تبعات اجتماعی بی‌توجهی مسوولان به مشکلات مناطق محروم/ سرنوشت تلخ

به گزارش جهان صنعت نیوز:  سال‌هاست چنین کودکان اهوازی در فاضلاب و کودکان سیستان و بلوچستانی در هوتک غرق می‌شوند. این در حالی است که همیشه مسوولان ذی‌ربط نه تنها گره‌ای از مشکلات باز نمی‌کنند بلکه با بی‌خیالی تمام شانه خالی می‌کنند و حل آن را به گردن سازمان و مسوول دیگر می‌اندازند. بنابراین به نظر می‌رسد دیگر شنیدن این اخبار در خوزستان و سیستان‌وبلوچستان عادی شده است؛ خبرهایی که کلیدواژه مشترک آنها «مرگ، کودک، فاضلاب، هوتک» است. ترکیب این کلیدواژه‌ها تاکنون خبر مرگ چندین کودک در چاه‌های بدون درپوش منهول فاضلاب و جوی فاضلاب روباز در اهواز، خوزستان و دیگر مناطق ایران را رسانه‌ای کرده است.

همین چند روز پیش بود ( ۱۹ آذرماه ۱۴۰۰) که «فارِس» ۲ ساله قربانی جوی روباز فاضلاب گلدشت اهواز شد. هنگامی که مشغول بازی کودکانه بود، مقابل درب منزل در جوی روباز دفع فاضلاب جان می‌دهد تا پرونده زندگی این کودک مانند کودکان دیگری که چنین سرنوشت تلخی داشتند، بسته شود و پرونده‌ای در محاکم قضایی باز شود. با گذشت چند روز از این حادثه و پرسش افکار عمومی و رسانه‌ها برای تعیین مسوول این حادثه به منظور پاسخگویی و جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، حالا روابط‌عمومی‌های آبفا و شهرداری در اطلاعیه‌هایی یکدیگر را مسوول این حادثه اعلام کردند.

آبفا: شهرداری مسوول است

روابط عمومی آب و فاضلاب اهواز در واکنش به جان باختن کودک اهوازی در جوی روباز فاضلاب منطقه گلدشت، با صدور اطلاعیه‌ای تاکید کرد: به اطلاع شهروندان، اصحاب رسانه و مطبوعات می‌رساند، پیرو وقوع حادثه جان‌باختن کودک اهوازی بر اثر سقوط در جوی روباز فاضلاب منطقه گلدشت، توضیح ذیل ایفاد می‌گردد.

در این اطلاعیه آمده است: ضمن عرض تسلیت درگذشت کودک دو ساله ساکن منطقه گلدشت به خانواده محترم آن مرحوم، به عرض می‌رساند آبفای اهواز فاقد کانال فاضلاب در منطقه گلدشت بوده و جوی‌های روباز فاضلاب در آن منطقه توسط شهرداری احداث شده‌اند.

 شهرداری: آبفا مسوول است

در واکنش به این حادثه و در پی اطلاعیه آب و فاضلاب اهواز، شهرداری منطقه ۶ اهواز نیز اقدام به صدور اطلاعیه کرد.

در این اطلاعیه آمده است: ضمن عرض تسلیت درگذشت کودک ساکن گلدشت به خانواده محترم ایشان و آرزوی صبر برای این عزیزان به اطلاع افکار عمومی می‌رساند؛ با توجه به اینکه محلات گلدشت، کوی سیاحی، گلبهار و کوی سادات فاقد طرح تفصیلی می‌باشند، توسعه خارج از طرح مذکور، مستلزم وجود تاسیسات زیرزمینی مانند آب‌، گاز و فاضلاب است که طبق ماده ۳۷۰ قانون تشکیل شرکت آب و فاضلاب و ماده ۴ این قانون، انجام به موقع تاسیسات شهری مربوطه، نیز برعهده این شرکت است.

این اطلاعیه تاکید کرده است: لذا با توجه به عدم وجود لوله‌های فاضلاب در منطقه مذکور، ساکنان به ناچار از جوی‌های آب‌های سطحی که شهرداری برای جمع‌آوری این آب‌ها احداث کرده است به عنوان خروجی فاضلاب استفاده می‌کند که این موضوع متاسفانه منجر به حادثه مذکور شده است.

این اطلاعیه افزوده است: معمولا ساکنان محلات مذکور، سپتیک‌هایی به منظور شبکه فاضلاب در منازل خود احداث نموده‌اند تا به محض اینکه تاسیسات شهری توسط آبفا،شرکت گاز و سایر ارگان‌ها انجام شد، شهرداری اقدام به بهسازی، آسفالت و برقراری معابر نماید.

در ادامه این اطلاعیه آمده است: ضمن اینکه انجام و ساماندهی به موقع تاسیسات شهری، نیازمند همکاری ارگان‌های مربوطه می‌باشد، اعلام می‌گردد شهرداری منطقه ۶ هم اکنون در حال انجام عملیات خروجی فاضلاب منطقه گلدشت است.

 

اطلاعیه افزوده است: در همین راستا پس از جلسات متعدد در استانداری و فرمانداری، طرح ضربتی دفع آب‌های سطحی مصوب شد و احداث خروجی به سمت کانال سلمان و نصب پمپ در انتهای کانال و پمپاژ به سمت کانال مذکور به صورت موقت در هنگام بارندگی فعال گردیده است.

اداره ارتباطات شهرداری منطقه۶ در ادامه اطلاعیه خود آورده است: امید است شرکت آبفای اهواز نسبت به تعهدات قانونی خود در محلات اهتمام جدی داشته باشد تا شاهد حوادث اینچنینی نباشیم.

این حادثه در حالی تکرار می‌شود که تاکنون سرنوشت پرونده‌های قبلی سقوط کودکان مشخص نشده است. در سایه بی‌توجهی شهرداری و شرکت فاضلاب اهواز به مسوولیت‌های قانونی، همچنان باید شاهد استمرار مرگ خاموش کودکان در فاضلاب‌های روباز باشیم.

ضعف در آمایش سرزمینی

در همین راستا دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس به «جهان‌صنعت» گفت: با توجه به بررسی‌‌ها شهرهای ایران به لحاظ ایمنی از ابعاد مختلف قابل سکونت نیستند. به طوری که در شهری همانند اهواز فاضلاب روباز منجر به مرگ دلخراش کودکان می‌شود و در تهران ساختمان‌های ساخته شده که در مقابل زلزله ایمن نیستند؛ همچنین در خرمشهر خانه‌ها را در مسیر رودخانه می‌سازند و با وقوع یک سیل همه از بین می‌روند. البته نباید سیستان‌وبلوچستان را هم فراموش کرد که طی سال‌های طولانی کودکان و زنان زیادی در هوتک‌ها جان باختند. تمام این موارد به دلیل ضعف در آمایش سرزمینی است. چراکه در این سال‌ها ما هیچ‌گاه برنامه مشخصی برای آمایش سرزمینی نداشتیم و نداریم. زیرا مناطق مسکونی و سکونتگاه‌های ما طبق استانداردهای جهانی نیست. این در حالی است که ما علاوه بر اینکه باید مناطق مسکونی را براساس استانداردها بسازیم باید طبق استاندارد‌های جهانی نگه‌داری هم کنیم. بنابراین تا زمانی که نتوانیم استانداردها را در ایران ایجاد و نظارت بر آن را قوی کنیم، همچنان شاهد مرگ دلخراش کودکان بی‌گناه خواهیم بود.

وی افزود: در حال حاضر اگر یک زلزله در ژاپن ۶ تن را بکشد، همان زلزله با همان قدرت اگر در یکی از مناطق ایران رخ دهد قطعا به میزان زیادی انسان کشته می‌شود. در نتیجه هرگاه قدم مثبتی در راه بهبود شرایط و نیاز‌های مردم برداشتیم، عواقب مطلوبی داشته است. به گونه‌ای که وقتی واکسیناسیون عمومی را در اواخر پاییز امسال انجام دادیم، برخلاف پیک پنجم، حجم سنگینی از فوتی‌های کرونا کاهش یافت. چه‌بسا اگر پیش از آتش گرفتن و فروریختن پلاسکو مسائل ایمنی آن بررسی می‌شد، آن زمان دیگر تعداد زیادی از آتش‌نشان‌ها را از دست نمی‌دادیم. متاسفانه اینکه مرگ کودکان در اقصی نقاط ایران به دلیل سهل‌انگاری‌ها عادی شده، درست است اما به نظرم بزرگسالان هم به همین دلایل جان می‌سپارند. فاضلاب اهواز سال‌هاست قرار بود نه به دلیل مرگ کودکان بلکه به دلیل مسائل بهداشتی آن را بپوشانند، چراکه سر باز بودن فاضلاب در یک منطقه گرمسیری بیماری‌های زیادی برای مردم منطقه به همراه دارد. بنابراین افراد زیادی به طور غیرمستقیم به همین دلیل بیمار می‌شوند و جان می‌سپارند. اما تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

این جامعه‌شناس اظهار کرد: به نظرم برای حل چنین معضل‌هایی که تبعات اجتماعی فراوانی دارد، بحث آمایش سرزمینی، استانداردهای شهرسازی، برنامه‌ریزی شهری و روستایی را جدی بگیریم. امیدوارم دولت سیزدهم برخلاف دولت‌های سابق بتوانند به این امر رسیدگی کند. چراکه ما تعداد زیادی مسکن مهر بدون استاندارد ساختیم و همان‌ها بلای جان شهروندان شده است. همین موضوع درخصوص اهواز هم صدق می‌کند زیرا کشوری که کمبود آب دارد، باید در همان فاضلاب اهواز سیستم تصفیه فاضلاب داشته باشیم. همین امر باعث می‌شود تا دیگر کودکان به درون فاضلاب‌ها نیفتند و جان ندهند.

 مطالبه‌گری ایرانی‌ها ضعیف است!

دکتر شریفی‌یزدی با اشاره به اینکه مرگ کودکان به دلیل ناکارآمدی مسوولان عادی‌انگاری شده، اظهار کرد: دلیل اینکه مرگ‌ها در ایران عادی‌انگاری شده آن است که اولا مطالبه‌گری ایرانی‌ها بسیار ضعیف است! دوما مسوولان در هر دوره‌ای می‌آیند و می‌روند، هر کدام شاید برنامه‌های داشته باشند اما قبل از اینکه اجرایی شود، پست مربوطه را ترک می‌کنند. به همین خاطر ما باید یک برنامه بلند‌مدت داشته باشیم که مسوولان تصمیم‌گیر نباشند بلکه برنامه‌ریز باشند. چه‌بسا مسوولان برای کوتاه‌مدت برنامه‌ریزی نکنند بلکه با مصوبه و طرح‌های بلند‌مدت کارها پیش رود دیگر چنین اتفاق‌هایی رخ نمی‌دهد. در نتیجه برای رسیدن به چنین موضوعی تنها یک راه دارد، که یک مطالبه‌گری عمومی مسوولان و سازمان‌ها را ملزم به پاسخگویی کند. همچنین در ادامه، مجلس باید از مسوولان ذی‌ربط روند مسائل را پیگیری و رسیدگی کند.

او درخصوص علل پاسکاری وظایف بین مسوولان بیان کرد: متاسفانه در ایران مدیریت واحد شهری نداریم. در کشورهای غربی شهرداری امور شهری را به دست می‌گیرد، تا حدی که وزیر آموزش‌وپرورش و رییس پلیس را او تعیین می‌کند. در نتیجه مدیریت در کشورهای اروپایی واحد است اما این مدیریت در ایران پراکنده است. آب و فاصلاب به وزارت نیرو مربوط است و شهرداری که روند اداری دیگری دارد. اگر خوش‌شانس باشیم هر یک از این سازمان‌ها به مقامات بالادستی پاسخگو هستند ولی یک مدیریت شهری واحد در ایران وجود ندارد. به همین دلیل وقتی چنین اتفاق‌هایی رخ می‌دهد اولین قدم سازمان‌ها شانه خالی کردن و پاسکاری مسوولیت در بین یکدیگر است. بنابراین به نظرم برای جلوگیری از شانه خالی کردن مسوولان باید همانند دیگر کشورهای پیشرفته، مدیریت واحد شهری ایجاد کنیم تا همگان زیر نظر یک ارگان نظارت و پاسخگو شوند.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 235820
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا