه‌ای که در آن قرار داریم و اسم حمایت از تولید نیز روی آن گذاشته‌ایم، حاشیه امنی را برای برخی به وجود آورده است که نتیجه و پیامد آن چیزی جز دامن زدن به تورم نیست.

خوش‌بینی غیرواقعی

این روزها مطالبی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه کشور ترکیه به واسطه چالش‌هایی که در زمینه تهیه پنبه و نخ دارد، صادرات پوشاک‌اش دچار افت شده و این امر می‌تواند فرصت مناسبی برای تولیدکنندگان پوشاک ایرانی برای گرفتن بخشی از بازار خارجی پوشاک ترکیه باشد. در این رابطه علیرضا حائری توضیح می‌دهد: پاسخ به این سوال را می‌توان با طرح یک مثال ساده بیان کرد. چنین صحبت‌هایی به اعتقاد من دقیقا مانند این است که بگوییم شرکت تویوتا امسال یک میلیون دستگاه خودرو کمتر تولید کرده و این امر فرصت مناسبی برای خودروسازان داخلی ماست تا جای تویوتا را در بازار جهانی بگیرند. با تمامی احترامی که برای صنعت عظیم خودروسازی کشور قائل هستم، تاکید می‌کنم هر گاه این موضوع برای این صنعت امکان‌پذیر بود، صنعت نساجی ما هم می‌تواند بازار جهانی پوشاک ترکیه را بگیرد.

ما امروز در صنعت پوشاک توان تامین بازار داخلی را از لحاظ برند، کیفیت و تولید نداریم. همچنین قادر به رقابت با پوشاک ترک در داخل کشور خودمان نیستیم؛ بنابراین اگر ترکیه دچار افت صادرات شود، قطعا کشورهایی نظیر چین، اندونزی، ویتنام و بنگلادش از ما برای پر کردن این خلاء جلوتر خواهند بود.

غول‌های نساجی، خود وارد‌کننده پنبه هستند

این عضو هیات‌مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت تهران در بخش دیگری از صحبت‌های خود، تاکید می‌کند: دو موضوع مهم امروز در صنعت نساجی ما مطرح است که حتما و قطعا باید آن را مدنظر داشت. در واقع این دو موضوع بهانه‌ای شده تا عده‌ای بخواهند عدم‌توسعه‌یافتگی صنعت نساجی، گرانی، عدم رشد شاخص‌ها و عدم صادرات در این بخش را توجیه کنند. یعنی این دو فاکتور بهانه خوبی برای برخی مقامات و تشکل‌های صنعت نساجی فراهم کرده تا پاسخ به چرایی وضع موجود را به آنها نسبت دهند. نخستین مساله عدم خودکفایی در تولید پنبه داخلی است. بارها هم شنیده‌ایم که گفته شده ما در تولید پنبه خودکفا نیستیم و سازمان‌ها و نهادهای ذی‌ربط مانند وزارت کشاورزی باید فکری به حال این موضوع بکنند.

حال فرض را بر این بگیریم که در تولید پنبه خودکفا شدیم؛ این موضوع چه ربطی به عدم توسعه‌یافتگی و مشکلات موجود در صنعت نساجی دارد؟ ما کلا ۱۵۰ هزار تن مصرف پنبه در کشور داریم که چیزی در حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار تن آن تولید داخل بوده و مابقی نیز وارد می‌شود. به همین دلیل چه ۱۵۰ هزار تن پنبه را در داخل تولید کنیم و چه کل آن را وارد کنیم و یا مسیر کنونی را ادامه دهیم، هیچ توجیه مناسبی برای عدم توسعه‌یافتگی صنعت نساجی کشور و عدم صادرات آن به دست نمی‌دهد.

حائری در ادامه می‌گوید: تولید جهانی پنبه در دنیا چیزی در حدود ۲۵ میلیون تن در سال است که حدود ۸ تا ۱۰ میلیون تن آن تجارت می‌شود. یعنی از سوی کشورها صادر یا وارد می‌شود. در این میان کشورهای مطرحی در صنعت نساجی وجود دارند که کل پنبه مصرفی خود را وارد می‌کنند. به عنوان نمونه بنگلادش نه تنها یک کیلو پنبه هم تولید نمی‌کند بلکه در سال یک میلیون تن هم وارد می‌کند. با این حال شاهد هستیم که این کشور تا چه حد از توسعه‌یافتگی در صنعت نساجی دست یافته و سالانه ۴۰ میلیارد دلار از این رهگذر ارزآوری دارد. نمونه دیگر ویتنام است که مانند بنگلادش تولید پنبه ندارد و سالانه حدود یک میلیون تن پنبه وارد می‌کند. از سوی دیگر ترکیه را داریم که سالی ۸۵۰ هزار تن مصرف پنبه دارد که تنها ۲۵۰ هزار تن آن را در داخل تولید کرده و مابقی را وارد می‌کند. همچنین چین به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده پنبه دنیا، سالی ۵/۴ تا ۵ میلیون تن پنبه تولید کرده، ولی از آنجا که مصرفش سالانه حدود هشت میلیون تن است، میزان ۲ تا ۵/۲ میلیون تن پنبه هم وارد می‌کند.

در این شرایط جایی گفته یا شنیده نمی‌شود که این کشورها بگویند به دلیل عدم خودکفایی در زنجیره ارزش و تامین، صنعت نساجی آنها قادر به پیشرفت و توسعه نیست. این موضوع تنها در کشور ما مطرح می‌شود تا توجیهی باشد برای عدم ارزآوری، صادرات و توسعه صنعت نساجی که عموما هم از سوی صنعت گران مطرح شده و تقصیرها نیز به صورت غیرمنطقی بر دوش وزارت کشاورزی انداخته می‌شود.

چرا صحبتی از تولید پلی‌استر و پلی‌پروپیلین نمی‌شود؟

این عضو هیات‌مدیره انجمن متخصصین نساجی ایران در ادامه خاطرنشان می‌کند: ببینید امروز بزرگ‌ترین مصرف لیف دنیا مربوطه به الیاف پلی‌استر است؛ به طوری که مصرف جهانی آن در حدود ۸۰ میلیون تن در سال است. یعنی این محصول تقریبا چهار برابر پنبه مصرف جهانی دارد. در واقع از آنجا که پنبه یک لیف گیاهی است و نیاز به کشت و عوامل دیگر دارد، تولید آن از یک حد و سقف مشخص فراتر نمی‌رود. اما پلی‌استر یک لیف صنعتی است که می‌توان با احداث پالایشگاه و مطابق با ظرفیت مصرف تولید آن را بالا برد. در همین راستا از ابتدا تا انتهای ملزومات لازم برای تولید پلی‌استر در کشور ما وجود دارد. چرا که این محصول از مشتقات نفتی است و مواد اولیه آن هم در ایران مانند نفت و گاز به وفور یافت می‌شود. از سوی دیگر الیاف پلی‌پروپیلین هم مانند پلی‌استر است و اکنون شش مجتمع پتروشیمی در داخل کشور در حال تولید این محصول هستند که علاوه بر تامین مصرف داخلی، امکان صادرات هم دارد. حال سوال این است که با توجه به ظرفیت‌های داخلی کشور برای تولید این دو محصول چرا صحبتی از افزایش ظرفیت تولید آنها برای توسعه صنعت نساجی مطرح نمی‌شود و تنها عدم خودکفایی پنبه بهانه‌ای شده تا در پشت آن بخواهند ناکارآمدی را توجیه کنند؟

پنهان شدن پشت مقوله قاچاق

حائری در ادامه می‌افزاید: موضوع دوم هم در این رابطه بهانه قاچاق است. هر چند این پدیده در کلیت آن مزموم بوده و باید هم ریشه‌کن شود؛ اما امروز شاهد هستیم بحث قاچاق هم بهانه‌ای به دست برخی افراد داده تا تمامی مشکلات صنعت را به آن نسبت دهند. در واقع شواهد نشان می‌دهد که این افراد هر کدام به یک دلیل قاچاق را مبنای توجیه اقدامات خود قرار داده و مایل به از بین رفتن آن هم نیستند.

معتقدم حل شدن معضل قاچاق در صنعت نساجی راهکاری ساده دارد که همان آزاد کردن واردات است. اگر این اتفاق صورت بگیرد، واردات از این مقداری که اکنون به کشور قاچاق می‌شود، بیشتر نخواهد شد؛ زیرا تقاضایی وجود ندارد. بنابراین این بهانه‌ها سبب شده تا برخی پشت آنها پنهان شوند تا ناکارآمدی‌های موجود را توجیه کنند.

به نام مدیریت توزیع، به کام احتکار

چند روز قبل یکی از اعضای هیات‌مدیره انجمن تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک کشور ضمن انتقاد شدید از نابسامانی‌ها در بازار نخ کشور مساله احتکار و مافیا در این بخش را مطرح کرده و از وزارت صمت خواستار پاسخگویی به این وضعیت شد. در همین رابطه علیرضا حائری به «جهان‌صنعت» توضیح می‌دهد: همان‌طور که اشاره کردم، اکنون واردات نخ به کشور ممنوع نیست؛ اما مشکل این است که هر کسی قادر به انجام آن نیست. در واقع منظور ایشان از احتکار و مافیا این است که اکنون برخی افراد مجوز واردات می‌گیرند، ولی نخ را تا زمانی که بتوانند به بالاترین نرخ بفروشند عرضه نمی‌کنند. بنابراین اگر واردات نخ رسما آزاد باشد و فعالان شناخته شده صنعت نساجی بتوانند نخ وارد کنند، دیگر چنین مشکلاتی هم به وجود نمی‌آید.

مگر دولت سیزدهم اعلام نکرد که قصد دارد جلوی امضاهای طلایی را بگیرد؟ خب اکنون مساله واردات نخ تبدیل به یک امضای طلایی شده است. در این رابطه یا باید کلا واردات نخ مانند واردات پوشاک ممنوع شود، یا اینکه هر شخصی که حرفه‌اش نساجی است قادر به واردات آن باشد. در واقع تا زمانی که مجوز برای عده محدودی صادر می‌شود، آنها می‌توانند به اسم مدیریت توزیع جنس را انبار کرده و بیشترین سود را کسب کنند.

وی در ادامه تاکید می‌کند: کارخانه‌های نخ‌ریسی ما به ندرت در این زمینه دست به احتکار می‌زنند، زیرا آنچنان کمبود نخ در بازار وجود دارد که مصرف‌کننده حاضر است از پیش مبلغ آن را بپردازد. به همین دلیل امروز نه کارخانه‌های نخ‌ریسی بلکه این واردکنندگان هستند که با امضاهای طلایی مجوز گرفته و قادر به احتکار محصول هستند.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 231654
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا